
آیا نقشهٔ جهانی جورج اورول آیندهٔ سیاسی ماست؟
کتاب ۱۹۸۴ اثر جورج اورول یکی از کتابهای مورد علاقهٔ من در تمام مجموعهٔ ادبیات انگلیسی است. اورول در کتابش بسیاری از مسائل مربوط به دنیای امروز را بهدرستی پیشبینی کرده و من قصد ندارم بیشازحد از داستان را لو بدهم. کافی است بگویم که این کتاب تصویری ترسناک و پیشگویانه از آینده ارائه میدهد.
مفهوم «برادر بزرگ» اکنون به لطف هیاهوی بیپایان کانالهای تلویزیونی، همهگیر شده است، حتی در میان کسانی که اگر فرصت داشتند، کتابها را میسوزاندند و هرگز منبع اصلی را نمیخواندند. در این مسئله، نوعی طعنهٔ دیستوپیایی نهفته است.
فکر میکنم شاهد ظهور یک مدل «حوزههای کنترل» در دنیای سیاست کلان هستیم، مدلی از ژئوپلیتیک که اورول در پسزمینهٔ ۱۹۸۴ گنجانده بود. بگذارید آن را «سهقطبی ژئوپلیتیکی» بنامیم.
پوتین همیشه خواسته است که نفوذ اصلی در اروپای شرقی را به دست آورد و به مدل پیش از ۱۹۹۰ بازگردد، جایی که اتحاد جماهیر شوروی از طریق دولتهای اقماری کنترل را در اختیار داشت. او بهشدت روی روی کار آوردن سیاستمداران دستنشاندهٔ خود از طریق انواع و اقسام دستکاریهای دیجیتال سرمایهگذاری کرده و از حدود سال ۱۹۹۷ بهصراحت گفته است که این برنامهٔ اوست.
چینیها در تلاش هستند تا بر بازار هوش مصنوعی و نیمههادیها تسلط پیدا کنند، در حالی که آمریکا تمام تلاش خود را میکند تا مانع از دستیابی آنها به منابع مورد نیازشان شود. تمام صحبتها درباره مواد معدنی کمیاب (تیتانیوم و لیتیوم) در اوکراین و تهاجم به گرینلند (ایتریوم، اسکاندیوم، نئودیمیوم و دیسپروزیم) در واقع درباره میکروچیپهاست. همه چیز به میکروچیپها برمیگردد.
دلیل اینکه من عاشق ژئوپلیتیک هستم این است که شبیه یک بازی عظیم Risk است. با این تفاوت که خطر واقعی است، خانه و عزیزان و زندگیات درگیر آن هستند.
در رمان 1984، جورج اورول جهانی را به تصویر میکشد که به سه ابرقدرت تقسیم شده است: اوشنیا، اوراسیا و ایستاسیا.
تقسیم جهان به سه ابرقدرت بزرگ، رویدادی بود که میتوانست و واقعاً هم پیشبینی شد، آن هم پیش از نیمه قرن بیستم.
این سه ابرقدرت قادر به فتح یکدیگر نیستند و در واقع آنقدر به لحاظ قدرت نظامی برابر هستند که هر یک عملاً شکستناپذیر است. هر یک در واقع جهانی جداگانه، غیرقابل نفوذ و برای همیشه ثابت است.
گزیده مطالب فصلنامه شماره ۳

سقوط جامعه از پیش آغاز شده است
اگر منتظر لحظهای هستید که فروپاشی رسماً آغاز شود، باید بگویم که از دستش دادهاید. سوال این نیست که «چه مدت تا وقوع آشوب جهانی باقی مانده است؟» بلکه سوال این است: «چرا آنچه در برابر چشمانتان در حال رخ دادن است، نمیبینید؟»

مزخرفات روانپویشی
فروید و دیگر نظریهپردازان معاصر تروما به ما میگویند که شخصیت و رنجهای ما از نحوه رفتار والدینمان در دوران کودکی سرچشمه میگیرد. این دیدگاه ممکن است برای ما قابل درک و حتی پذیرفتنی باشد، اما شاید در واقع نادرست باشد. اگر چنین باشد، درمانهای ما ممکن است تا حد زیادی بیاثر و حتی بالقوه مضر باشند.

آیا نقشهٔ جهانی جورج اورول آیندهٔ سیاسی ماست؟
کتاب ۱۹۸۴ اثر جورج اورول یکی از کتابهای مورد علاقهٔ من در تمام مجموعهٔ ادبیات انگلیسی است. اورول در کتابش بسیاری از مسائل مربوط به دنیای امروز را بهدرستی پیشبینی کرده و من قصد ندارم بیشازحد از داستان را لو بدهم. کافی است بگویم که این کتاب تصویری ترسناک و پیشگویانه از آینده ارائه میدهد.

بیتوجهی به زنان مجرد تا زمانی که یک نسل بدون فرزند ماند
من یک زن ۳۳ ساله بودم که تنها زندگی میکرد. یادم میآید که فکر میکردم قرنطینه شاید چند هفته، حداکثر یک ماه طول بکشد. نمیدانستم که در مجموع دو سال تحت محدودیتها زندگی خواهیم کرد، و در پایان آن دوران، در حالی دوباره به دنیا بازمیگردم که غرق در اندوه از دست دادن دو سال بیبازگشت از دوران باروریام خواهم بود.

مردم برندهای جدید هستند
تحقیقات نشان میدهند که نسل Z، اینفلوئنسرهای محبوب خود را همانگونه که دوستانشان را میبینند، درک میکنند. ما میدانیم که آنها چه لباسهایی میپوشند، چه غذاهایی میخورند و چه برندهایی را انتخاب میکنند. این امر اقتصاد خردهفروشی را دگرگون کرده است.

اقتصاد اعتیاد
ارزشمندترین منبع در جهان نه داده است، نه پردازشگرهای رایانهای، نه نفت، و نه فلزات کمیاب؛ بلکه «دوپا» (دوپامین) است، همان سوختی که اقتصاد اعتیاد را به حرکت درمیآورد و بزرگترین شرکتهای تاریخ را شکل داده است.