سه هزار
جدیدترین مطالب
Article Image
فصلنامه «گام سوم» شماره ۱

در این شماره، مقالات متنوعی در موضوعات اقتصاد، آینده مشاغل، آینده‌پژوهی، خانواده، تغییرات اقلیمی و سیاست به همراه بخش‌ها نوشتار، شرح مفصل، گفت‌وگو و پرونده‌ای با عنوان «شک عمیق» چاپ شده است.

Article Image
صنعت بازی و شمشیر دو لبه هوش مصنوعی

بازی‌های ویدیویی با قدرت هوش مصنوعی سریع‌تر تولید می‌شوند، اما این موضوع چه تاثیری بر کیفیت بازی‌ها و آینده شغلی هنرمندان و کارگران صنعت بازی‌سازی دارد؟ این مقاله شما را به عمق این چالش می‌برد.

Article Image
بایدها و نبایدهای اشتغال نوجوانان

اشتغال نوجوانان می‌تواند فرصتی برای یادگیری مهارت‌هایی مثل مدیریت زمان یا تقویت اخلاق کاری باشد یا می‌تواند به کابوسی تبدیل شود. همه آنچه والدین باید بدانند را اینجا بخوانید.

Article Image
پایان اینفلوئنسرها

در جهانی که اینفلوئنسرها در حال افزایش بی‌رویه هستند و دامنه توجه انسان کمتر از چند ثانیه شده است، چه اتفاقی برای ارزش واقعی محتوا خواهد افتاد؟ این مقاله به بررسی اشباع شبکه‌های اجتماعی از اینفلوئنسرها و تأثیر آن بر کیفیت ارتباطات و فرهنگ دیجیتال می‌پردازد.

...

نویسنده: ریچارد ویلکینسون و کیت پیکت         مترجم: نیوشا امیدی        ۲۸ مرداد ۱۴۰۳

جهان خسته از نابرابری و ثروتمندان

با تشدید بحران‌های محیط‌زیستی، اجتماعی و انسانی، جهان دیگر قادر به تحمل دو چیز نیست: ۱- هزینه‌های نابرابری اقتصادی ۲- جامعه ثروتمندان. کاهش نابرابری اقتصادی به‌تنهایی درمانی برای این بحران‌های جهانی نیست، اما نقش محوری در حل همه آنها دارد.


این مطلب نوشته‌ای است از ریچارد ویلکینسون و کیت پیکت که در تاریخ ۱۲ مارس ۲۰۲۴ با عنوان
Why the world cannot afford the rich
در وب‌سایت Nature منتشر شده است. ترجمه این مطلب توسط نیوشا امیدی انجام شده و در اختیار خوانندگان گرامی قرار می‌گیرد.


با تشدید بحران‌های محیط‌زیستی، اجتماعی و انسانی، جهان دیگر توانایی تحمل دو چیز را ندارد: اول، هزینه‌های نابرابری اقتصادی؛ و دوم، ثروتمندان. بین سال‌های ۲۰۲۰ و ۲۰۲۲، جامعه ۱درصدی ثروتمندترین افراد جهان، تقریباً دو برابر از ثروت جدید ایجاد شده در جهان را نسبت به مجموع ۹۹ درصد دیگر افراد به دست آوردند[۱]، و در سال ۲۰۱۹، آن‌ها (۱درصد ثروتمندترین) به اندازه‌ی دو سوم فقیرترین جمعیت جهان دی‌اکسید کربن منتشر کردند [۲]. در دهه منتهی به ۲۰۲۲، ثروت میلیاردرهای جهان بیش از دو برابر شد و به حدود ۱۲ تریلیون دلار آمریکا رسید.

شواهد جمع‌آوری‌شده توسط اپیدمیولوژیست‌های اجتماعی، از جمله ما، نشان می‌دهد که تفاوت‌های زیاد در درآمد، یک عامل فشار اجتماعی قدرتمند است که به طور فزاینده‌ای جوامع را دچار اختلال می‌کند. برای مثال، شکاف‌های بزرگ‌تر بین ثروتمند و فقیر، با نرخ بالاتر قتل و زندانی شدن همراه است. آن‌ها همچنین با مرگ‌ومیر نوزادان، چاقی، سوءمصرف مواد مخدر و مرگ‌های ناشی از کووید-۱۹، و همچنین نرخ بالاتر بارداری نوجوانان و سطوح پایین‌تر رفاه کودکان، تحرک اجتماعی و اعتماد عمومی مرتبط هستند [۳،۴]. نرخ قتل در ایالات متحده [نابرابرترین دموکراسی غربی] بیش از ۱۱ برابر نروژ است. نرخ زندانی شدن ۱۰ برابر بیشتر است و نرخ مرگ و میر نوزادان و چاقی دو برابر است.

این مشکلات فقط گریبان‌گیر فقیرترین افراد نیست، هرچند که فقیرترین افراد بیشترین آسیب را می‌بینند. حتی افراد ثروتمند نیز اگر در کشوری با توزیع ثروت عادلانه‌تر مانند یک کشور اسکاندیناوی زندگی کنند، از کیفیت زندگی بهتری برخوردار خواهند شد. آن‌ها ممکن است شاهد بهبود سلامت روان خود باشند و احتمال کمتری برای قربانی خشونت شدن داشته باشند؛ فرزندان آن‌ها ممکن است در مدرسه عملکرد بهتری داشته باشند و احتمال کمتری برای استفاده از مواد مخدر خطرناک داشته باشند.

یک فرد بی‌خانمان در حال تعمیر دوچرخه خود در نزدیکی منطقه اداری ثروتمند لس آنجلس، کالیفرنیا است.

هزینه‌های نابرابری برای دولت‌ها نیز بسیار سنگین است. برای مثال، بنیاد برابری (Equality Trust) ، یک سازمان خیریه مستقر در لندن (که ما حامی و یکی از بنیان‌گذاران آن هستیم)، تخمین زده است که بریتانیا به تنهایی می‌تواند سالانه بیش از ۱۰۰ میلیارد پوند (۱۲۶ میلیارد دلار) صرفه‌جویی کند به شرط آنکه نابرابری‌های خود را به میانگین آن نابرابری‌ها در پنج کشور دانمارک، فنلاند، بلژیک، نروژ و هلند برساند که عضو سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD) هستند و کمترین اختلاف درآمد را دارند [۵]. و این تنها با در نظر گرفتن چهار حوزه است: ۱- افزایش تعداد سال‌های زندگی با سلامت کامل ۲- بهبود سلامت روان ۳- کاهش نرخ قتل ۴- کاهش نرخ زندانی شدن.

بسیاری از مفسران به نیاز محیط زیستی برای محدود کردن رشد اقتصادی و در عوض اولویت دادن به پایداری و رفاه توجه کرده‌اند [۶،۷]. ما در اینجا استدلال می‌کنیم که مقابله با نابرابری مهم‌ترین وظیفه این تحول است. برابری بیشتر باعث کاهش مصرف ناسالم و اضافی و افزایش همبستگی و انسجامی می‌شود که برای انعطاف‌پذیرتر شدن جوامع در برابر بحران‌های اقلیمی و سایر بحران‌ها مورد نیاز است.

اضطراب‌های اجتماعی باعث استرس می‌شوند

دلایل اصلی تأثیرات عمیق و گسترده نابرابری، روانی-اجتماعی است. نابرابری با برجسته کردن تفاوت‌ها در موقعیت اجتماعی و طبقه مانند نوع ماشینی که فرد سوار می‌شود، لباس‌های که می‌پوشند یا جایی که در آن زندگی می‌کنند - احساس برتری و حقارت را افزایش می‌دهد. این دیدگاه که برخی افراد بیشتر از دیگران ارزش دارند، می‌تواند اعتماد به نفس و احساس ارزشمندی افراد را تضعیف کند [۸]. و همانطور که مطالعات مربوط به پاسخ‌های کورتیزول نشان می‌دهند، نگرانی در مورد اینکه دیگران ما را چگونه می‌بینند، یک عامل استرس‌زای قدرتمند است [۹].

تصویری از افرادی که برای دریافت بسته‌های مواد غذایی در لاگوس، نیجریه صف کشیده‌اند.

تحقیقات نشان داده است در جوامع نابرابرتر، میزان «اضطراب ناشی از وضعیت اجتماعی» در تمام گروه‌های درآمدی افزایش یافته است [۱۰]. استرس مزمن تأثیرات مستند و شناخته شده‌ای بر مرگ و میر دارد؛ می‌تواند نرخ مرگ و میر را تا دو برابر افزایش دهد [۱۱]. رفتارهای مرتبط با سلامت نیز تحت تأثیر استرس قرار می‌گیرند. رژیم غذایی، ورزش و سیگار کشیدن همگی گرایش‌های اجتماعی را نشان می‌دهند، اما افراد در هنگام استرس به احتمال زیاد سبک زندگی سالم را کمتر در پیش می‌گیرند.

خشونت و قلدری نیز با رقابت برای جایگاه اجتماعی مرتبط است. پرخاشگری اغلب ناشی از بی‌احترامی، تحقیر و از دست دادن آبرو است. قلدری در میان دانش‌آموزان در کشورهای نابرابرتر حدود شش برابر شایع‌تر است [۱۲]. در ایالات متحده، نرخ قتل در ایالت‌هایی با سطوح بالاتر نابرابری نسبت به ایالت‌هایی که توزیع ثروت عادلانه‌تری دارند، پنج برابر بیشتر است [۱۳].

جایگاه اجتماعی مصرف‌گرایی را تشدید می‌کند

نابرابری همچنین مصرف‌گرایی را افزایش می‌دهد. پیوند درک‌شده بین ثروت و ارزش‌گذاری باعث می‌شود افراد کالاهایی بخرند که با جایگاه اجتماعی بالا مرتبط است و بدین ترتیب ظاهرشان را در برابر دیگران ارتقا دهند. همانطور که اقتصاددان آمریکایی تورستین وبلن بیش از یک قرن پیش در کتاب خود با عنوان «نظریه طبقه مرفه» (1899) این موضوع را مطرح کرد. تحقیقات نشان می‌دهند افرادی که در جوامع نابرابرتر زندگی می‌کنند، هزینه بیشتری صرف کالاهای مرتبط با جایگاه اجتماعی می‌کنند [۱۴].

کار ما نشان داده است که میزان هزینه تبلیغات به نسبت تولید ناخالص داخلی در کشورهایی با نابرابری بیشتر بالاتر است. سبک‌های زندگی پرآوازه ثروتمندان، استانداردها و شیوه‌های زندگی‌ای را ترویج می‌کنند که دیگران سعی در تقلید از آن‌ها دارند، که این امر باعث افزایش هزینه‌ها برای ویلاهای تفریحی، استخرهای شنا، سفر، لباس‌ها و خودروهای گران‌قیمت می‌شود.

اکسفام گزارش می‌دهد که به طور متوسط، هر فرد از جامعه ۱ درصدی ثروتمندترین افراد جهان، ۱۰۰ برابر بیشتر از میانگین انتشار آلاینده‌ها (گازهای گلخانه‌ای) را نسبت به فرد معمولی در نیمی از فقیرترین جمعیت جهان تولید می‌کند [۱۵]. این مقیاس بی‌عدالتی است. با بهبود استانداردهای مادی در کشورهای فقیرتر، ثروتمندان مجبور خواهند بود استانداردهای خود را کاهش دهند.

نابرابری همچنین اجرای سیاست‌های زیست‌محیطی را دشوارتر می‌کند. اگر مردم احساس کنند که بار مسئولیت به طور عادلانه تقسیم نمی‌شود، تغییرات با مقاومت روبرو می‌شود. برای مثال، در سال ۲۰۱۸، اعتراضات «جلیقه زردها» در سراسر فرانسه در پاسخ به تلاش رئیس‌جمهور امانوئل مکرون برای اجرای «مالیات زیست‌محیطی» بر سوخت با افزودن چند درصد به قیمت پمپ‌ها صورت گرفت. این مالیات پیشنهادی به طور گسترده ناعادلانه تلقی می‌شد؛ به‌ویژه برای فقرای روستایی که بنزین و گازوئیل برایشان ضروری است. تا سال ۲۰۱۹، دولت این ایده را کنار گذاشت. به طور مشابه، رانندگان کامیون برزیلی در سال ۲۰۱۸ در اعتراض به افزایش مالیات سوخت، جاده‌ها و زنجیره‌های تأمین را مختل کردند.

آیا جوامع نابرابر در زمینه محیط زیست عملکرد ضعیف‌تری دارند؟ بله. برای کشورهای ثروتمند و توسعه‌یافته‌ای که داده‌ها برای آن‌ها در دسترس بود، ما یک همبستگی قوی بین سطوح برابری و نمره‌ای که برای عملکرد در پنج حوزه محیطی ایجاد کردیم، یافتیم: آلودگی هوا، بازیافت مواد زائد، انتشار کربن ثروتمندان، پیشرفت به سمت اهداف توسعه پایدار سازمان ملل متحد؛ و همکاری بین‌المللی (معاهدات سازمان ملل متحد تصویب شده و اجتناب از اقدامات اجباری یکجانبه).

این همبستگی به وضوح هنگامی که مشکلات اجتماعی و بهداشتی نیز در نظر گرفته می‌شوند، برقرار است. برای نشان دادن این موضوع، ما شاخص عملکرد محیطی خود را با شاخص دیگری که قبلاً توسعه داده بودیم و ده مشکل بهداشتی و اجتماعی را در نظر می‌گرفت ترکیب کردیم: مرگ و میر نوزادان، امید به زندگی، بیماری روانی، چاقی، تحصیلات، زایمان‌های دختران نوجوان، قتل، زندانی شدن، تحرک اجتماعی و اعتماد. یک روند واضح وجود دارد که جوامع نابرابرتر در این مشکلات نمرات بدتری دارند.

مطالعات دیگری نیز نشان داده‌اند که جوامع برابرتر، همبستگی بیشتری دارند و سطح اعتماد و مشارکت در گروه‌های محلی در آن‌ها بالاتر است [۱۶]. علاوه بر این، در مقایسه با کشورهای ثروتمند نابرابر، ۱۰ تا ۲۰ درصد بیشتر از جمعیت کشورهای برابرتر معتقدند که بجای رشد اقتصادی باید حفاظت از محیط زیست در اولویت قرار گیرد [۱۷]. جوامع برابرتر همچنین در شاخص صلح جهانی (که کشورها را بر اساس سطح صلح‌آمیز بودن آن‌ها رتبه‌بندی می‌کند) عملکرد بهتری دارند و کمک‌های خارجی بیشتری ارائه می‌دهند. هدف سازمان ملل متحد این است که کشورها هفت دهم درصد از درآمد ناخالص ملی (GNI) خود را صرف کمک‌های خارجی کنند؛ سوئد و نروژ هر کدام حدود ۱ درصد از GNI خود را می‌دهند، در حالی که بریتانیا نیم درصد و ایالات متحده تنها دو دهم درصد می‌دهد.

سیاست‌گذاران باید عمل کنند

شواهد علمی نشان می‌دهد که کاهش نابرابری یک پیش‌شرط اساسی برای رسیدگی به بحران‌های محیط زیستی، بهداشتی و اجتماعی جهان است. این یک ضروری است که سیاست‌گذاران برای معکوس کردن دهه‌ها افزایش نابرابری و مهار بالاترین درآمدها سریع عمل کنند.

اول، دولت‌ها باید انواع مترقی مالیات را انتخاب کنند که بار اقتصادی را از افراد کم‌درآمد به افراد با درآمد بالا منتقل کند، تا نابرابری را کاهش دهد و برای زیرساخت‌هایی که جهان برای گذار به کربن صفر و پایداری نیاز دارد، هزینه نماید. اگرچه دولت‌ها ممکن است از این پیشنهاد دوری کنند، اما فضای زیادی برای مانور وجود دارد. به عنوان مثال، نرخ مالیات بر بالاترین درآمدها در ایالات متحده برای حدود نیمی از قرن بیستم بیش از ۷۰ درصد بود که بسیار بالاتر از نرخ بالای فعلی ۳۷ درصد است. برای جلب حمایت عمومی، دولت‌ها باید دلیل قانع‌کننده‌ای ارائه دهند که کل جامعه ملزم گردد در تامین مالی گذار به انرژی پاک و سلامت خوب مشارکت نماید.

باید توافقات بین‌المللی برای بستن پناهگاه‌های مالیاتی و شکاف‌های قانونی انجام شود. برآورد می‌شود که اجتناب از پرداخت مالیات توسط شرکت‌ها، سالانه ۱۰۰ میلیارد دلار به کشورهای فقیر خسارت وارد کند؛ این مبلغ برای آموزش ۱۲۴ میلیون کودک و جلوگیری از مرگ‌ومیر احتمالی ۸ میلیون مادر و نوزاد در هر سال کافی است. بر اساس گزارش شبکه عدالت مالیاتی، یک گروه مدافع در بریستول انگلستان، کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) مسئول بیش از دو سوم از این زیان‌های مالیاتی هستند. سازمان OECD تخمین می‌زند که کشورهای با درآمد پایین یا متوسط به دلیل پناهگاه‌های مالیاتی، سه برابر بیشتر از آنچه که به عنوان کمک‌های خارجی دریافت می‌کنند، ضرر می‌بینند.

اگرچه هنوز امتحان نشده است، اما باید مزایای مالیات بر مصرف که بر اساس درآمد شخصی منهای پس‌انداز محاسبه می‌شود را بمنظور محدود کردن مصرف نیز در نظر گرفت. بر خلاف مالیات بر ارزش افزوده و مالیات فروش، چنین مالیاتی می‌تواند بسیار مترقی باشد. منوعیت تبلیغات دخانیات، الکل، قمار و داروهای نسخه‌ای در سطح بین‌المللی رایج است، اما اعمال مالیات برای محدود کردن تبلیغات به‌طور کلی‌تر می‌تواند به کاهش مصرف کمک کند. همچنین، هزینه‌های انرژی می‌تواند به صورت تصاعدی تعیین شود، به‌گونه‌ای که با افزایش سطح مصرف، قیمت هر واحد انرژی نیز افزایش یابد.

برای اطمینان از اداره عادلانه‌تر شرکت‌های بزرگ [که بر اقتصاد جهانی تسلط دارند] به قوانین و مشوق‌هایی نیز نیاز خواهد بود. به عنوان مثال، شیوه‌های تجاری مانند مالکیت کارکنان، نمایندگی در هیئت مدیره شرکت‌ها و مالکیت سهام، و همچنین شرکت‌های تعاونی و مشارکتی، تمایل به کاهش مقیاس نابرابری درآمد و ثروت دارند. در مقابل نسبت ۲۰۰ به ۱ که توسط یک تحلیل‌گر برای بالاترین به پایین‌ترین دستمزدها در میان ۱۰۰ شرکت با بالاترین ارزش در شاخص بورس FTSE 100 گزارش شده است، گروه تعاونی‌های اسپانیایی موندراگون حداکثر نسبت توافق‌شده‌ای معادل ۹ به ۱ دارد. چنین شرکت‌هایی از نظر اخلاقی و پایداری نیز عملکرد خوبی دارند. گروه موندراگون در فهرست «تغییر جهان» مجله فورچون در سال ۲۰۲۰ که شرکت‌ها را به دلیل اجرای استراتژی‌های تجاری نوآورانه با تأثیر مثبت جهانی به رسمیت می‌شناسد، رتبه یازدهم را به خود اختصاص داد.

کاهش نابرابری اقتصادی به‌تنهایی درمانی برای مشکلات بهداشتی، اجتماعی و محیط‌زیستی نیست، اما نقش محوری در حل همه آن‌ها دارد. برابری بیشتر، هر طور که به دست آید، همان مزایا را برای جامعه به همراه دارد. کشورهایی که از رویکردهای چندجانبه استفاده می‌کنند، بیشترین و سریع‌ترین پیشرفت را خواهند داشت.


درباره نویسندگان:
ریچارد جی. ویلکنیسون؛ استاد بازنشسته و استاد مهمان اپیدمیولوژی اجتماعی در دانشکده علوم بهداشتی، دانشگاه یورک، بریتانیا و در دانشگاه ناتینگهام، دانشگاه نورثامبریا و کالج دانشگاه لندن
کیت ای. پیکت؛ استاد اپیدمیولوژی در دانشکده علوم بهداشتی، دانشگاه یورک، بریتانیا


منابع:

[1] Christensen, M.-B., Hallum, C., Maitland, A., Parrinello, Q. & Putaturo, C. Survival of the Richest: How We Must Tax the Super-rich Now to Fight Inequality (Oxfam, 2023).

[2] Khalfan, A. et al. Climate Equality: A Planet for the 99% (Oxfam, 2023).

[3] Wilkinson, R. & Pickett, K. The Spirit Level: Why Equality is Better for Everyone (Penguin, 2010).

[4] Ioannidis, J. P. A., Zonta, F. & Levitt, M. Proc. Natl Acad. Sci. USA 120, e2309557120 (2023).

[5] The Equality Trust. Cost of Inequality 2023 (Equality Trust, 2023).

[6] Costanza, R. Nature 624, 519–521 (2023).

[7] Hickel, J. et al. Nature 612, 400–403 (2022).

[8] Wilkinson, R. & Pickett, K. The Inner Level: How More Equal Societies Reduce Stress, Restore Sanity and Improve Everybody’s Wellbeing (Allen Lane, 2018).

[9] Dickerson, S. S. & Kemeny, M. E. Psychol. Bull. 130, 355–391 (2004).

[10] Layte, R. & Whelan, C. T. Eur. Sociol. Rev. 30, 525–535 (2014).

[11] Russ, T. C. et al. BMJ 345, e4933 (2012).

[12] Elgar, F. J., Craig, W., Boyce, W., Morgan, A. & Vella-Zarb, R. J. Adolesc. Health 45, 351–359 (2009).

[13] Daly, M., Wilson, M. & Vasdev, S. Can. J. Criminol. 43, 219–236 (2001).

[14] Pybus, K., Power, M., Pickett, K. E. & Wilkinson, R. Soc. Sci. Humanit. Open 6, 100353 (2022).

[15] Gore, T. Confronting Carbon Inequality (Oxfam, 2020).

[16] Lancee, B. & Van de Werfhorst, H. G. Soc. Sci. Res. 41, 1166–1178 (2012).

[17] Pickett. K., Wilkinson, R., Gauhar, A. & Sahni-Nicholas, P. The Spirit Level at 15 (in the press).

منبع: Nature