
چرا ملتها به جنگ میروند؟
جنگها توسط انسانهای منطقیای که با آرامش بهترین راه محافظت از شهروندانشان را بررسی میکنند آغاز نمیشوند. طبق اعلام سازمان ملل، ۹۰ درصد قربانیان جنگها را غیرنظامیان تشکیل میدهند. (برخی مطالعات دیگر این رقم را حدود ۶۰ درصد تخمین زدهاند.) بههرحال، جنگ برای مردم عادی فاجعهبار است.
آیا میتوانیم جنگ بعدی را پیشبینی کنیم؟ احتمالاً نه. متأسفانه، جنگها بهندرت تنها یک انگیزه دارند. اما حداقل میتوانیم نشانههای هشداردهنده را تشخیص دهیم. وقتی یک رهبر شروع به باد کردن سینهاش میکند، احترام و قدردانی طلب میکند، یا تهدیدهایی مبهم درباره غرور ملی، «انتقام» و «آلودگی خون ملت» بر زبان میآورد، شاید... فقط شاید وقت آن است که هشیار شویم.
زیرا حقیقت این است: جنگها از زمانی آغاز نمیشوند که تانکها به حرکت درمیآیند. جنگها از زمانی شروع میشوند که مردی در قدرت احساس کوچکی میکند و تصمیم میگیرد تنها راه درمان این احساس، ریختن خون دیگری است.
پس دفعهٔ بعد که سیاستمداری بادکرده تقاضای احترام کرد، بهجای دادن پسران، دختران یا مالیاتهایتان، به او رواندرمانی بدهید. یا حتی بهتر، خوابی طولانی همراه با دوزی از آن داروی کنترلکنندهٔ تکانه.
یا چنانکه اشتاینبک گفته: «تمام جنگها، نشانهٔ شکست انسان بهعنوان یک حیوان اندیشمند است.»
و با این حال، ما همچنان بمبهای هوشمندتری برای مردانی احمقتر میسازیم.
گزیده مطالب فصلنامه شماره ۴و۵

جنگ اسرائیل و ایران: واکنشهای منطقهای
تنشهای پیشین با ایران نباید به معنای تأیید حملات اسرائیل به خاک ایران از سوی کشورهای خلیج فارس تلقی شوند؛ چرا که این حملات، در عوض، بهعنوان اقدامات تجاوزکارانه و بدون تحریک اولیه در نظر گرفته میشوند که مذاکرات هستهای میان ایالات متحده و ایران – با میانجیگری عمان – را از مسیر خود خارج کردهاند.

به «جهانِ چندبُحرانی» خوش آمدید
اگر این را میخوانی، احتمالاً همین حالا هم حس میکنی چیزی سر جایش نیست. شاید قیمت تخممرغها. یا اینکه تابستان حالا از آوریل (اردیبهشت) شروع میشود. یا اینکه بچههایت مدام میپرسند آیا دنیا وقتی بزرگ شدند هنوز وجود خواهد داشت یا نه.

چرا ملتها به جنگ میروند؟
جنگها از زمانی آغاز نمیشوند که تانکها به حرکت درمیآیند. جنگها از زمانی شروع میشوند که مردی در قدرت احساس کوچکی میکند و تصمیم میگیرد تنها راه درمان این احساس، ریختن خون دیگری است.

دستکاری روانی در شبکههای اجتماعی
ما نمیتوانیم دستکاری روانی را از اکوسیستم اطلاعاتی حذف کنیم. اما میتوانیم دفاعهای ذهنی خود را تقویت کنیم، از منابع اطلاعاتی باکیفیت حمایت کنیم و به دیگران در شناسایی تلاشهای دستکاری کمک کنیم. هدف این نیست که در برابر تأثیرگذاری مصون شویم؛ بلکه این است که وقتی تحت تأثیر قرار میگیریم، با انتخاب خودمان باشد، نه با سوءاستفاده از ما.

از بچهدار نشدن ما عصبانی نشوید!
چه میشد اگر میتوانستیم بخش کوچکی از این ثروتی را که با کارمان به تولیدش کمک میکنیم، برای خودمان نگه داریم؟ با آن چه میکردیم؟ بسیاری از مردم از آن پول برای کارهایی مثل پرداخت هزینه کالج، خرید خانه و بچهدار شدن استفاده میکردند، و ترجیحاً این امکان را داشتند که مادر یا پدر بتواند برای چند سال، والدگری را بر شغل خود اولویت دهد.

بانکها میدانند چه چیزی در راه است
نخبگان مالی آنچه در راه است را میبینند؛ و بهجای فشار برای کاهش انتشار یا تغییرات ساختاری، روی سازگاری تمرکز کردهاند. آنها از مرحلهی انکار گذشتهاند. از چانهزنی هم گذشتهاند. آنها دارند از فروپاشی سود میبرند، انگار که فقط یک فرصت ديگر در بازار است.