سه هزار
Advertisement
جدیدترین مطالب
Article Image
فصلنامه «گام سوم» شماره ۱

در این شماره، مقالات متنوعی در موضوعات اقتصاد، آینده مشاغل، آینده‌پژوهی، خانواده، تغییرات اقلیمی و سیاست به همراه بخش‌ها نوشتار، شرح مفصل، گفت‌وگو و پرونده‌ای با عنوان «شک عمیق» چاپ شده است.

Article Image
کاهش هدررفت غذا با اپلیکیشن موبایلی

اگرچه این اپلیکیشن غذای باقی‌مانده‌ی رستوران‌ها را ارزان در اختیار کاربران قرار می‌دهد، اما همچنان ابهاماتی درباره‌ی میزان واقعی کاهش هدررفت و استفاده‌ی تجاری برخی کسب‌وکارها از این سیستم وجود دارد.

Article Image
چالش‌های مدیریت تیم کاری با اعضایی از نسل Z

رهبری موفق تنها به ارائه عالی بستگی ندارد؛ حمایت تیمی و مسئولیت‌پذیری نیز مهم است. در بحبوحه آماده‌سازی برای جلسه‌ای مهم، مخالفت یکی از اعضای تیم می‌تواند تنش ایجاد کند. شد. آیا انگیزه‌های فردی فراتر از مسئولیت‌های کاری هستند؟

Article Image
معلمان باید پتانسیل ChatGPT را بررسی کنند

بسیاری از دانش‌آموزان اکنون از چت‌بات‌های هوش مصنوعی برای انجام تکالیف خود استفاده می‌کنند. معلمان باید نحوه گنجاندن این ابزارها در فرآیند تدریس و یادگیری را مطالعه کنند و در عین حال، خطرات آن را به حداقل برسانند.

...

نویسنده: کلایو تامپسون         مترجم: مرجان بختیاری        ۲۹ دی ۱۴۰۳

راه‌حل نهایی بحران پلاستیک؛ عجیب ولی واقعی

نوآوری‌هایی شامل استفاده از جلبک برای تولید کیسه‌های زیست‌تخریب‌پذیر تا مدل‌های اقتصادی جدید دستگاه‌های فروش معکوس و جعبه‌های دارای QRکد، راه‌حل‌های خلاقانه و کاربردی هستند برای بازیافت و کاهش مصرف پلاستیک.


این مطلب نوشته‌ای است از کلایو تامپسون که در تاریخ ۱ آگوست ۲۰۲۴ با عنوان
The Cure for Disposable Plastic Crap Is Here—and It’s Loony
در وب‌سایت Wired منتشر شده است.


چند سال پیش، به یک فروشگاه فرانسوی برای خرید تکه‌های بزرگ پنیر سر زدم و آن‌ها را در یک کیسه پلاستیکی به خانه آوردم. پنیرها آن‌قدر سنگین بودند که کیسه کش آمد و باد کرد، و دسته‌اش به طور دردناکی به دست‌هایم فشار آورد. اما کیسه پاره نشد. این موضوع به لطف شیمی جادویی پلاستیک بود—در اصل، نفتی که به جامد تبدیل شده، با اتم‌های کربن و هیدروژن که در واحدهایی تکرارشونده به شکل مولکول‌های بلند و شبیه رشته‌فرنگی قرار گرفته‌اند.

این مولکول‌ها انعطاف‌پذیر و مقاوم هستند، که باعث شده پلاستیک بسیار پرکاربرد شود. و همین‌طور بسیار بادوام: وقتی که تکه‌های کممبرت و هاورتی را باز کردم و کیسه را به انتهای یکی از کشوهای آشپزخانه انداختم، هنوز سالم بود. البته که بود. کیسه‌های پلاستیکی می‌توانند دهه‌ها دست‌نخورده و قابل‌استفاده باقی بمانند.

که این موضوع... عجیب است، نه؟ ما کیسه‌ای تولید می‌کنیم که برای دوام آوردن طی دهه‌ها طراحی شده اما فقط چند دقیقه از آن استفاده می‌کنیم، قبل از اینکه آن را در کشو بیندازیم یا احتمالاً به محل دفن زباله بفرستیم، جایی که ممکن است به قطعاتی تجزیه شود که صدها سال باقی بمانند. همان‌طور که گفتم: یک شئ بیش از حد مهندسی‌شده در تاریخ.

مشکل زیست‌محیطی «پلاستیک‌های یکبارمصرف» ذهن عموم را مانند گرگی شبح‌گونه تسخیر کرده است. و جای تعجب ندارد— حجم عظیم اشیای روزمره‌ای که از پلاستیک ساخته می‌شود، حیرت‌انگیز است. پلاستیک در کیسه‌های خرید وجود دارد، این واضح است، اما همچنین در شلوارهای یوگا، لاستیک‌های خودرو، مصالح ساختمانی، اسباب‌بازی‌ها و محصولات پزشکی نیز حضور دارد.

این تغییر سریع اتفاق افتاد: استفاده از پلاستیک تا دهه ۱۹۷۰ نسبتاً محدود بود، اما سپس افزایش چشمگیری یافت، به‌طوری‌که تا دهه ۱۹۹۰ سه برابر شد. سپس سرعت بیشتری گرفت، و در ۲۰ سال بعدی به اندازه ۴۰ سال پیشین پلاستیک مصرف کردیم. اکنون بیش از ۵۰۰ میلیون تن زباله پلاستیکی در سال تولید می‌کنیم. در سطح جهانی، تنها ۹ درصد از پلاستیک‌ها بازیافت می‌شوند. بقیه به محل‌های دفن زباله می‌روند یا سوزانده می‌شوند که معمولا دودهای سمی را در محله‌های فقیرنشین به هوا می‌فرستد. بخش قابل‌توجهی نیز در اقیانوس رها می‌شود، جایی که تا کنون حدود ۲۱۹ میلیون تن از این مواد انباشته شده است—بسته‌بندی‌هایی که به ساحل‌ها می‌رسند، تکه‌هایی که ماهی‌ها می‌خورند، جزایری از پلاستیک که در جریان‌های آبی دریا شکل می‌گیرند.

این مقدار بسیار زیاد است. خیلی زیاد، و اکثر ما موافقیم. و اگر بخواهیم انقلاب پلاستیکی را معکوس نماییم، چه کنیم؟ یک نقطه شروع خوب، همه محصولات یکبارمصرف هستند—زیرا طبق برنامه محیط‌زیست سازمان ملل متحد، آن‌ها ۳۶ درصد از پلاستیک‌هایی که هر سال استفاده می‌کنیم را تشکیل می‌دهند.

اجتناب از آن‌ها آسان نیست، تا حدی به این دلیل که ما انواع زیادی از پلاستیک را در مکان‌های مختلف استفاده می‌کنیم. ما «پلاستیک‌های نازک» مانند کیسه‌ها داریم، پلاستیک‌های ضخیم‌تر در کاسه‌های غذای بیرون‌بر، ظروف پلاستیکی چندلایه برای گوشت‌های فروشگاهی، و بطری‌های شفاف پلی‌اتیلن ترفتالات برای نوشابه و آب. هر یک از آن‌ها ویژگی‌های شیمیایی، ساختار مولکولی و مشخصات عملکردی خود را دارند. آیا جایگزین واحدی برای همه این بسته‌بندی‌ها وجود دارد؟ خیر!

اما چیزی که وجود دارد، مجموعه‌ای از پیشرفت‌های امیدبخش در مدیریت، به‌اصطلاح، مواد یکبارمصرف است.

این جنگی است در سه جبهه: جایگزین کردن بخشی از پلاستیک‌های یکبارمصرف با مواد کاملاً کمپوست‌شونده، جایگزین کردن بخشی دیگر با ظروف قابل استفاده مجدد مانند فلز یا شیشه، و در نهایت، تغییر انگیزه‌های اقتصادی به شکلی که بازیافت پلاستیک واقعاً مؤثر باشد. این نقشه‌ی جنگی من نیست؛ بلکه مضمونی است که بارها و بارها طی یک سال گذشته، هنگامی که با دانشمندان، مخترعان، کارآفرینان و سیاست‌گذاران صحبت می‌کردم، شنیدم.

هیچ‌یک از این راه‌حل‌ها آسان نیست. این اقدامات نه تنها به نوآوری، بلکه به مجموعه‌ای از مشوق‌ها و مقررات هوشمند دولتی نیاز دارند—همه‌ی این‌ها البته با مقاومت شرکت‌های نفتی روبرو خواهد شد. اما اگر همه‌ی این پیشرفت‌های «غیرپلاستیکی» را در کنار هم قرار دهید، دلایلی برای خوش‌بینی محتاطانه خواهید یافت: ما مسیری به سوی جهانی کمتر آلوده به زباله‌های پلاستیکی جاودان پیدا کرده‌ایم.

جولیا مارش، ایستاده در آزمایشگاه آفتاب‌گیر خود در سن‌لیندرو کالیفرنیا، یک کیسه کوچک شفاف برداشت و آن را به من داد. این کیسه براق مانند سلوفون بود، چیزی که شاید شرکتی برای بسته‌بندی گوشواره یا آبنبات از آن استفاده کند. مارش گفت: «این کیسه‌ها کاملاً همه‌جا هستند.»

هنگامی که پاکت را باز کردم و در دستم چرخاندم، متوجه شدم کمی سخت‌تر از آن چیزی است که انتظار داشتم. این به دلیل این بود که از جلبک ساخته شده و شامل پلی‌ساکاریدهای این گیاه است، زنجیره‌های بلند مولکول‌های کربوهیدراتی.

بنابراین، عملکرد آن دقیقاً مانند یک کیسه پلاستیکی نیست، اما یک مزیت بهتر دارد: مارش گفت، می‌توانید آن را در یک توده کمپوست خانگی بیندازید و چند هفته بعد فقط تکه‌هایی از آن پیدا خواهید کرد. در عرض شش ماه، این کیسه به بخشی ارگانیک از خاک تبدیل می‌شود.

«زیست‌پلاستیک‌ها» چیز جدیدی نیستند؛ طی چند دهه گذشته، مهندسان جایگزین‌های پلاستیکی از نیشکر، ذرت و مواد دیگر ساخته‌اند. سخت‌ترین بخش این است که مطمئن شویم این مواد واقعاً به طبیعت بازمی‌گردند. بیشتر زیست‌پلاستیک‌ها نیاز دارند به یک مرکز صنعتی کمپوست ارسال شوند (که برای تجزیه سریع‌تر مواد آلی طراحی شده است)، و تعداد کمی از شهرهای آمریکایی چنین مراکزی دارند. برخی زیست‌پلاستیک‌ها نیز افزودنی‌هایی دارند که اصلاً تجزیه نمی‌شوند.

مارش می‌خواهد این مشکل را حل کند. او که زنی ۳۰ ساله با حال‌وهوای شبیه به یک موج‌سوار است، کودکی خود را در آب‌های سواحل مرکزی کالیفرنیا گذرانده است. او از تماشای زیبایی پرشور طبیعت و حیات دریایی آنجا حیرت‌زده شد—و از سیل آلودگی پلاستیکی در اقیانوس و نهنگ‌های مرده‌ای که شکم‌هایشان پر از پلاستیک بود، به‌شدت وحشت‌زده.

مارش برای دنبال کردن حرفه‌ای در طراحی—مانند برندینگ و بسته‌بندی—به نیویورک نقل مکان کرد. اما پس از مشاهده نزدیک اینکه شرکت‌ها چقدر در بسته‌بندی و ارسال محصولات خود اسراف می‌کنند، متوقف شد. او نمی‌خواست حرفه‌ای داشته باشد که در آن این‌همه زباله تولید کند.

در عوض، مارش تصمیم گرفت مشکل بسته‌بندی پلاستیکی را حل کند. صنعت مد هر سال میلیاردها کیسه پلاستیکی نازک برای ارسال محصولات خود استفاده می‌کند. اگر او می‌توانست آن‌ها را از چیزی بسازد که واقعاً قابل کمپوست باشد، چه؟

او نمی‌خواست از موادی مانند ذرت استفاده کند. برای ساختن حجم زیادی از زیست‌پلاستیک‌ها از این مواد، باید آن‌قدر از آن‌ها کشت کنید که خاک را تخریب کنید و مقدار زیادی CO2 منتشر شود.

شریک زندگی مارش، مت مِیز، در حال گذراندن مدرک کارشناسی ارشد در توسعه پایدار بود که او را به اندونزی کشاند. مارش به او در یکی از سفرهایش پیوست و از برخی مزارع جلبک این کشور بازدید کرد. همین موضوع او را به فکر انداخت: شاید جلبک یک ماده پایه بهتر برای زیست‌پلاستیک باشد.

جلبک خاصیت ژل‌دهی خوبی دارد که برای ساخت لایه‌های نازک پلاستیک [که اصطلاحا به آنها “thin films” می‌گویند] مناسب است. در واقع، از جلبک اغلب برای ایجاد بافت چسبنده در خمیردندان‌ها و لوازم آرایشی استفاده می‌شود. بهتر از آن، جلبک «خیلی سریع تجدید می‌شود»، همان‌طور که مارش اشاره کرد، بنابراین می‌توان محصولات زیادی به‌سرعت برداشت کرد، درحالی‌که فضای کمتری نسبت به ذرت اشغال می‌کند. او دیگر مزایا را نیز برشمرد: «تقریباً هیچ ورودی برای رشد نیاز ندارد. مصرف کربن و انرژی بسیار پایین. بدون کود، بدون زمین زراعی—بدون آب شیرین! و مزارع جلبک به‌عنوان سیستم‌های تصفیه آب عمل می‌کنند. آن‌ها زیستگاهی برای تنوع زیستی فراهم می‌کنند.» و جلبک داشت محبوب می‌شد. چند استارتاپ در اروپا از آن برای ساخت همه‌چیز از پوشش ظروف غذای بیرون‌بر گرفته تا توپک‌های ژله‌ای پر از آب استفاده می‌کردند که ورزشکاران می‌توانستند برای هیدراته شدن استفاده کنند.

او به نیویورک بازگشت و شروع به انجام آزمایش‌هایی در آشپزخانه‌اش کرد. بعد از جستجو در یوتیوب، متوجه شد که می‌تواند پودر پلی‌ساکارید جلبک دریایی را آنلاین سفارش دهد و سپس آن را با آب داغ مخلوط کرده و یک ژل چسبناک درست کند که وقتی سرد شود، به ماده‌ای پلاستیکی تبدیل می‌گردد. او گوشی خود را بیرون آورد و نتایج آزمایش‌هایش را به من نشان داد: ظرف‌های سبز بدشکل و بی‌قواره و یک کاسه.

او گفت: «پروتوتایپ‌ها واقعاً زشت و وحشتناک و دلهره‌آور هستند». اما او فهمید که بیوپلاستیک‌ها «ضرورتی برای علم پیچیده ندارند» بلکه نیاز به صبر و سال‌ها دستکاری دارند. او فکر کرد که اگر مهندسان مواد خبره استخدام کند، می‌توانند پیشرفت واقعی در حل مشکل کیسه‌های پلاستیکی [که معمولاً برای بسته‌بندی و حمل کالاها، به‌ویژه غذاها یا دیگر اقلام، استفاده می‌شوند] داشته باشند.

هر کیسه پلاستیکی نباید حتماً به‌طور کامل کشش‌پذیر، مقاوم و پایدار برای سال‌ها باشد. این ویژگی‌ها از ابتدا عجیب بودند.

او و مایس در اوایل دوران کووید شرکت "Sway" را تأسیس کردند؛ اولین استخدام آنها مت کاتارینو بود، یک مهندس مواد که شش سال در صنعت پلاستیک بزرگ (همان‌طور که خودش می‌گوید) کار کرده و همه‌چیز از کیسه‌های زباله پزشکی گرفته تا فیلم‌های محافظتی برای خودروها را طراحی کرده بود. اما از آن خسته شده بود. در چند ماه بعد، کاتارینو یک پروتوتایپ اولیه از فیلم نازک تولید کرد که استارتاپ توانست ۲.۵ میلیون دلار سرمایه جذب کند. Sway این پول را صرف استخدام بیشتر و اجاره یک آزمایشگاه در سان لِآندرو کرد.

وقتی سال گذشته از آزمایشگاه بازدید کردم، مارش مرا به سمت قفسه‌هایی هدایت کرد که چهار رول ضخیم از پلاستیک «پرچم‌دار» خود را روی آنها گذاشته بودند. کمی از آن را باز کرد؛ شفاف و ضخیم‌تر از SaranWrap [یک نوع فیلم پلاستیکی شفاف و نازک که معمولاً برای بسته‌بندی و محافظت از مواد غذایی استفاده می‌شود] بود. یکی از نمونه‌ها، سبز روشن بود که با دانه‌های سبز تیره‌تر تزئین شده بود — تکه‌هایی از «کِلپ کمتر تصفیه‌شده» [یک نوع جلبک دریایی که هنوز مراحل تصفیه یا فرآوری کامل را طی نکرده است] برای اثر زیبایی، طبق گفته مارش. آن را مقابل نور گرفتم مثل شیشه رنگی. او گفت «این یکی را خیلی دوست دارند».

پشت سرش یک قفسه دیگر با ده‌ها فنجان پر از خاک بود. آماندا گوان، مهندس مواد، در هر فنجان تکه‌ای از بیوپلاستیک به ابعاد ۲ سانتیمتر مربع دفن کرده بود تا آزمایش کند این ماده چگونه تجزیه می‌شود. او یک فنجان را بیرون آورد و شروع به حفاری در خاک کرد. وقتی بالاخره تکه‌ای از پلاستیک را پیدا کرد، اندازه‌اش ۱ سانتیمتر در هر طرف بود. او با لبخند گفت: «این فقط دو هفته است که داخل خاک بوده.»

«انقلاب حذف پلاستیک تنها زمانی ممکن است که انتظاراتمان از پلاستیک را تغییر دهیم.»

اعضای گروه آزمایشگاه مارش شبیه تیمی از دنیای مارول بودند: گوان که اخیراً مدرک فوق‌لیسانس خود را گرفته بود، در روپوش سفید آزمایشگاهی، ژاکت یقه‌بلند خاکی و عینک ایمنی پلاستیکی که به طرز عجیبی مد روز به نظر می‌رسید؛ یوآکیم انگستروم، دانشمند پلیمری پرجنب‌وجوش سوئدی با سبیل پرپشت و کلاه پشمی؛ و کاتارینو، فراری از صنعت پلاستیک‌های بزرگ، که زیر کلاه بیسبال خود کمی درونگرا بود.

یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های آزمایشگاه‌شان این بود که بیوپلاستیک آنها سخت ذوب می‌شد. وقتی می‌خواهید کیسه‌های پلاستیکی را به‌طور گسترده تولید کنید، این یک مسئله بزرگ است. برای ساخت ورق‌های پلاستیکی، معمولاً تولیدکنندگان پلاستیک‌های گرانول‌شده، به نام «نوردل‌ها»، را ذوب کرده و به گفته کاتارینو سپس مواد مذاب را به داخل یک کیسه بزرگ می‌دمند «که تقریباً ارتفاعی به اندازه ساختمان دو طبقه دارد». پلاستیک‌های مبتنی بر نفت به راحتی ذوب می‌شوند؛ اما جلبک دریایی برخلاف آن، از حرارت خوشش نمی‌آید و «فقط می‌سوزند». بنابراین آنها تلاش کردند تا ترکیبات ارگانیک دیگری اضافه کنند تا زنجیره‌های پلی‌ساکارید راحت‌تر ذوب شوند. در نزدیکی یکی از دیوارهای آزمایشگاه Sway، قفسه‌های فلزی روشن پر از ردیف‌های ظرف‌ها و بشقاب‌هایی بود که پر از نوردل‌ها، نتایج آزمایش‌هایشان بود. وقتی من بازدید کردم، آنها به ۱۴۴ عدد رسیده بودند و بالاخره توانسته بودند آن را خوب ذوب کنند. دوست داشتم به شما بگویم که تیم Sway چطور این معما را حل کرده، اما آنها به‌طور کامل شیمی خود را توضیح نمی‌دهند—این یک راز دولتی است.

«پلاستیک یکبارمصرف نیست! فقط جمع‌آوری و بازیافتش کنید تا به پلاستیک مفید تبدیل شود.»

اگر قرار است بیوپلاستیک شرکت Sway جایگزین کیسه‌های پلاستیکی شود، باید کشسان هم باشد—و این دقیقاً جایی است که تیم هنوز با آن دست و پنجه نرم می‌کرد. گوان مرا به گوشه‌ای از آزمایشگاه برد، جایی که یک تکه فیلم به اندازه چسب زخم را بین دو گیره رباتیک قرار داد. بازوها از هر دو طرف کشیدند و اندازه گرفتند که چند نیوتن نیرو می‌توان اعمال کرد تا ماده بشکند. تکه‌ها تنها بعد از چند ثانیه شکستند. گوان با خجالت گفت: «این خیلی بد بود»، مارش خندید و گفت: «یه نمونه خوب رو تست کن، آماندا.»

با این حال، تیم خیلی ناراحت نبود. مارش گفت برای اینکه انقلاب حذف پلاستیک به وقوع بپیوندد، مردم باید انتظارات خود از رفتار پلاستیک را تغییر دهند. هر کیسه پلاستیکی نباید کاملاً کشسان، قوی و بادوام برای همیشه باشد. این مشخصات از همان ابتدا هم غیرمنطقی بودند.

در ماه‌های بعد با مارش در تماس ماندم و پاییز گذشته او ویدیویی از تولید بیوپلاستیک Sway در یک کارخانه تولیدی به من نشان داد. اولین دسته‌ها سوخته بودند و چیزی شبیه به «خمیر سیاه» تولید شده بود، مارش گفت، تا اینکه شرایط فرآیند تولید را تنظیم کردند. فیلم‌هایشان نیز نرم‌تر شده بود. وقتی مارش در آوریل ۲۰۲۴ چند نمونه برایم فرستاد، بافتی ابریشمی داشتند و می‌توانستم کمی آن‌ها را بکشم. (پسر نوجوانم تحت تأثیر قرار گرفت؛ او همچنین، پیش از اینکه بتوانم بگویم فکر نمی‌کنم باید این کار را بکنی، تکه کوچکی از آن را کند و جوید و گفت «مزه جلبک می‌دهد»

منتقدان بیوپلاستیک‌ها فراوان‌اند. بسیاری شک دارند که این مواد واقعاً به‌طور قابل‌اعتماد قابل کمپوست باشند. این افراد، البته از نظر تاریخی، درست می‌گفتند؛ Sway و دیگر شرکت‌های مشابه هنوز این موضوع را نقض نکرده‌اند. مارش به من گفت که استارتاپ مواد خود را برای شرکت TÜV، یک شرکت اتریشی که توانایی کمپوست شدن واقعی مواد را تأیید می‌کند، ارسال کرده است. سپس این سوال وجود دارد که آیا کشاورزی دریایی انبوه و گسترده ممکن است اثرات ناخواسته‌ای داشته باشد—که خب، منطقی است. مارش از این انتقادات آگاه است و با بسیاری از آن‌ها موافق است، به‌ویژه در مورد اینکه آیا بیوپلاستیک‌ها واقعاً قابل کمپوست هستند یا خیر. کل هدف Sway، به گفته او، تولید محصولی است که به این دغدغه‌ها پاسخ دهد.

حداقل مشتریان شرکتی آن هیجان‌زده‌اند. یکی از آن‌ها؛ Eco-Enclose یک شرکت تولید بسته‌بندی پایدار، در حال استفاده از فیلم‌های نازک Sway برای ایجاد پنجره‌های شفاف روی جعبه‌های مقوایی برای برندهایی مانند Smartwool  است. شرکت Burton که در زمینه اسنوبورد فعالیت دارد، می‌خواهد از مواد Sway برای بسته‌بندی محصولات در هنگام حمل‌ونقل استفاده کند. و گروه J.Crew، که متعهد شده تا سال ۲۰۲۵ استفاده از پلاستیک نو را متوقف کند و در حال حاضر کیسه‌های پلی‌اتیلنی بازیافتی خریداری می‌کند، قصد دارد به بیوپلاستیک‌های Sway روی بیاورد. (من انتظار داشتم که فشار شرکت‌ها برای استفاده کمتر از پلاستیک‌های نفت‌محور از سوی مشتریان آگاه صورت گرفته باشد، اما این فشار از طرف کارکنان نیز هست. این منطقی به نظر می‌رسد: مشتری تنها با یک کیسه در هر زمان مواجه می‌شود، اما کارکنان ممکن است تا زانو در این کیسه‌ها باشند.)

داگ فورستر، مدیر ارشد تأمین منابع گروه J.Crew در بهار امسال به من گفت، آزمون واقعی این مواد جدید در راه است. در حمل‌ونقل، کیسه‌های پلی‌اتیلن روی تسمه نقاله‌ها پرت می‌شوند و ممکن است پاره شوند. امسال، کیسه‌های بیوپلاستیک Sway به‌صورت واقعی در تجهیزات ما مورد آزمایش قرار خواهند گرفت.

به‌عنوان یک علاقه‌مند به علم، احتمال بهبود این شیمی جدید برایم هیجان‌انگیز بود. اما واضح بود که حتی اگر مارش و تیمش به موفقیت حداکثری دست یابند، مواد Sway تنها بخشی از مشکل استفاده یک‌بارمصرف را حل می‌کنند. فروشگاه‌ها همچنان با پلاستیک‌های دیگر پر خواهند بود، به‌ویژه برای محصولات غذایی—میلیون‌ها بطری، چنگال‌های یک‌بارمصرف، ظروف بیرون‌بر، ظرف‌های کره بادام‌زمینی. آیا راهی وجود دارد که همین حالا تمام این موارد را از پلاستیک آزاد کنیم؟

صحبت کردن درباره پلاستیک‌های یک‌بارمصرف در حضور «کیل اُلاو مالدوم» ایده خوبی نیست. او از این اصطلاح شدیداً ناراحت می‌شود، چون از نظر او، حتی یک مولکول پلاستیک هم نباید فقط یک بار استفاده شود. «این پلاستیک یک‌بارمصرف نیست! فقط جمع‌آوری و بازیافتش کنید، و به پلاستیک مفید تبدیل می‌شود!» او این جمله را زمانی که اولین بار در زوم با هم صحبت کردیم، گفت. در واقع، مالدوم پلاستیک‌های سنتی مبتنی بر نفت را بخش مهمی از مدرنیته می‌داند. «سعی کنید یک بیمارستان را بدون پلاستیک اداره کنید. یا یک جامعه را بدون پلاستیک بچرخانید. امکان‌پذیر نیست!» او ترجیح می‌دهد تمرکز ما روی اطمینان از این باشد که تقریباً هیچ پلاستیکی سر از زباله، اقیانوس یا خاک درنیاورد.

مالدوم ترکیبی عجیب از شخصیت‌هاست—بخشی پیامبر پرهیاهو، بخشی بوروکرات واقع‌گرا. ممکن است وسوسه شوید دیدگاه او درباره پلاستیک را رد کنید، اما او یکی از موفق‌ترین سیستم‌های بازیافت پلاستیک در دنیا را مدیریت می‌کند. در نروژ، شرکت او به نام Infinitum سیستمی برای جمع‌آوری و بازیافت بطری‌های پلی‌اتیلن ترفتالات (PET) اداره می‌کند؛ همان نوع بطری‌هایی که برای نگهداری نوشابه یا آب استفاده می‌شوند. PET یکی از پلاستیک‌هایی است که بازیافت آن نسبتاً آسان است؛ به راحتی ذوب و شکل‌دهی مجدد می‌شود. با این حال، در ایالات متحده تنها درصد کمی از بطری‌های PET بازیافت می‌شوند. انجمن اصلی صنعت PET نرخ بازیافت را ۲۹ درصد اعلام می‌کند، در حالی که گرین‌پیس این رقم را ۲۰.۹ درصد می‌داند. اما در نروژ، Infinitum  تقریباً تمام بطری‌ها را بازیافت می‌کند. چطور به چنین موفقیتی دست یافتند؟

با ترکیبی از فناوری هوشمندانه و سیاست‌گذاری عمومی ماهرانه. همان‌طور که اغلب اتفاق می‌افتد، سیاست‌گذاری عامل اصلی بود. اجرای یک برنامه بازیافت نیازمند نیروی کار و سیستم‌های گران‌قیمتی است. باید پلاستیک‌ها جمع‌آوری و بر اساس نوعشان جدا شوند که هزینه‌بر است.

بنابراین در اواخر دهه ۹۰، نروژ قانونی تصویب کرد که کسی را متولی پرداخت هزینه‌های این کار کند—مشخصاً شرکت‌هایی مثل کوکاکولا که ظروف پلاستیکی PET تولید می‌کنند. این شرکت‌ها اگر هزینه جمع‌آوری و بازیافت بطری‌های استفاده‌شده را پرداخت نمی‌کردند، با مالیاتی جدید مواجه می‌شدند. اگر شرکت‌های نوشیدنی می‌توانستند ثابت کنند که ۹۵ درصد از بطری‌هایی که می‌فروشند را بازیافت می‌کنند، مالیاتی نمی‌پرداختند. در غیر این صورت، هر چه کمتر بازیافت می‌کردند، مالیات بیشتری باید می‌دادند— به گفته مالدوم تا رقم «صدها میلیون کرون نروژی» (ده‌ها میلیون دلار آمریکا) باید پرداخت می‌کردند.

سازندگان بطری‌ها سریعاً دست‌به‌کار شدند و سیستمی برای بازگرداندن بطری‌های استفاده‌شده خود توسعه دادند. در سال ۱۹۹۹، این شرکت‌ها Infinitum  را برای مدیریت جمع‌آوری تأسیس کردند. مالدوم طی ۱۶ سال گذشته مدیرعامل آن بوده است. این شرکت شبکه‌ای گسترده از دستگاه‌های فروش معکوس راه‌اندازی کرد: مشتریان بطری‌ها را داخل دستگاه می‌گذارند و چند سکه پس می‌گیرند. هر بطری یک بارکد خاص تولیدکننده خود دارد. دستگاه بارکد و شکل بطری را اسکن می‌کند تا مشخص شود کدام شرکت اعتبار می‌گیرد. (این سیستم برچسب‌گذاری همچنین دلیل دسترسی نروژ به داده‌های قابل‌اعتماد درباره سطح بازیافت خود است.) بطری‌ها فشرده و داخل کیسه‌های بزرگی انداخته می‌شوند و Infinitum  آن‌ها را به یک مرکز جداسازی منتقل می‌کند. بطری‌های شفاف و رنگی جدا، خرد و به یک شرکت بازیافت فروخته می‌شوند که مواد را برای شرکت‌های دیگر آماده می‌کند تا به بطری‌های جدید تبدیل شوند.

تکمیل این سیستم سال‌ها طول کشید. Infinitum همچنین تغییراتی در طراحی بطری‌ها درخواست کرد تا فرآیند بازیافت ساده‌تر شود. برای مثال، یک شرکت نوشیدنی ممکن است برچسب‌های خود را با چسبی مقاوم بچسباند که شستن آن دشوار باشد. اگر Infinitum متوجه شود که طراحی یک بطری مشکلی ایجاد می‌کند، می‌تواند امتیاز آن شرکت را در سیستم خود رد کند. برای اجتناب از پرداخت مالیات، شرکت‌ها اکنون طراحی بطری‌های خود را پیش از تولید با Infinitum بررسی می‌کنند و هر عنصر غیرقابل بازیافت را اصلاح می‌کنند. برای بازیافت موفق، استانداردسازی ضروری است. مالیات به Infinitum قدرت داده تا سادگی را الزام کند.

برای این سیستم اصطلاحی تخصصی وجود دارد: «لجستیک معکوس». در ۱۰۰ سال اول انقلاب پلاستیک، شرکت‌ها محصولات خود را به‌صورت یک‌طرفه به سمت مشتریان روانه می‌کردند—حرکتی یک‌طرفه از اتم‌ها. بازیافت موفق نیازمند انجام این فرآیند به‌صورت معکوس است؛ مجموعه‌ای کاملاً جدید از مهارت‌ها. چگونه می‌توان اقلام را بازگرداند؟ چه نوع اقتصاد، فناوری و سیاست‌هایی برای این کار نیاز است؟

و چه مهندسی اجتماعی؟ ممکن است مشتریان تصمیم بگیرند: «اهمیتی ندارد،» و بطری‌های خود را دور بیندازند. بنابراین Infinitum تبلیغاتی سرگرم‌کننده پخش می‌کند. یکی از تبلیغات یک تنیس‌باز را در رختکن نشان می‌دهد که بطری را به سطل زباله پرت می‌کند. صدای گوینده توضیح می‌دهد که ساخت یک بطری جدید به اندازه روشن کردن یک دستگاه ‌پرتاب توپ، به مدت بیش از یک ساعت انرژی نیاز دارد. ناگهان او زیر باران توپ‌ها فرار می‌کند و تلاش می‌کند از خود محافظت کند.

در مجموع، این استراتژی جواب داده است. در نروژ، مصرف‌کنندگان اکنون آن‌قدر به محیط‌زیست اهمیت می‌دهند که به‌طور فعال نوشیدنی‌هایی را انتخاب می‌کنند که از بطری‌های بازیافتی ساخته شده‌اند. حتی با اینکه PET بازیافتی ۱.۵ تا ۱.۷۵ برابر گران‌تر از پلاستیک نو است، تولیدکنندگان بطری همچنان آن را خریداری و استفاده می‌کنند.

با خود فکر کردم: آیا امکان دارد بطری‌های پلاستیکی را به یک چرخه کاملاً بسته تبدیل کنیم؟ فرض کنیم هر کشور مثل نروژ عمل کند—فرضی که به لحاظ سیاسی شبیه به توهم است، اما بیایید فرض کنیم. آیا تولیدکنندگان بطری می‌توانند همان مولکول‌های پلاستیک را بارها و بارها استفاده کنند و دیگر نیازی به پلاستیک نو نداشته باشند؟ نه کاملاً.

به گفته مایکل جویز، مدیر پایداری شرکت (Petainer تولیدکننده بطری‌های اروپایی) وقتی مولکول‌های PET چندین بار بازیافت می‌شوند، شروع به «زرد شدن و تیره شدن» می‌کنند. در نهایت آن‌ها سیاه می‌شوند. می‌توانید این مواد را با مواد شیمیایی «ضد زردی» روشن کنید یا با مواد نو مخلوط کنید. یا می‌توانید از این پلاستیک‌های قدیمی برای بسته‌بندی نوشیدنی‌هایی مثل کوکاکولا استفاده کنید. به گفته جویز «داخل این بطری‌ها هم تیره است، پس مردم چندان اهمیتی نمی‌دهند».

با این حال، PET بازیافتی با گذر زمان کاربرد کمتری پیدا می‌کند. زنجیره‌های پلیمر در پلاستیک کوتاه‌تر می‌شوند. ترفندهای شیمیایی هوشمندانه می‌توانند این زنجیره‌ها را بلندتر کنند، و برخی بازیافت‌کنندگان پیش‌بینی می‌کنند که PET بازیافتی می‌تواند تا هشت بار استفاده شود. قوانین اتحادیه اروپا الزام می‌کند که تا سال ۲۰۳۰، ۳۰ درصد PET بطری‌ها بازیافتی باشد—و جویز پیش‌بینی می‌کند که برخی کشورها و برندها این رقم را به ۷۰ یا حتی ۱۰۰ درصد برسانند.

من از موفقیت Infinitum  تحت تأثیر قرار گرفتم. اما بطری‌های PET از نظر شیمیایی و ساختاری، ساده‌ترین نوع پلاستیک برای بازیافت هستند. آن‌ها اساساً می‌خواهند دوباره متولد شوند (تا زمانی که دیگر نتوانند). بسیاری از انواع دیگر پلاستیک مقاومت بیشتری دارند. به ظروف غذایی فکر کنید: آن‌ها ممکن است از چندین نوع پلاستیک با فرآیندهای بازیافتی متفاوت ساخته شده باشند. و البته گران! بازیافت‌کنندگان در حال آزمایش روش «بازیافت شیمیایی» هستند، که در آن انواع مختلف پلاستیک در یک مخزن ریخته می‌شوند و مولکول‌های مختلف مثل لایه‌های سس سالاد جدا می‌شوند. با این حال، بازیافت شیمیایی تاکنون بسیار انرژی‌بر بوده است. پلاستیک بازیافت می‌شود، اما هزینه زیادی خواهد داشت و کوه‌هایی از دی‌اکسید کربن تولید می‌کند، که یک مشکل زیست‌محیطی را با مشکل دیگری جایگزین می‌کند.

«به این نمایشگاه‌ها می‌روید و انگار که فقط یک نمایشگاه زباله است. بیایید یک رویداد برگزار کنیم و زباله‌های آینده را به مردم نشان دهیم

مالدوم خوش‌بین‌تر است. او معتقد است که استراتژی Infinitum برای بازیافت PET می‌تواند برای تمام پلاستیک‌ها کارآمد باشد. کلید موفقیت در طراحی مجدد بسته‌بندی است، به گونه‌ای که تقریباً هر چیزی بتواند داخل دستگاه فروش معکوس انداخته شود. او می‌گوید «چرا باید از سینی برای گوشت استفاده کنید؟ می‌توانید از یک لوله استفاده کنید». این ایده جذابی بود، اما نمی‌توانستم انبوه بسته‌بندی‌های غذایی را تصور کنم که به‌گونه‌ای بازطراحی شده‌اند تا برای دستگاه‌های فروش معکوس مناسب باشند. آیا مردم حاضرند لوله‌های خالی با بقایای گوشت خام را به فروشگاه ببرند و داخل دستگاه بیندازند؟

علاوه بر این، بازیافت از هر نوعی منتقدان سرسخت خود را دارد. برخی از گروه‌های محیط‌زیستی آمریکایی بازیافت پلاستیک را نوعی سبزشویی آشکار می‌دانند. آن‌ها معتقدند نرخ بازیافت پلاستیک هرگز در ایالات متحده و خارج از اروپا از ارقام پایین فراتر نخواهد رفت—زیرا بیشتر سیاستمداران جریمه‌های جدی وضع نمی‌کنند و کیفیت پلاستیک‌های بازیافتی بسیار پایین خواهد بود. و چون پلاستیک ممکن است در آینده بازار بزرگی برای شرکت‌های نفتی باشد، این شرکت‌ها احتمالاً سخت تلاش خواهند کرد تا جامعه را وابسته به پلاستیک نگه دارند.

برای محیط‌زیستی‌های اصول‌گرا، تنها راه جدی برای کاهش پلاستیک‌های یک‌بارمصرف این است که کاملاً استفاده از آن‌ها را متوقف کنیم. به‌طور کامل متوقف کنیم.

من با جیسون هاوکینز در Field & Social، یک رستوران در مرکز شهر ونکوور در بریتیش کلمبیا، که به کاسه‌های سالادش معروف است، دیدار کردم. او کاسه «تایلندی تند» را انتخاب کرد و من «کاسه بادام‌زمینی و مرغ تایلندی» را گرفتم. ما سفارشمان را بیرون‌بر گرفتیم.

معمولاً غذاهای بیرون‌بر در ظرف‌های پلاستیکی یا کاغذی سرو می‌شوند. اما Field & Social  از خدمات استارتاپ «اقتصاد دایره‌ای» هاوکینز به نام Reusables استفاده می‌کند. مشتریان می‌توانند درخواست کنند که غذای آن‌ها در کاسه یا لیوان استیل ضدزنگ با یک درب سیلیکونی شیک سرو شود. وقتی غذا تمام شد، می‌توانند ظرف را—بدون شستن!—در هر فروشگاهی که عضو شبکه Reusables است، تحویل دهند. (در حال حاضر ۷۵ فروشگاه عضو این شبکه هستند.) هر ظرف یک کد QR دارد، بنابراین Reusables می‌تواند پیگیری کند که کدام مشتری کدام ظرف را دارد. اگر مشتری ظرف را برنگرداند، باید هزینه آن را بپردازد— رقمی تا سقف ۲۵ دلار برای هر ظرف. البته اگر بعداً ظرف را بازگرداند، پولش به او پس داده می‌شود. اما تا زمانی که هاوکینز و من دیدار کردیم، از میان ۱۵۰,۰۰۰ وعده غذایی که Reusables ارائه داده بود، بیش از ۹۸ درصد ظروف در نهایت بازگردانده شده بودند.

راز موفقیت در ترغیب مردم به استفاده مجدد از چیزها چیست؟ آسان کردن این کار به‌طور حداکثری. هاوکینز در حالی که مشغول خوردن غذایش بود به من گفت: «مردم کارهای زیادی در زندگی دارند. شما گرسنه‌اید، سالاد می‌خواهید، فقط باید بتوانید سالادتان را بگیرید! پایداری وظیفه مردم نیست—وظیفه کسب‌وکارها و دولت‌هاست که زیرساخت مناسب را فراهم کنند.»

هاوکینز که قدبلند و لاغراندام است، انرژی پرجنب‌وجوشی دارد و لبخندی پهن پشت ریش بلوند نامرتبش. او ایده Reusables را در دوران همه‌گیری کرونا به دست آورد، زمانی که همه در خانه پناه گرفته بودند و استفاده از غذاهای بیرون‌بر به شدت افزایش یافت و کوهی از زباله تولید کرد. هاوکینز که در یک سرویس تحویل آنلاین مواد غذایی ارگانیک به نام Spud کار می‌کرد، درباره این رونق غذاهای بیرون‌بر با آناستازیا کیکو، کارآموزی که از روسیه مهاجرت کرده بود، صحبت کرد. هر دو از میزان پلاستیکی که غذاهای بیرون‌بر تولید می‌کردند، منزجر شده بودند. این موضوع آن‌ها را به فکر واداشت: شاید بهترین راه برای کاهش زباله‌های یک‌بارمصرف این باشد که به عقب برگردیم. پیش از آمدن پلاستیک، اجداد ما از کاسه‌ها و بشقاب‌های محکم استفاده می‌کردند، آن‌ها را می‌شستند و دوباره استفاده می‌کردند. به گفته هاوکینز، آن‌ها «هیچ چیزی را هدر نمی‌دادند». شاید پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌های ما راه درست را بلد بودند.

این دو نفر ایده‌ی Reusables را طراحی کردند و در اواخر سال ۲۰۲۱ به سرعت یک سیستم نمونه اولیه ساختند. مشتریان با پرداخت ۵ دلار در ماه می‌توانستند از هر تعداد ظرفی که می‌خواستند استفاده کنند و رستوران‌ها نیز هزینه‌ای جداگانه پرداخت می‌کردند. هاوکینز و کیکو شرکتی را استخدام کردند تا ظرف‌های کثیف را از رستوران‌ها جمع‌آوری و تمیز کند. تا اوایل سال ۲۰۲۳، بیش از ۱۰۰ رستوران و فروشگاه مواد غذایی در ونکوور و سیاتل به این سیستم پیوسته بودند.

اولین کاربران عاشق این سیستم بودند. به نظر می‌رسد بسیاری از صاحبان رستوران‌ها واقعاً از ظرف‌های بیرون‌بر یک‌بارمصرف متنفرند. اغلب به این دلیل که مثل کارکنان فروشگاه‌های  J.Crew، از انبوه زباله بیزارند. وقتی با استوارت بویلز، مدیر عملیات و سرآشپز منطقه‌ای Field & Social صحبت کردم، او توضیح داد که در کنوانسیون‌هایی شرکت می‌کند تا ظروف بیرون‌بر جدیدی پیدا کند. «شما به این نمایشگاه‌ها می‌روید که اساساً یک نمایشگاه زباله است. “بیایید یک رویداد برگزار کنیم که زباله‌های آینده را به مردم نشان دهیم!“»

با این حال، تا پاییز گذشته، هاوکینز و کیکو با دشواری بیشتری برای جذب مشتریان جدید مواجه بودند. البته، مشتریان محیط‌زیستی دوآتشه عاشق Reusables بودند و خوشحال بودند که برای این خدمات هزینه کنند. اما آن‌ها تنها بخش کوچکی از جامعه را تشکیل می‌دادند. هاوکینز نتیجه گرفت که تنها راه برای ایجاد تغییر رفتاری گسترده—که احتمالاً انتظارش را داشتید—قانون‌گذاری است. یک جامعه باید ابتدا جدی شود و ظروف بیرون‌بر یک‌بارمصرف را ممنوع کند.

بنابراین بنیان‌گذاران به جوامعی روی آوردند که در واقع چنین کاری را انجام می‌دادند: دانشگاه‌ها.
دانشگاه سایمون فریزر، با ۳۷ هزار دانشجو در حومه ونکوور، در سال ۲۰۲۱ استفاده از پلاستیک‌های یک‌بارمصرف را ممنوع کرد. این دانشگاه به سیستمی برای دانشجویانی نیاز داشت که می‌خواستند از غذاخوری غذا بگیرند و آن را در خوابگاهشان بخورند. سیید مهتا، مدیر ارشد خدمات جانبی دانشگاه، درباره سیستم Reusables اطلاع داشت و با هاوکینز تماس گرفت تا آن‌ها را استخدام کند.

مهتا به من گفت: «دانشجویان مشتاق چنین سیستمی هستند: آن‌ها از قبل آماده‌اند.» برای یک سیستم ساده‌تر، تیم هاوکینز یک تراشه RFID مقاوم به هر ظرف متصل کرد: حالا دانشجویان می‌توانستند با نزدیک کردن ظرف به یک ترمینال در هنگام پرداخت، آن را ثبت کنند. بازگرداندن ظرف هم به همان سادگی بود. برای ایجاد یک سطل بازگشت خودکار، Reusables جک گرالا را استخدام کرد، یک هکر سخت‌افزار خودآموخته که روی همه چیز از «جاده‌های خورشیدی» گرفته تا رباتیک کار کرده بود. گرالا نمونه اولیه سطل را به من نشان داد—سطلی با درب که پر از میکروکنترلرها بود («سه کامپیوتر داخلش است»). این سطل فقط در صورتی باز می‌شود که تراشه RFID را تشخیص دهد، تا از انداختن زباله یا فضولات حیوانات جلوگیری کند.

تا بهار ۲۰۲۴، این سیستم جدید به‌طور روان در دانشگاه سایمون فریزر کار می‌کرد. سه سطل بازگشت، ظرف‌های ۷,۳۸۹ وعده غذایی را جمع‌آوری کرده بودند. دانشگاه هزینه این سیستم را تأمین می‌کند و دانشجویان فقط در صورت بازنگرداندن ظرف جریمه می‌شوند. (تا کنون ۹۷.۵ درصد ظروف بازگردانده شده‌اند.) مهتا سفارش تعداد بیشتری از این سطل‌های هوشمند داده است تا آن‌ها را در سراسر دانشگاه توزیع کند و انتظار دارد که در سال تحصیلی آینده ده‌ها هزار وعده غذایی را پردازش کنند.

هاوکینز قراردادهایی با کالج پومونا و دانشگاه ویکتوریا امضا کرده و در حال مذاکره با دوازده دانشگاه دیگر است. با ۲۷ میلیون دانشجو، دانشگاه‌ها سالانه ۲۴ میلیارد دلار صرف غذا می‌کنند. آن‌ها می‌توانند به‌سرعت سیاست «بدون پلاستیک» خود را اجرا کنند. هاوکینز می‌گوید: «دانشگاه مثل قلمرو مستقلی است—عملاً مثل یک شهر مستقل، نه؟»

چند مکان دیگر نیز این راه را دنبال کرده‌اند. در ژوئن ۲۰۲۲، کانادا ممنوعیت بسیاری از انواع پلاستیک‌های یک‌بارمصرف، از جمله ظروف بیرون‌بر غذاهای داغ در زنجیره‌های بزرگ مواد غذایی، را تصویب کرد. بحثی درباره این ممنوعیت در دادگاه‌ها در حال پیگیری است.

جو-آن سنت گودارد با علاقه این تحولات را دنبال می‌کرد؛ او رئیس شورای نوآوری چرخشی، یک سازمان غیرانتفاعی است که برای کاهش مواد یک‌بارمصرف در کانادا فعالیت می‌کند. او شروع به گفتگو با بزرگ‌ترین فروشگاه‌های مواد غذایی اوتاوا کرد و سه مورد از آن‌ها—از جمله والمارت—را متقاعد کرد که سیستم Reusables را برای دو سال آزمایش کنند. آن‌ها تابستان امسال این سیستم را در چندین فروشگاه مواد غذایی اجرا می‌کنند.

گودارد برایم از چالش‌های طراحی این سیستم گفت: فروشگاه‌ها باید با استفاده از ظروف استاندارد موافقت می‌کردند. (به گفته او «مثل کنترل کردن گربه‌ها بود») همه شدیداً اصرار داشتند که ظروف با دقت تمیز شوند. («اگر یک نفر بیمار شود، کار تمام است.») همچنین فروشگاه‌ها می‌خواستند ظروف قابل استفاده در مایکروویو باشند، چون مردم دوست دارند غذای خود را در خانه گرم کنند. اما تگ‌های RFID در مایکروویو خراب می‌شوند، بنابراین هاوکینز دوباره به سیستم QR کدهای Reusables برگشت.

هم گودارد و هم مهتا معتقدند که سیستم‌هایی مثل Reusables— که شرکت‌هایی مشابه آن در سراسر جهان در حال ظهور هستند— در آینده نقشی اساسی خواهند داشت. البته، مثل هر سیستم دیگری برای کاهش پلاستیک‌ها، این سیستم‌ها هم تنها در صورتی به‌طور گسترده پذیرفته می‌شوند که سیاست‌ها، آن را پیش ببرند. گودارد گفت: «گفتگو از سرزنش و مقصر دانستن رفتارهای بد ، به این در حال تغییر است که این یک فرصت توسعه اقتصادی است و می‌توان از آن پول درآورد.»

راه‌اندازی این سیستم تقریباً شبیه به سیستم‌های دانشگاهی است—خرده‌فروشان اوتاوا و دولت کانادا هزینه اجرای سیستم را می‌پردازند و مشتریان تنها در صورت عدم بازگرداندن ظرف جریمه می‌شوند. آیا خرده‌فروشان در بلندمدت متعهد خواهند ماند؟ گودارد معتقد است که چنین خواهد شد. به هر حال، آن‌ها در حال حاضر سالانه ۷۰۰ میلیون دلار برای پشتیبانی از برنامه بازیافت هزینه می‌کنند، بنابراین در بلندمدت، «هرچه بیشتر در استفاده مجدد سرمایه‌گذاری کنید، کمتر برای آن خدمات گران، هزینه خواهید کرد.»

البته، سیستم‌های استفاده مجدد هم بی‌نقص نیستند. مقدار زیادی برق صرف تولید تمام این ظروف آلومینیومی می‌شود، و مقداری هم صرف شستشوی آن‌ها هر هفته. تعادل انتشار دی‌اکسید کربن به نظر می‌رسد فقط زمانی برقرار می‌شود که این سیستم‌ها به‌صورت گسترده مورد استفاده قرار گیرند. تحلیل سال گذشته مک‌کینزی تخمین زده که یک ظرف غذای بیرون‌بر باید ۲۰۰ بار استفاده شود تا میزان انتشار آن برابر با ۲۰۰ ظرف یک‌بارمصرف شود.

اما از میان تمام راه‌هایی که دیدم، برای کاهش پلاستیک‌های یک‌بارمصرف، پروژه‌هایی مثل Reusables کمترین مشکلات فنی را داشتند. آن‌ها به پیشرفت‌های عمده نیاز ندارند، فقط به ترکیبی هوشمندانه از فناوری‌های موجود نیازمندند. و من شک ندارم که جامعه می‌تواند خود را با بسته‌بندی‌های قابل استفاده مجدد تطبیق دهد. به هر حال، زمانی که پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌های ما این کار را انجام می‌دادند، هیچ تگ RFID یا سیستم‌های میکروپرداختی وجود نداشت. آن‌ها فقط بطری‌های شیر را دوباره روی ایوان می‌گذاشتند. بدون شک فناوری مدرن از عهده این چالش برمی‌آید.

آینده‌ای بدون پلاستیک؟!

متوجه هستم که تصور آینده‌ای بدون پلاستیک آسان‌تر بود اگر می‌توانستیم یک راه‌حل مشخص و یک مسیر واحد را نشان دهیم. اما، همان‌طور که برخی از فعالان ضدپلاستیک به من گفتند، تنوع این رویکردها در واقع یک نکته مثبت است. این تنوع شانس موفقیت ما را افزایش می‌دهد. علاوه بر این، این راه‌حل‌ها به هم مرتبط‌اند. البته، این برنامه تنها بخشی از راه‌حل است. برخی پلاستیک‌ها ممکن است به‌ویژه ترک کردنشان سخت باشد، مثل لایه‌های نازکی که محصولات پزشکی را بهداشتی نگه می‌دارند. و سپس مسئله ریزپلاستیک‌ها وجود دارد—ذرات میکروسکوپی که در بدن ما، خاک، و همه جا یافت می‌شوند. بخش بزرگی از آن‌ها از لاستیک خودروها و لباس‌های مصنوعی می‌آید—خودش یک مجموعه دردسر دیگر. اما نکته این است که باید در همه جهات حرکت کنیم تا استفاده از پلاستیک کمتر و کمتر شود.

آنچه در آینده رخ خواهد داد، واقعاً به خود ما بستگی دارد: اعمال فشار بر مقامات انتخاب‌شونده، از نامزدهای ریاست‌جمهوری گرفته تا اعضای شورای شهر محلی، برای تعیین اهداف و ممنوعیت‌های مشخص. قوانین محکم و سیگنال‌های بازاری همان چیزهایی هستند که شرکت‌ها را وادار می‌کنند تا به این اندازه به بسته‌بندی‌های یک‌بارمصرف متکی نباشند و به پروژه‌ها و جایگزین‌های نوآورانه اجازه دهند تا رشد کنند و بخشی از زندگی روزمره شوند.

شاید ما آماده این وظیفه باشیم. یک نظرسنجی در سال گذشته توسط گروه حفاظتی Oceana نشان داد که اکثریت قاطع آمریکایی‌ها—از هر دو حزب اصلی—از کاهش تمام اقلام یک‌بارمصرف، از کیسه‌ها گرفته تا بطری‌ها و نی‌ها و موارد دیگر، حمایت می‌کنند. فرقی نمی‌کرد مردم چند بار یا به چه روش‌هایی مورد پرسش قرار گیرند، اکثریت همواره موافق بودند: وقتش رسیده است.


درباره نویسنده:
کلایو تامپسون؛ سردبیر همکار مجلهWIRED  و نویسنده کتاب کدنویسان: شکل‌گیری یک قبیله جدید و بازسازی جهان (Coders: The Making of a New Tribe and the Remaking of the World)  است.

منبع: Wired

مطالب مرتبط