سه هزار
جدیدترین مطالب
Article Image
فصلنامه «گام سوم» شماره ۱

در این شماره، مقالات متنوعی در موضوعات اقتصاد، آینده مشاغل، آینده‌پژوهی، خانواده، تغییرات اقلیمی و سیاست به همراه بخش‌ها نوشتار، شرح مفصل، گفت‌وگو و پرونده‌ای با عنوان «شک عمیق» چاپ شده است.

Article Image
صنعت بازی و شمشیر دو لبه هوش مصنوعی

بازی‌های ویدیویی با قدرت هوش مصنوعی سریع‌تر تولید می‌شوند، اما این موضوع چه تاثیری بر کیفیت بازی‌ها و آینده شغلی هنرمندان و کارگران صنعت بازی‌سازی دارد؟ این مقاله شما را به عمق این چالش می‌برد.

Article Image
بایدها و نبایدهای اشتغال نوجوانان

اشتغال نوجوانان می‌تواند فرصتی برای یادگیری مهارت‌هایی مثل مدیریت زمان یا تقویت اخلاق کاری باشد یا می‌تواند به کابوسی تبدیل شود. همه آنچه والدین باید بدانند را اینجا بخوانید.

Article Image
پایان اینفلوئنسرها

در جهانی که اینفلوئنسرها در حال افزایش بی‌رویه هستند و دامنه توجه انسان کمتر از چند ثانیه شده است، چه اتفاقی برای ارزش واقعی محتوا خواهد افتاد؟ این مقاله به بررسی اشباع شبکه‌های اجتماعی از اینفلوئنسرها و تأثیر آن بر کیفیت ارتباطات و فرهنگ دیجیتال می‌پردازد.

...

نویسنده: ونسا بیتس رامیرز                ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳

چشم‌انداز نورالینک؛ کنترل ذهن برای خیر یا شر؟!

احتمال دارد که  مردم چشم‌انداز آینده دیستوپیایی این فناوری را ببینند و تصمیم بگیرند که ساختن این چیزها را بخاطر احتمال وقوع اتفاقات بد متوقف کنند. امیدواریم اینچنین نشود. زیرا یک تعهد اخلاقی در قبال افرادی که به این چیزها نیازمندند وجود دارد.


این مطلب نوشته‌ای است از ونسا بیتس رامیرز که در تاریخ 16 مارس 2023 با عنوان
When to give your child their first mobile phone – and how to keep them safe
در وب‌سایت Singularity Hub  منتشر شده است. ترجمه این مطلب توسط تیم سه‌هزار انجام شده و در اختیار خوانندگان گرامی قرار می‌گیرد.


از میان تمام فناوری‌های پیشرفته‌ای که در حال حاضر در حال توسعه هستند، یکی از جذاب‌ترین و ترسناک‌ترین آنها رابط‌های مغز و رایانه است. دلیل جذابیتشان این است هنوز باید چیزهای زیادی در مورد مغز انسان یاد بگیریم، با این حال دانشمندان در حال حاضر قادر به استفاده از بخش‌های خاصی از مغز هستند. و دلیل ترسناک بودنشان احتمالات شومی است با توانایی تأثیرگذاری، خواندن یا ربودن افکار مردم به وجود می‌آید.

اما بدترین سناریوهایی که در داستان‌های علمی تخیلی انجام شده‌اند، تنها یک روی سکه هستند و رابط‌های مغز و رایانه نیز می‌توانند یک موهبت فوق‌العاده برای بشریت باشند – اگر آنها را به درستی ایجاد، مدیریت و تنظیم کنیم. در یکی از میزگردهای South by Southwest چهار متخصص در زمینه علوم اعصاب و محاسبات در مورد چگونگی انجام این کار بحث کردند.

اعضای پانل شامل بن هرش؛ طراح تعامل کارکنان در گوگل، آنا وکسلر؛ استادیار اخلاق پزشکی و سیاست سلامت در دانشگاه پنسیلوانیا، افشین مهین؛ بنیانگذار استودیوی خلاقانه‌ای به نام Card79 که به شرکت‌ها کمک می‌کند تا آینده را شکل دهند و جاکوب رابینسون؛ دانشیار مهندسی برق و کامپیوتر در دانشگاه رایس و یکی از بنیانگذاران Motif Neurotech، شرکتی که درمان‌های الکترونیکی کم تهاجمی را برای سلامت روان ایجاد می‌نماید.
هرش می‌گوید: «این زمینه‌ای است که بسیاری از پتانسیل‌های مثبت و مفید را دارد و هنوز بسیاری از جوانب آن را نمی‌شناسیم. همچنین حوزه‌ای است که انتظارات زیادی دارد که ما آنها را از جانب داستان‌های علمی تخیلی جذب کرده‌ایم.» به نظر او، «کنترل ذهن برای مقاصد مثبت» نه تنها یک امکان، بلکه یک امر ضروری است.

مغز مرموز

از میان تمام اندام‌های بدن ما، مغز پیچیده‌ترین اندام است – و کمترین چیزها را در مورد آن می‌دانیم. رابینسون می‌گوید: «دو نفر می‌توانند محرک‌های یکسانی را درک کنند و تجربه ذهنی بسیار متفاوتی داشته باشند، و هیچ قانون واقعی وجود ندارد که به ما کمک کند بفهمیم چه چیزی تجربه شما از جهان را به واقعیت ذهنی‌تان بدل می‌کند.»

در ادامه می‌گوید: «اگر در جزئیات اساسی آنچه در مغزهای ما می‌افتد، تمرکز نماییم، در می‌یابیم که توسط فرآیندهای فیزیکی کنترل می‌شود. آیا ممکن است جوانبی از مغز و تجربیات ذهنی ما را با میزان دقتی که در زمینه‌هایی مانند فیزیک و مهندسی داریم، کنترل کنیم؟»

رابینسون می‌گوید: «یکی از دلایلی که باعث مشکل در درمان اختلالات روانی شده است، این است که ما یک فهم اساسی از آنچه منجر به این اختلالات می‌شود نداریم. اما می‌دانیم که این مشکلات به سطح شبکه مرتبط هستند… ما در حال شروع ارتباط با شبکه‌هایی کرده‌ایم که زمینه‌ساز این نوع شرایط هستند و به بازسازی آنها کمک می‌کنیم.»

آیا می‌خواهید در دنیایی زندگی کنید که در آن برای ارتباط عاطفی با یکدیگر به ایمپلنت‌های مغزی نیاز داشته باشیم؟

BCIs رایانش اعصابی هوشمند امروز

نورالینک (Neuralink) ایلان ماسک، بیشتر از هر زمان دیگری، رایانش اعصابی هوشمند (BCI) را در معرض توجه عموم قرار داده است، اما از اواسط دهه 2000، بازار نوروتکنولوژی (فناوری عصبی) مصرف‌کننده وجود داشته است. الکتروآنسفالوگرافی (تکنیک ثبت فعالیت الکتریکی مغز EEG) از الکترودهایی استفاده می‌کند که بر روی سر قرار داده می‌شوند تا اندازه‌گیری‌های ابتدایی از فعالیت امواج مغزی را ثبت کنند. دستگاه‌های محرک مغز مصرف‌کننده نیز برای تقویت شناختی مانند بهبود تمرکز، حافظه یا توجه به بازار عرضه می‌شوند.

رابط‌های عصبی پیشرفته‌تر به عنوان تکنولوژی کمکی برای افرادی با شرایطی مانند بیماری آلزایمر یا فلج استفاده می‌شوند، که به آنها کمک می‌کنند تا با روش‌هایی حرکت یا ارتباط برقرار کنند که در غیر این صورت قادر به انجام آن نبودند: ترجمه افکار به متن، حرکات، گفتار یا جملات نوشتاری. یک ایمپلنت مغزی موفق شد افسردگی مقاوم به درمان را از طریق دوزهای کوچک و هدفمند تحریک الکتریکی کاهش دهد.
هرش می‌گوید: «برخی از اموری که در حال پیشرفت هستند، واقعاً بسیار شگفت‌انگیزند. مردم در حال کار بر روی روش‌های درمانی هستند که وسایل الکترونیک در مغز کاشته می‌شود و می‌توانند در مقابله با بیماری‌هایی که خارج از دسترس پزشکی مدرن هستند، کمک کنند.»

احتمالات دیستوپیایی

این موضوع خوب به نظر می‌آید، اما چه چیزهایی ممکن است اشتباه پیش بروند؟ خب متأسفانه، خیلی از امور. ایده اینکه کسی به مغز شما وارد شود و قادر به کنترل آن باشد، ترسناک است، و ما اینجا صرفاً از سناریوهای نمایشی مانند فیلم «ماتریکس» صحبت نمی‌کنیم. چه اتفاقی می‌افتد اگر یک کاشت مغزی برای اهداف پزشکی داشتید، اما کسی قادر بود به طور نامحسوس بر انتخاب‌های شما در مورد محصولات یا خدماتی خریداری می‌کنید تأثیر بگذارد؟ اگر یک چیزی از حالت عاطفی شما نسبت به کسی که نمی‌خواستید از آن آگاه باشد، منتشر یا افکار خصوصی‌تان عمومی شود چه اتفاقی می‌افتاد؟ (می‌دانم که الان چه فکری دارید: «صبر کنید، آیا این همان کاری نیست که دلیل وجود توییتر است؟»)

آرمان‌شهر واقعی، جایی است که در آن سالم، سازنده، و خوشحال هستیم بدون نیاز به فناوری تجاوزگری که وارد شبکه‌هایی می‌شود که هر اندیشه، احساس و اقدام ما را تعیین می‌کنند.

حتی ابزارهایی با هدف مثبت نیز می‌توانند اثرات ناخواسته‌ای داشته باشند. یک سری ویدیو کوتاه توسط یک شرکت ساخته شد که تخیل می‌کرد تکنولوژی رایانش اعصابی هوشمند (BCI) چه کارهایی می‌تواند در زندگی روزانه انجام دهد. «سناریوهایی که ما تصور کردیم، از مواردی وحشت‌آور بودند – به عنوان مثال، تجسم کنید یک ربات گفتگوی هوش مصنوعی درون مغز شما زندگی می‌کند – تا واقعا مفید باشد. مثلا بتوانید حالت عاطفی خود را با یک دوست به اشتراک بگذارید تا او بتواند به شما در عبور از موقعیت دشوار کمک کند.»

آن شرکت می‌گوید که پس از نمایش ویدیوها در یک کنفرانس طراحی با حضور دانشجویان، یک معلم نقدهایی ارائه کرد و گفت: «این وحشتناک است، کودکان هرگز نخواهند توانست با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.» اما سپس یک دانشجو بلند شد و گفت: «ما هم اکنون نمی‌توانیم با یکدیگر ارتباط برقرار کنیم، این واقعاً مفید خواهد بود.»

آیا می‌خواهید در دنیایی زندگی کنید که در آن برای ارتباط عاطفی با یکدیگر به ایمپلنت‌های مغزی نیاز داشته باشیم؟ جایی که شما دیگر با دوستان خود نمی‌نشینید تا قهوه‌ بنوشید و درباره استرس شغلی یا مشکلات زناشویی صحبت کنید، بلکه به آنها اجازه می‌دهید که به طور مستقیم وارد افکارتان شوند؟
خیر، ممنون.

چه اتفاقی می‌افتد اگر یک کاشت مغزی برای اهداف پزشکی داشتید، اما کسی قادر بود به طور نامحسوس بر انتخاب‌های شما در مورد محصولات یا خدماتی خریداری می‌کنید تأثیر بگذارد؟

آرمان شهر BCI

به نظر می‌رسد آرمان‌شهر رایانش اعصابی هوشمند یک پارادوکس باشد. آرمان‌شهر (اوتوپیای) واقعی، جایی است که ما در آن سالم، سازنده، و خوشحال هستیم بدون نیاز به فناوری تجاوزگری که وارد شبکه‌هایی می‌شود که هر اندیشه، احساس و اقدام را تعیین می‌کنند.

اما واقعیت این است که وضعیت سلامت روان در ایالات متحده بسیار دور از ایده‌آل است.
میلیون‌ها نفر از بیماری‌هایی مانند اختلال استرس پس از تروما (PTSD)، اختلال کم‌توجهی و بیش‌فعالی (ADHD)، اضطراب و افسردگی رنج می‌برند و داروهای شیمیایی تاکنون نتواسته‌اند یک درمان عالی برای هیچکدام از این‌ها ارائه دهند.
قرص‌هایی مانند ادرال (Adderall)، زاناکس (Xanax) یا پروزاک (Prozac) با عوارض جانبی غیرمطلوب همراه هستند و برای برخی افراد ممکن است کاملاً موثر نباشند.

رابینسون می‌گوید: «یک نفر از هر ده نفر در ایالات متحده از یک اختلال سلامت روانی رنج می‌برد که به بهترین شکل توسط داروهایشان درمان نمی‌شود. امید ما این است که رایانش اعصابی هوشمند (BCIs) می‌تواند یک روش بیرون‌پزشکی 20 دقیقه‌ای را ارائه دهد که مزایای درمانی برای شرایطی مانند افسردگی مقاوم به درمان، اختلال استرس پس از تروما (PTSD) یا اختلال کم‌توجهی و بیش‌فعالی (ADHD) فراهم کند و می‌تواند تا پایان عمر شما ادامه یابد.»

او تصویری از آینده را ترسیم می‌کند که همه افراد توانایی ارتباط سریع و بدون مانع را دارا باشند، بدون توجه به هر نوع ناتوانی. جایی که رایانش اعصابی هوشمند (BCIs) به ما این امکان را می‌دهند که بخشی از انسانیتی که توسط رسانه‌های اجتماعی و گوشی‌های هوشمند ربوده شده است، به دست آوریم. او می‌گوید: «شاید رایانش اعصابی هوشمند (BCIs) بتواند به ما کمک کند تا مدارهای عصبی مورد نیاز برای کنترل تمرکز و حالت روحی خود را به تعادل برسانیم. ما حس و عملکرد بهتری خواهیم داشت و همه می‌توانند ارتباط برقرار کنند.»

در کوتاه مدت، این فناوری در کاربردهای پزشکی به پیشرفت خود ادامه خواهد داد. رابینسون معتقد است که ما باید علیرغم خطرات رایانش اعصابی هوشمند (BCIs) به سمت جلویی حرکت را ادامه دهیم، با وجود خطرات، زیرا می‌توانند به افراد کمک کنند.
رابینسون معتقد است که ما باید با وجود خطرات، حرکت رایانش اعصابی هوشمند (BCIs) را به پیش ببریم و ادامه دهیم، زیرا این فناوری می‌تواند به افراد کمک کند.
او می‌گوید: «این خطر وجود دارد که مردم آن چشم‌انداز آینده دیستوپیایی را ببینند و تصمیم بگیرند که ساختن این چیزها را متوقف کنند زیرا ممکن است اتفاق بدی بیفتد. امیدوارم که این کار را نکنیم. ما باید بیاموزیم که چگونه مسئولانه پیش برویم، زیرا یک تعهد اخلاقی در قبال افرادی که به این چیزها نیازمندند وجود دارد.»


درباره نویسنده:
ونسا بیتس رامیرز؛ سردبیر ارشد Singularity Hub است. او به بیوتکنولوژی و مهندسی ژنتیک، اهمیت انتقال انرژی های تجدیدپذیر، نقش فناوری و علم در ژئوپلیتیک و توسعه بین المللی و موضوعات بی شمار دیگر علاقه مند است.

منبع: Singularity Hub