No matches found. پارادوکس رقابت و همکاری چین و کالیفرنیا سه هزار
جدیدترین مطالب
Article Image
فصلنامه «گام سوم» شماره ۱

در این شماره، مقالات متنوعی در موضوعات اقتصاد، آینده مشاغل، آینده‌پژوهی، خانواده، تغییرات اقلیمی و سیاست به همراه بخش‌ها نوشتار، شرح مفصل، گفت‌وگو و پرونده‌ای با عنوان «شک عمیق» چاپ شده است.

Article Image
صنعت بازی و شمشیر دو لبه هوش مصنوعی

بازی‌های ویدیویی با قدرت هوش مصنوعی سریع‌تر تولید می‌شوند، اما این موضوع چه تاثیری بر کیفیت بازی‌ها و آینده شغلی هنرمندان و کارگران صنعت بازی‌سازی دارد؟ این مقاله شما را به عمق این چالش می‌برد.

Article Image
بایدها و نبایدهای اشتغال نوجوانان

اشتغال نوجوانان می‌تواند فرصتی برای یادگیری مهارت‌هایی مثل مدیریت زمان یا تقویت اخلاق کاری باشد یا می‌تواند به کابوسی تبدیل شود. همه آنچه والدین باید بدانند را اینجا بخوانید.

Article Image
پایان اینفلوئنسرها

در جهانی که اینفلوئنسرها در حال افزایش بی‌رویه هستند و دامنه توجه انسان کمتر از چند ثانیه شده است، چه اتفاقی برای ارزش واقعی محتوا خواهد افتاد؟ این مقاله به بررسی اشباع شبکه‌های اجتماعی از اینفلوئنسرها و تأثیر آن بر کیفیت ارتباطات و فرهنگ دیجیتال می‌پردازد.

...

نویسنده: ونسا بیتس رامیرز                ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳

پارادوکس رقابت و همکاری چین و کالیفرنیا چه تاثیری بر آینده ما دارد؟

مسلط بودن دره بر فناوری چندین دهه نسبتاً بدون چالش باقی مانده است، اما چین اکنون فناوری آمریکایی را به چالش کشیده است و اتفاقاً ارزش‌هایی دارد که به شدت با ارزش‌های ایالات متحده در تضاد است.


این مطلب نوشته‌ای است از ونسا بیتس رامیرز که در تاریخ ۱۰ دسامبر ۲۰۱۹ با عنوان
Silicon Valley’s China Paradox: What It Is, and How It Will Shape the Future of Tech
در وب‌سایت Singularity Hub منتشر شده است. ترجمه این مطلب توسط تیم سه‌هزار انجام شده و در اختیار خوانندگان گرامی قرار می‌گیرد.


دره سیلیکون (Silicon Valley) مدت طولانی است که رهبر جهان در نوآوری‌های فناوری است. این مهد فرهنگ استارت‌آپ‌ها، مرکزی برای سرمایه‌گذاری مخاطره‌آمیز، و خانه ده‌ها غول فناوری جهانی است که نه تنها میلیاردها دلار درآمد دارند، بلکه بر سیاست، فرهنگ و سبک زندگی در سراسر جهان تأثیر می‌گذارند. چه قصد داشته باشند یا نه.
مسلط بودن دره بر فناوری چندین دهه نسبتاً بدون چالش باقی مانده است، اما چین اکنون فناوری آمریکایی را به چالش کشیده است – و اتفاقاً ارزش‌هایی دارد که به شدت با ارزش‌های ایالات متحده در تضاد است.

مت شیهان، نویسنده، روزنامه‌نگار سابق و همکار فعلی MacroPolo، اندیشکده داخلی مؤسسه پالسون شیکاگو، متخصص در زمینه روابط ایالات متحده و چین است اما و نه فقط از نظر رقابت فناوری. شیهان پس دوران مدرسه‌اش در سیلیکون ولی، شش سال را به عنوان خبرنگار خارجی برای ورلد پست در چین گذراند.
او در سخنرانی‌اش در مرکز پیشرو فناوری و کارآفرینی شیکاگو، در مورد کتاب جدید خود به نام «تجربه ترانس‌پاسیفیک (فرااقیانوسی): چگونه چین و کالیفرنیا برای آینده ما همکاری و رقابت می‌کنند» صحبت کرد. رقابت تسلط بر فناوری بین چین و آمریکا لایه‌های زیادی دارد، و شیهان این واقعیت را آشکار می‌نماید که از نظر نوآوری، هیچ کشوری بدون کشور دیگر، در جایگاه  امروز خودش نخواهد بود. اما این رابطه همزیستی با پیچیدگی همراه است و اکنون زمان آن است که این رابطه را به سمتی هدایت کنیم که به جای آسیب، به نفع هر دو کشور ادامه یابد.

یک عامل کلیدی در موفقیت Mobvoi، تصمیم چین برای مسدود کردن گوگل بود، در نتیجه فضا را برای نوآوری‌های داخلی ایجاد نمود که در غیر این صورت قلمرو گوگل محسوب می‌شد.

دیپلماسی از پایین به بالا

روابط دیپلماتیک بین چین و ایالات متحده در دفاتر دولتی و جلسات خصوصی (و تحت دولت فعلی، در توییتر / اشاره به توییت‌های دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۹) صورت می‌گیرد. اما شیهان معتقد است که بسیاری از مهم‌ترین بخش‌های روابط آمریکا و چین در سطح مردمی اتفاق می‌افتد.

او می‌گوید: «موضوع راجع به دانشجویان چینی در دانشگاه‌های ایالات متحده است که چگونه با همکلاسی‌ها، اساتید و مؤسسات خود ارتباط دارند؟ و چینی‌های خریدار خانه که به زادگاه من (پالو آلتو) می‌آیند و خانه می‌خرند، چطور با همسایگان خود ارتباط دارند؟»

در حالی که این تعاملات ممکن است در مقایسه با دیدار دونالد ترامپ و رهبر و رئیس حزب کمونیست چین؛ شی جین‌پینگ، بی‌اهمیت به نظر برسد، شیهان معتقد است تعامل محلی مردم، پول و ایده‌ها هستند که به‌راستی آنچه را که در سطح ملی اتفاق می‌افتد را شکل می‌دهند.

پارادوکس چین و آمریکا در رقابت فناوری

پارادوکس

اما وقتی بین آنچه که در سطح محلی و در سطح ملی اتفاق می‌افتد گسست وجود داشته باشد، همه چیز پیچیده می‌شود. و این ریشه چیزی است که شیهان آن را پارادوکس چین در دره سیلیکون می‌داند: اگرچه تبادل مداوم افراد، پول و ایده‌ها بین ایالات متحده و چین وجود دارد، اما دو کشور به طور پیوسته در حال تقسیم شدن هستند، مثل شرکت‌های فناوری که در هر یک از آنها شکوفا شده‌اند.
شیهان می‌گوید: «در حالی که شما این جریان آزاد افراد، پول و ایده‌ها را دارید، خود شرکت‌ها از نظر عملکردی در بازارهای یکدیگر مسدود هستند. شرکت‌های آمریکایی در چین مسدود شده‌اند و شرکت‌های چینی نمی‌توانند در ایالات متحده نفوذ پیدا کنند.»

داستان کارآفرین لی ژیفی را در نظر بگیرید. لی در مرکز چین به دنیا آمد و بزرگ شد، در اواخر دهه ۹۰ در یک استارتاپ پکن کار کرد، سپس به ایالات متحده آمد تا دکترای مهندسی کامپیوتر را در دانشگاه جان هاپکینز بگیرد. او سپس به دره سیلیکون نقل مکان کرد تا به عنوان محقق برای گوگل ترنسلیت کار کند، و به مدت دو سال در آنجا ماند و سپس به چین بازگشت تا استارت‌آپ (اکنون بسیار موفق) خود، Mobvoi را تأسیس کند. یک عامل کلیدی در موفقیت Mobvoi، تصمیم چین برای مسدود کردن گوگل بود، در نتیجه فضا را برای نوآوری‌های داخلی ایجاد نمود که در غیر این صورت قلمرو گوگل محسوب می‌شد. تا حدودی تعجب آور است که گوگل در سال ۲۰۱۵ در Mobvoi سرمایه‌گذاری کرد، شاید تا حدی به این امید که Mobvoi در نهایت به گوگل کمک کند تا دوباره وارد بازار چین شود.

اینترنت قرار بود جریانی نامحدود از ایده‌ها و اطلاعات در سراسر مرزهای ملی باشد، اما اینترنت در چین به شدت تحت نظارت و کنترل است.

Mobvoi یکی از محصولات بی‌شمار (Great Firewall) «دیوار آتش بزرگ» چین است که به تلاش‌های حزب کمونیست چین، برای دور نگه داشتن رهبران فناوری جهانی از فضای دیجیتال و کنترل کانال‌های اطلاعاتی و ارتباطی داخلی چین اشاره دارد.
پرورش اقتصاد دیجیتال چین و تشویق برندهای داخلی برای تسلط بر بازار یک اثر جانبی مهم است، چه در نظر گرفته شده باشد یا نه. به جای گوگل، چین بایدو را دارد. به جای توییتر، Weibo. به جای فیس‌بوک، وی‌چت. به جای آمازون، علی بابا و الی آخر.

همکاری چین و آمریکا در فناوری و تکنولوژی

از هر دست بدهی از همان دست می‌گیری

بسیاری از کارآفرینان چینی پشت شرکت‌های نام برده شده و دیگران، در دانشگاه‌های آمریکا تحصیل کردند و قبل از بازگشت به خانه برای راه‌اندازی استارت‌آپ‌های خود، در شرکت‌های سیلیکون ولی کار کردند. اما این فقط شرکت‌ها و شهروندان چینی نیستند که سود می‌برند. به گفته شیهان، چین منبع اصلی استعدادهای خارجی هوش مصنوعی در ایالات متحده است. شرکت‌های فناوری آمریکایی برای الهام گرفتن از محصولات خود به محصولات چینی مانند وی‌چت نگاه کرده‌اند. اپل و دیگر برندهای لوازم الکترونیکی مصرفی آمریکایی نمی‌توانند محصولات خود را بدون فعالیت‌های تولیدی چینی، تقریباً ارزان بفروشند.

اما روابط آمریکا و چین در حال بدتر شدن است. منابع رشد اقتصادی عظیم چین در سه دهه گذشته – سرمایه‌گذاری زیرساختی، شهرنشینی، نیروی کار ارزان به لطف جمعیت زیاد در سن اشتغال – در حال حذف شدن هستند و برای ادامه مسیر رو به جلو، چین به منابع جدید رشد نیاز دارد. همانطور که اقتصاد آن از تولید به سوی خدمات در حال گذار است، فناوری در مرکز آن قرار دارد و باعث ایجاد شغل و افزایش تقاضا برای کالاها و خدمات می‌شود.

«نحوه ارتباط ایالات متحده و چین با یکدیگر در سال‌های آینده پیامدهای عمیقی برای مردم در هر گوشه‌ای از جهان خواهد داشت. بذرهایی که در دو طرف اقیانوس آرام کاشته شده‌اند، شروع به جوانه زدن کرده‌اند، اما سال‌ها یا دهه‌ها طول خواهد کشید تا به ثمر بنشینند.»

برای اینکه شرکت‌های آمریکایی به بازار بزرگ چین دسترسی پیدا کنند، باید از خواسته‌های حزب حاکم چین پیروی کنند، که می‌تواند در تضاد مستقیم با بیانیه‌های ماموریت آنها باشد. به عنوان مثال، ظاهراً گوگل قصد دارد هر نوع اطلاعاتی را آزادانه برای هر کسی در دسترس قرار دهد. اما اگر آنها می‌خواهند در چین تجارت کنند، باید نتایج جستجو را سانسور نمایند.
در واقع، حزب حاکم چین در انجام کاری موفق شده است که کارآفرینان فناوری آمریکایی زمانی آن را غیرممکن می‌دانستند: تضعیف مفهوم خود اینترنت. چیزی که قرار بود جریانی نامحدود از ایده‌ها و اطلاعات در سراسر مرزهای ملی باشد، اما اینترنت در چین به شدت تحت نظارت و کنترل است.

رقابت برای کنترل

هم چین و هم ایالات متحده (شرکت‌ها و همچنین دولت‌ها) می‌خواهند نفوذ خود را در خارج از کشور اعمال کنند، اما این نفوذ از کشوری به کشور دیگر شکل‌های بسیار متفاوتی دارد. رفتار چین با مردمانش در منطقه اویغور، استفاده از فناوری تشخیص چهره و سیستم امتیازدهی اجتماعی به شهروندان پلیس، اعتراضات در هنگ کنگ و تلاش‌های این کشور برای صدور ایدئولوژی اقتدارگرایانه به کشورهای در حال توسعه، همگی نشان‌دهنده گسست شدید ارزش‌های بین دو کشور است. در همین حال، چین در زمینه‌های کلیدی مانند مهندسی ژنتیک و هوش مصنوعی به لطف جمعیت زیاد و رویکرد سهل‌انگیز خود به حفظ حریم خصوصی داده‌ها، به سرعت در حال حرکت است.

بر اساس ارزیابی تا حدی تیره و تار شیهان، دو راه برای حل تنش بین چین و ایالات متحده وجود دارد: امکان‌پذیر نمودن ادغام کامل این دو مکان، یا جداسازی آنها را به طور کامل و مسدود نمودن جریان فرااقیانوسی مردم و ایده‌ها. او معتقد است که ما به سمت دومی حرکت می‌کنیم.
او می‌گوید: «ایالات متحده سرمایه‌گذاری چین در دره سیلیکون را مسدود کرده و تعداد دانشجویان چینی که می‌توانند در اینجا تحصیل کنند را محدود می‌نماید. دلایل اخلاقی و تجاری برای آن وجود دارد، اما ما در حال حاضر فقط در مورد هزینه‌های بالقوه جداسازی مطلع شده‌ایم. اگر این رابطه را در همه سطوح از هم جدا کنیم به چه معناست؟»

خواه این اتفاق بیفتد و یا نه، پیامدهای آن بسیار گسترده خواهد بود. همانطور که شیهان در فصل پایانی کتاب خود می‌نویسد: «نحوه ارتباط ایالات متحده و چین با یکدیگر در سال‌های آینده پیامدهای عمیقی برای مردم در هر گوشه‌ای از جهان خواهد داشت. بذرهایی که در دو طرف اقیانوس آرام کاشته شده‌اند، شروع به جوانه زدن کرده‌اند، اما سال‌ها یا دهه‌ها طول خواهد کشید تا به ثمر بنشینند.»

شیهان سخنان خود را با ترغیب به جستجوی تفاهم، از منظرهای چندگانه و در سطوح مختلف، به پایان رساند: «همانطور که پیش می‌رویم باید اینها را از طریق ایجاد یک مسیر سیاست خوب در ایالات متحده متعادل کنیم. مسیری که رابطه را از پایین (اتفاقات و تعاملات محلی) به بالا (اتفاقات و تعاملات ملی) و بالعکس درک کنید، هم از منظر دره سیلیکون و هم از دیدگاه واشنگتن دی‌سی ببینید.»


درباره نویسنده:
ونسا بیتس رامیرز؛ سردبیر ارشد Singularity Hub

منبع: Singularity Hub