جدیدترین مطالب

فصلنامه «گام سوم» شماره ۳
در این شماره نیز مقالاتی متنوع در موضوعات اقتصاد، آیندهپژوهی، خانواده به همراه بخشهای نوشتار، سیاست و پروندهای با عنوان «آیندهای قمر در عقرب» و بخش ضمیمه نوروزی با عنوان «بزرگ شدن در خاندان مرداک» چاپ شده است.

چرا پوپولیستها پیروز میشوند:وعدهی شکستهی دموکراسی لیبرال
ژان-ماری لوپن که تا سن ۹۶ سالگی زندگی کرد، به ما یادآوری میکند که پوپولیسم افراطی راستگرا از زمان شکلگیری دموکراسی لیبرال پس از جنگ جهانی دوم، یکی از ویژگیهای پایدار سیاست اروپا بوده است. او نخستینبار در سال ۱۹۵۶ به پارلمان فرانسه راه یافت، اما هرگز به سطح نفوذی که دخترش امروز از آن برخوردار است، نرسید. دلیل آن هم این بود که در دوران طلایی دموکراسی اروپایی، تقاضا برای پوپولیستها محدود بود.

رقابت برای ترجمه صدای حیوانات به زبان انسان!
در سال ۲۰۲۵ شاهد خواهیم بود که هوش مصنوعی و یادگیری ماشین در خدمت پیشرفت واقعی در درک ارتباطات حیوانات قرار میگیرند؛ پاسخی به پرسشی که از آغاز تاریخ ذهن بشر را به خود مشغول کرده: «حیوانات با یکدیگر درباره چه چیزهایی صحبت میکنند؟»

چگونه مادرم با فرزندپروری ملایم مادربزرگ بهتری شد؟
مادرم وقتی بچه بودم سرم داد میکشید. به او سبک فرزندپروری ملایم را یاد دادم و حالا مادربزرگ فوقالعادهای است. والدینم واقعاً فوقالعاده بودند،من دوست داشته میشدم، از من مراقبت میشد و امنیت داشتم و چون تکفرزند بودم، تمام توجه آنها به من معطوف بود. با این حال، در دهه ۱۹۸۰ سبک متفاوتی از فرزندپروری رایج بود.
پربازدیدترین مطالب

هوش مصنوعی و سیاست: چگونه بفهمیم چه چیزی و چه کسی واقعی است؟
اگر خوششانس باشیم، فناوریهای جدید فقط باعث سردرگمی مختصری میشوند. وگرنه، حوزه سیاسی ما میتواند برای همیشه تغییر کند.

روند ۱۰۰ ساله تغییر اشتغال زنان به روایت تصویر
نگاهی به تصاویر صد سال گذشته نشان میدهد که زنان چگونه از جنگهای جهانی تا قرن ۲۱، توانستند مرزهای شغلی را جابهجا کنند و مسیر جدیدی در تاریخ نیروی کار رقم بزنند.

انواع هوش، کاربردهای هوش هیجانی و تقویت آن در کودکان
ین مطلب نگاهی دارد به انواع هوش و نقش مهم آنها در زندگی روزمره و تواناییهای شناختی انسان. همچنین مروری بر هوش هیجانی و کاربردها و روشهای تقویت آن در کودکان.

نویسنده: الی کلی مترجم: نیوشا امیدی ۳ تیر ۱۴۰۴
درآمد پایهی همگانی؛تحلیل دیدگاههای موافق و مخالف کارشناسان
درآمد پایهی همگانی در حال تبدیل شدن به بخشی فزاینده از گفتوگوهای سیاستگذاری در آمریکا است، چرا که قانونگذاران و اقتصاددانان به دنبال راههایی برای کاهش فقر هستند.این مدل که در میان بسیاری از رهبران سیلیکون ولی و کارشناسان سیاست اقتصادی محبوب است، به شرکتکنندگان پرداختهای نقدی مکرر ارائه میدهد، بدون اینکه محدودیتی برای نحوهی خرج کردن آن وجود داشته باشد.
این مطلب نوشتهای است از الی کلی که در تاریخ ۲۶ سپتامبر ۲۰۲۴ با عنوان
Universal basic income pros and cons according to experts
در وبسایت business insider منتشر شده است.

درآمد پایهی همگانی پرداختهای نقدی مکرر بدون قید و شرط ارائه میدهد.
- درآمد پایهی همگانی پرداختهای نقدی مکرر و بدون هیچ قید و شرطی به مردم ارائه میدهد.
- در حال حاضر، ۱۳ کشور و ۱۶ ایالت آمریکا برنامههای فعال درآمد پایه دارند.
- بیزنس اینسایدر با کارشناسان دربارهی مزایا، معایب و هزینههای سیاست درآمد پایه گفتوگو کرده است.
درآمد پایهی همگانی در حال تبدیل شدن به بخشی فزاینده از گفتوگوهای سیاستگذاری در آمریکا است، چرا که قانونگذاران و اقتصاددانان به دنبال راههایی برای کاهش فقر هستند.
این مدل که در میان بسیاری از رهبران سیلیکون ولی و کارشناسان سیاست اقتصادی محبوب است، به شرکتکنندگان پرداختهای نقدی مکرر ارائه میدهد، بدون اینکه محدودیتی برای نحوهی خرج کردن آن وجود داشته باشد.
درآمد پایه تاکنون بیش از ۱۰۰ بار در سراسر آمریکا بهصورت آزمایشی اجرا شده و حتی در سطح جهانی بیشتر نیز بوده است. حامیان این طرح میگویند این پرداختهای نقدی — که میتواند سطح درآمدی پایه برای همهی خانوارها فراهم کند — میتواند کلیدی برای کاهش نابرابری ثروت و تقویت شبکهی تأمین اجتماعی باشد.
«کاری که ما میکنیم این است که روی خانوادهها شرط میبندیم؛ روی خانوادههایی که معمولاً علیهشان شرط بسته شده، و بر توانایی آنها برای مدیریت مالیشان اعتماد میکنیم»، ملوین کارتر، شهردار سنت پل و عضو شبکهی مدافع «شهرداران حامی درآمد تضمینی»، پیشتر به بیزنس اینسایدر گفته بود.
البته درآمد پایهی همگانی با درآمد تضمینی تفاوت دارد. درآمد پایهی همگانی به این معناست که همهی ساکنان یک شهر یا کشور، فارغ از میزان درآمد خانوار، بهطور مداوم مبلغی نقدی دریافت کنند. اما برنامههای درآمد تضمینی معمولاً به شرکتکنندگانی با درآمد پایین یا گروههای خاصی از جامعه — مانند والدین مجرد یا هنرمندان — محدود میشوند و پرداخت نقدی آنها نیز برای بازهای مشخص، معمولاً یک تا پنج سال، انجام میشود. بیشتر آزمایشهای درآمد پایه در ایالات متحده، برنامههای کوتاهمدت درآمد تضمینی بودهاند، نه درآمد پایهی همگانی.
با این حال، همین آزمایشهای درآمد پایه و گزارشهای تحقیقاتی پس از آنها، بینش ارزشمندی دربارهی چگونگی عملکرد پرداختهای نقدی در عمل ارائه میدهند — و اینکه آیا اجرای سراسری درآمد پایهی همگانی واقعبینانه یا مقرون به صرفه است یا نه.
بیزنس اینسایدر مزایا، معایب و پرسشهای پرتکرار دربارهی درآمد پایه را بررسی کرده است.

بسیاری از شرکتکنندگان در برنامههای درآمد پایه، این پول را صرف نیازهای اولیهای چون مواد غذایی و مسکن میکنند.
مزایای درآمد پایهی همگانی چیست؟
کارشناسان میگویند درآمد پایهی همگانی و درآمد تضمینی میتواند خلأهای موجود در شبکهی تأمین اجتماعی آمریکا را پر کند. در حال حاضر، این شبکه شامل برنامههایی مانند کوپن غذا (SNAP)، وچر اجارهی مسکن و مدیکید برای خدمات درمانی است.
در حالی که این برنامههای حمایتی به آمریکاییهای کمدرآمد امکان دسترسی به نیازهای اساسی را میدهند — که در غیر این صورت ممکن بود برایشان میسر نباشد — اغلب استفاده از آنها به دستهبندیهای خاصی محدود است. برای نمونه، اگر خودروی کسی خراب شود و دیگر امکان رفتن به محل کار را نداشته باشد، نمیتواند از اعتبار کوپن غذا یا وچر مسکن برای تعمیر خودروی خود استفاده کند.
یکی از مزایای درآمد پایه، عنصر انتخاب است. به گفتهی شفکه حشش، معاون مدیر درآمد تضمینی در پروژهی امنیت اقتصادی، شرکتکنندگان میتوانند پول دریافتی را صرف هر آنچه بیشتر به آن نیاز دارند کنند: پرداخت قبض برق، تعمیر خودرو، خرید تخت نوزاد، لوازم تحریر برای فرزندان، نگهداری ثابت از کودک یا خرید مواد غذایی.
او میگوید: «همه چیز نشان میدهد که این خانوادهها قادرند قبضها را پرداخت کنند، مسیر شغلیشان را تغییر دهند، برای آینده پسانداز کنند، با فرزندانشان وقت بگذرانند»، و اضافه میکند که اینها شواهدی دال بر مؤثر بودن درآمد تضمینی است. «همیشه آسان نیست که چنین چیزهایی را بهصورت داده کمیسازی کرد، و به همین دلیل شنیدن روایت افراد بسیار اهمیت دارد.»
فراتر از کمک به خانوادهها در تأمین نیازهای اولیه، آزمایشهای درآمد پایه نشان دادهاند که کمکهای نقدی میتوانند سلامت روان شرکتکنندگان را بهبود دهند و به آنها ثبات لازم را برای داشتن یک شغل بهتر بهجای چند شغل با درآمد پایین بدهند. علاوه بر این، مطالعات انجامشده در لسآنجلس و ایلینوی نشان دادهاند که کاهش فشار اقتصادی میتواند به کاهش موارد کودکآزاری، غفلت والدینی و خشونت خانگی منجر شود.
معایب درآمد پایهی همگانی چیست؟
منتقدان درآمد پایه معمولاً به هزینهی بالای اجرای برنامههای درآمد پایهی همگانی (UBI) و درآمد تضمینی (GBI) اشاره میکنند. اجرای برنامهی درآمد پایه برای تنها چند صد نفر، سالانه میلیونها دلار هزینه دارد. برخی از کارشناسان اقتصادی و قانونگذاران معتقدند که منافع احتمالی پرداخت نقدی، در برابر این هزینهها ارزش ندارد.
بخشی از این انتقادها به منبع تأمین مالی درآمد پایه بازمیگردد. در حالی که برخی از آزمایشهای درآمد پایه از سوی خیّرین و اهداکنندگان خصوصی تأمین میشوند، برخی دیگر با بودجههای دولتی — محلی یا فدرال — اجرا میشوند که میتواند بار مالی بر دوش مالیاتدهندگان بگذارد. در تگزاس و میزوری، شکایات حقوقی برنامههای درآمد پایه را متوقف کرده و استفاده از منابع عمومی برای پرداخت نقدی به شهروندان را «مغایر با قانون اساسی» دانستهاند.
سیاستمدارانی در ایالتهای آریزونا، آیووا، داکوتای جنوبی و برخی ایالتهای دیگر نیز با درآمد پایه مخالفت کردهاند و این ایده را «سوسیالیستی» و «بلیت یکطرفه به سوی وابستگی به دولت» خواندهاند.
«فکر میکنم بنیانگذاران آمریکا میگفتند این ایده با نظام سرمایهداری ما و تشویق مردم به کار کردن بسیار در تضاد است»، جان گیلت، نمایندهی مجلس ایالت آریزونا، پیشتر به بیزنس اینسایدر گفته بود.
با این حال، بسیاری از افراد کمدرآمد در بهبود وضعیت زندگیشان دچار مشکلاند، آنهم به دلیل کاستیهای شبکهی تأمین اجتماعی. خط فقر فدرال قدیمی و ناکارآمد است و ممکن است افراد، به دلیل محل زندگی، نژادپرستی ساختاری یا فقر نسلی، به منابع لازم دسترسی نداشته باشند.
آزمایشهای درآمد تضمینی نیز موقتیاند و همیشه آثار پایداری ندارند. شرکتکنندگان ممکن است در دوران دریافت پرداختها پیشرفت مالی داشته باشند، اما پس از پایان آن، به شرایط پیشین بازگردند. اما درآمد پایهی همگانی محدود به بازهی زمانی خاصی نیست، بنابراین ممکن است این برنامهها با چنین مشکلاتی مواجه نشوند.

درآمد پایه میتواند به والدین در پرداخت قبوض و تأمین هزینههای مراقبت از کودک کمک کند.
آیا درآمد پایهی همگانی مالیاتها را افزایش میدهد؟
درآمد پایهی همگانی ممکن است به افزایش مالیات منجر شود — اما مسئله پیچیدهتر از این حرفهاست.
تاکنون، هر یک از برنامههای آزمایشی درآمد پایه در آمریکا به شیوهای متفاوت تأمین مالی شدهاند. اهداکنندگان خصوصی اغلب بهطور کامل یا بخشی از برنامههای درآمد پایه را تأمین مالی میکنند که این امر بار مالی را از دوش دولتهای محلی برمیدارد. در موارد دیگر، از بودجههای فدرالی موجود مانند «قانون طرح نجات آمریکا» و «کمک موقت به خانوادههای نیازمند» برای پرداختهای نقدی استفاده شده است.
راههای دیگری نیز برای تأمین مالی درآمد پایه وجود دارد که تأثیر مستقیمی بر مالیاتدهندگان عادی ندارد. برخی از پژوهشگران اقتصادی پیشنهاد دادهاند که درآمد پایه از طریق مالیات کربن بر شرکتهای بزرگ یا مالیات بر ارزش افزودهی کالاها و خدمات تأمین شود. برخی دیگر از کارشناسان، چشماندازی را ترسیم کردهاند که در آن، درآمد پایه در چارچوب یک نظام مالیاتی تصاعدی تأمین مالی میشود، به این معنا که افراد پردرآمد مالیات بیشتری برای تأمین UBI پرداخت کنند تا خانوادههای طبقهی متوسط یا کمدرآمد.
با این حال، با در نظر گرفتن عوامل اقتصادی متعدد، بهسختی میتوان بهطور قطعی پیشبینی کرد که درآمد پایه چگونه بر مالیاتهای شهروندان آمریکایی تأثیر میگذارد.
درآمد پایهی همگانی در آمریکا چقدر هزینه دارد؟
تخمین زدن دقیق هزینهی درآمد پایهی همگانی دشوار است. شکل واقعی UBI — یعنی پرداختهای نقدی مکرر برای همهی آمریکاییها بدون محدودیت زمانی — عمدتاً در حد نظری باقی مانده است.
اندرو یانگ، نامزد انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۰، پیشنهاد «سود سهام آزادی» را مطرح کرد که شامل پرداخت ۱۰۰۰ دلار ماهانه به هر آمریکایی بالای ۱۸ سال میشد. بر اساس آمار ادارهی سرشماری، حدود ۲۵۰ میلیون آمریکایی بالای ۱۸ سال وجود دارند، که اجرای این طرح را با هزینهی ناخالصی بیش از ۳ تریلیون دلار در سال مواجه میکرد.
بیشتر برنامههای درآمد تضمینی در سطح شهرها نیز سالانه میلیونها دلار هزینه دارند، که این میزان بسته به اندازهی پرداختها، مدت اجرای طرح و شمار شرکتکنندگان متغیر است.
اما هزینهی صرف پرداخت ماهانهی نقدی به مردم، همهی ابعاد اقتصادی UBI را در بر نمیگیرد.
آسیا هاولت، مدیر دفتر جوانان و خانوادههای شهرداری نیواورلئان که نظارت بر برنامهی درآمد پایه برای جوانان در این شهر را بر عهده داشته، پیشتر به بیزنس اینسایدر گفته بود که شرکتکنندگان پول خود را در جوامع محلیشان سرمایهگذاری میکنند. با درآمد ماهانهی بیشتر، شرکتکنندگان تمایل بیشتری به خرج کردن در اقتصاد مصرفی یا راهاندازی کسبوکار خود دارند.
او گفته: «این روند اقتصاد ما را بهبود میبخشد، چون تمام پولی که این جوانان استفاده میکنند مستقیماً به اقتصاد ما بازمیگردد. اینطور نیست که روی پولهایشان بنشینند — دارند آن را در فروشگاههای مواد غذایی خرج میکنند، دارند آن را وارد کسبوکارهای کوچک میکنند.»
مطالعهای که در ژوئن ۲۰۲۴ توسط پژوهشگران دانشگاه بریتیش کلمبیا منتشر شد، تخمین میزند که اجرای فراگیر UBI میتواند تولید ناخالص داخلی جهان را تا ۱۳۰ درصد افزایش دهد.
با اجرای درآمد پایه، ممکن است نیاز مردم به استفاده از خدمات سنتی تأمین اجتماعی — برنامههایی که در حال حاضر از سوی دولتها و مالیاتدهندگان تأمین مالی میشوند — کاهش یابد.
در مورد تورم نیز، این امکان وجود دارد که درآمد پایه بر نرخهای تورم تأثیر بگذارد، اما تحقیقات کافی برای تعیین قطعی اینکه آیا و چگونه هزینههای زندگی افزایش مییابد، وجود ندارد.
آیا درآمد پایهی همگانی تاکنون موفق بوده است؟
آزمایشهای درآمد پایه در دههی گذشته نشان دادهاند که پرداختهای نقدی میتوانند منافع مشخصی برای شرکتکنندگان به همراه داشته باشند. در دنور، شرکتکنندگانی که با بیخانمانی مواجه بودند، در مقایسه با گروه کنترل این آزمایش، ثبات بیشتری در مسکن داشتند. در آتلانتا نیز، دریافتکنندگان درآمد پایه بیش از گروه کنترل قبض برق خود را بهموقع پرداخت میکردند و به وعدههای غذایی منظم دسترسی داشتند.
اگرچه شکل واقعی UBI در مقیاس وسیع هنوز اجرا نشده است، برنامههایی مشابه وجود دارند. برای نمونه، «صندوق دائمی آلاسکا» در سال ۲۰۲۳ مبلغ ۱۳۱۲ دلار به ازای هر فرد، بدون توجه به وضعیت اقتصادی-اجتماعی، به همهی ساکنان پرداخت کرد. منابع مالی این صندوق از درآمدهای نفتی ایالت تأمین میشود و از اواخر دههی ۱۹۷۰ تاکنون فعال بوده است.
با این حال، کارشناسان به بیزنس اینسایدر گفتهاند که درآمد پایه مؤثر است.
«این راهی است برای اطمینان از اینکه در جایی متمدن زندگی میکنیم که در آن، همه یک کف حمایتی دارند»، مایکل تابز، بنیانگذار شبکهی حمایتگری «شهرداران برای درآمد تضمینی»، پیشتر به BI گفته بود.
با این حال، از منظر پژوهشی، برخی کارشناسان هشدار میدهند که نباید آزمایشهای درآمد پایه را بهطور کامل موفق یا ناموفق تلقی کرد. زیرا پرداختهای نقدی در محیطهایی غیرقابلکنترل و برای افرادی با شرایط بسیار متفاوت انجام میشود، عوامل بسیاری غیر از درآمد پایه مانند تورم یا نوسانات قیمت مسکن میتوانند بر وضعیت مالی شرکتکنندگان تأثیرگذار باشند.

برنامهی درآمد پایه در شیکاگو یکی از بیش از ۱۰۰ آزمایش در سراسر آمریکاست.
کدام کشورها و ایالتها دارای برنامهی UBI هستند؟
در میان ایالتهای آمریکا، ایالتهایی چون کالیفرنیا، ایلینوی، کلرادو، نیویورک، جورجیا، لوئیزیانا و چند ایالت دیگر دارای برنامههای فعال درآمد پایه هستند. برخی از این آزمایشها بر جمعیتهای خاص تمرکز دارند: والدین دارای فرزند خردسال، زنان باردار، و خانوادههایی که بیخانمانی را تجربه میکنند. بیشتر این برنامهها همچنین بر آمریکاییهایی متمرکزند که زیر یا نزدیک به خط فقر فدرال زندگی میکنند.
در سطح بینالمللی، کانادا در دههی ۱۹۷۰ برنامهای برای درآمد پایهی همگانی داشت. کشورهایی که در حال حاضر برنامههای UBI یا GBI را اجرا میکنند عبارتاند از: برزیل، چین، آلمان، هند، ایران و ایرلند.
آیندهی درآمد پایهی همگانی چه خواهد بود؟
آزمایشهای درآمد پایه در سراسر جهان همچنان در حال اجرا هستند. در آمریکا نیز، برنامههای پرداخت نقدی در حال الهامبخشی به سیاستگذاریاند: ایالتهایی مانند کالیفرنیا و نیومکزیکو لوایحی در خصوص درآمد پایه به مجالس ایالتی خود ارائه دادهاند که هدف آنها ایجاد و تأمین مالی برنامههایی پایدار برای ساکنان است.
در ماه نوامبر آینده، ایالت اورگن دربارهی طرحی برای درآمد پایه رأیگیری خواهد کرد. اگر این طرح تصویب شود، ساکنان اورگن میتوانند سالانه ۱۶۰۰ دلار بازپرداخت مالیاتی، بدون هیچ شرطی، دریافت کنند — که هزینهی آن از طریق مالیات بر شرکتهای بزرگ تأمین خواهد شد.
رهبران حوزهی فناوری مانند سم آلتمن، مدیرعامل شرکت OpenAI، و ایلان ماسک نیز اظهار کردهاند که با توجه به تغییراتی که هوش مصنوعی در بازار کار ایجاد خواهد کرد، ممکن است درآمد پایهی همگانی در سطح فدرال به ضرورتی اجتنابناپذیر تبدیل شود.
درباره نویسنده:
الی کلی؛ خبرنگار تیم اقتصادی بیزنس اینسایدر است. او به بررسی چگونگی کسب، خرج و نگرش مردم به پول میپردازد با تمرکز ویژه بر درآمد تضمینی و شبکههای تأمین اجتماعی.