چین در آستانه فروپاشی
در قلب مشکلات اقتصادی چین، مدلی ناپایدار از رشد قرار دارد که به شدت به سرمایهگذاریهای مبتنی بر بدهی و مداخله دولت متکی است. اما فوریترین مسئلهای که چین با آن مواجه است، نه بدهی یا کاهش بهرهوری، بلکه بحران جمعیتی آن است.
طی چند دهه گذشته، چین به عنوان غول در حال ظهور اقتصاد جهانی شناخته شده است؛ کشوری که به نظر میرسد آماده است تا ایالات متحده را به عنوان قدرت برتر اقتصادی جهان کنار بزند. اما در زیر این صعود ظاهراً توقفناپذیر، بنیاد شکنندهای نهفته است که مملو از ضعفهای ساختاری عمیق و انحرافات اقتصادی است. این مشکلات که مدتها توسط کنترل شدید پکن بر اطلاعات و دادههای اقتصادی پنهان شده بودند، اکنون با سرعتی نگرانکننده در حال نمایان شدن هستند و ثبات دولت چین را تهدید میکنند.
حزب کمونیست چین برای دههها سیاست تکفرزندی را دنبال کرده است، اقدامی سختگیرانه که منجر به یکی از شدیدترین عدم تعادلهای جمعیتی در جهان شده است. جمعیت در سن کار چین در سال ۲۰۱۴ به اوج خود رسید و از آن زمان به بعد در حال کاهش است؛ در حالی که نرخ باروری اکنون به ۱.۳ تولد در هر زن رسیده که بسیار کمتر از سطح جایگزینی ۲.۱ است. برآورد میشود که تا سال ۲۰۵۰ چین نزدیک به نیمی از جمعیت در سن کار خود را از دست بدهد و تعداد شهروندان مسن دو برابر شود.
عواقب اقتصادی این کاهش جمعیتی از هماکنون احساس میشوند. کمبود نیروی کار باعث افزایش دستمزدها شده و رقابتپذیری هزینهای چین را کاهش داده و تولیدکنندگان را به انتقال تولید به کشورهای با هزینه کمتر مانند ویتنام و بنگلادش ترغیب کرده است.
متن کامل را در شماره ۱ فصلنامه «گام سوم» بخوانید.