جدیدترین مطالب
فصلنامه «گام سوم» شماره ۱
در این شماره، مقالات متنوعی در موضوعات اقتصاد، آینده مشاغل، آیندهپژوهی، خانواده، تغییرات اقلیمی و سیاست به همراه بخشها نوشتار، شرح مفصل، گفتوگو و پروندهای با عنوان «شک عمیق» چاپ شده است.
صنعت بازی و شمشیر دو لبه هوش مصنوعی
بازیهای ویدیویی با قدرت هوش مصنوعی سریعتر تولید میشوند، اما این موضوع چه تاثیری بر کیفیت بازیها و آینده شغلی هنرمندان و کارگران صنعت بازیسازی دارد؟ این مقاله شما را به عمق این چالش میبرد.
بایدها و نبایدهای اشتغال نوجوانان
اشتغال نوجوانان میتواند فرصتی برای یادگیری مهارتهایی مثل مدیریت زمان یا تقویت اخلاق کاری باشد یا میتواند به کابوسی تبدیل شود. همه آنچه والدین باید بدانند را اینجا بخوانید.
پایان اینفلوئنسرها
در جهانی که اینفلوئنسرها در حال افزایش بیرویه هستند و دامنه توجه انسان کمتر از چند ثانیه شده است، چه اتفاقی برای ارزش واقعی محتوا خواهد افتاد؟ این مقاله به بررسی اشباع شبکههای اجتماعی از اینفلوئنسرها و تأثیر آن بر کیفیت ارتباطات و فرهنگ دیجیتال میپردازد.
نویسنده: بردلی الیوت مترجم: مرجان بختیاری ۲۶ خرداد ۱۴۰۳
از افراد صد ساله مشاوره تغذیه نگیرید!
اینکه فردی به عمری بالای ۱۰۰ ساله رسیده است نمیتواند دلیل خوبی باشد برای گرفتن مشاوره تغذیه از او. دلیل این موضوع پدیدهای است به نام «سوگیری بقا». پدیدهای که گروه یا افراد ناموفق را در نظر نمیگیرد و باعث خطای شناختی و آماری میشود.
این مطلب نوشتهای است از بردلی الیوت که در تاریخ ۱۰ می ۲۰۲۴ با عنوان
Why you should never take nutrition advice from a centenarian
در وبسایت The Conversation منتشر شده است. ترجمه این مطلب توسط مرجان بختیاری انجام شده و در اختیار خوانندگان گرامی قرار میگیرد.
در گزارشهایی که راجع به افرادِ ۱۰۰ ساله یا حتی ۱۱۰ ساله نوشته میشود، یکی از کلیشههای رایج این است که از آنها بپرسند: « برای اینکه عمر طولانی داشته باشید چه کار کردید؟»
برجسته شدن برخی پاسخهای جالب و غیرمنتظره، اجتنابناپذیرند. پاسخهایی مانند: هر جمعه ماهی و چیپس خوردن. هر روز یک لیوان مشروب قوی نوشیدن. هر روز صبحانه بیکن خوردن. شراب و شکلات.
در حالی که پاسخ به چنین سوالی یک روایت خبری محبوب است، اما سوالی نسبتاً بیمعنی است که به ما در درک علت عمر طولانی برخی افراد کمک نمیکند. اجازه دهید با استفاده از چند مثال و آمار و ارقام، توضیح دهم که چرا!
در طول جنگ جهانی دوم، آمارگیران متفقین از مهارتهای خود برای به حداقل رساندن تعداد بمبافکنهای سرنگونشده توسط آتش دشمن استفاده میکردند. با بررسی الگوهای آسیب بمبافکنهایی که از ماموریت بازمیگشتند، میتوانستند نقشههایی از آسیبپذیرترین نقاط هواپیما تهیه کنند تا زرههای سنگین و پرهزینه به این مناطق اضافه شود.
موضوع خیلی ساده به نظر میآید، درست است؟ سپس آبراهام والد، آمارگیر وارد میشود و دقیقا برعکس استدلال میکند. هواپیماهایی که آنها مطالعه میکنند، هواپیماهایی هستند که با آسیبهای گسترده از نبرد بازگشتند، اما در مورد هواپیماهایی که برنگشتند چطور؟
والد استدلال میکند که باید زره به نقاط آسیب ندیده آن هواپیماهایی که بازگشتهاند اضافه شود، زیرا هر هواپیمایی که در این نقاط آسیب ندیده، مورد اصابت قرار گیرد، سقوط خواهد کرد و هرگز برای بررسی بازگردانده نمیشود.
سوگیری بقا
پدیده سوگیری بقا (survivor bias) یعنی اینکه فقط به کسانی که زنده ماندهاند توجه میکنیم و آنهایی که ناموفق بودهاند را نادیده میگیریم. این باعث نتیجهگیریهای غلط میشود.
فرض کنید گروهی 100 نفره داریم که همه عمر خود سیگار کشیدهاند. قطعا اکثر آنها به دلیل بیماریهای مرتبط با سیگار زودتر از دنیا میروند. اما ممکن است یک یا دو نفرشان هم خلاف انتظار تا ۱۰۰ سالگی عمر کنند. حالا تصور کنید خبرنگاری با این فرد مصاحبه میکند و راز طول عمرش را میپرسد. آن فرد ممکن است به اشتباه عمر طولانیاش را به سیگار کشیدن ربط دهد، در حالی که او تنها کسی است که به صورت اتفاقی از مشکلات سلامتی که گریبانگیر اکثر سیگاریها میشود، جان سالم به در برده است.
پیرمرد صد ساله که به تازگی به این سن رسیده بود، میگوید: «روزی یک پاکت سیگار میکشیدم».
سوگیری بقا در همه جای جامعه وجود دارد، هرچند به نظر واضح میآید. همه ما میتوانیم به یک بازیگر یا کارآفرین مشهور فکر کنیم که با وجود مشکلات موفق شد، سخت کار کرد، به خودش ایمان داشت و در نهایت به هدفش رسید. اما هرگز در مورد نمونههای بیشمار افرادی که تلاش کردند، تمام تلاش خود را کردند و هرگز به موفقیت کامل نرسیدند، چیزی نمیخوانیم یا نمیشنویم.
این یک داستان رسانهای خوب نیست. اما این باعث سوگیری میشود، ما عمدتاً موفقیتها را میشنویم و هرگز از شکستها باخبر نمیشویم. این سوگیری در مورد درک ما از معماری (بیشتر ساختمانهای عالی از دوره خاصی “باقی میمانند”)، امور مالی (ما اغلب نمونههایی از افرادی را میشنویم که در سرمایهگذاریهای پرخطر موفق شدهاند، کسانی که شکست میخورند کتاب یا برنامههای خودیاری نمیفروشند) و برنامههای شغلی (“اگر سخت کار کنید و حالا ترک تحصیل کنید، میتوانید مثل من یک ورزشکار موفق باشید”، افرادی که موفق شدهاند این را میگویند) صدق میکند.
من با افراد مسن زیادی کار میکنم و اغلب افرادی را که به سنین بسیار بالا رسیدهاند در نظر میگیرم. ما در حال حاضر در حال مطالعه افراد بالای ۶۵ سال هستیم که در سنین بالاتر، سطح غیرمعمول بالایی از ورزش را حفظ کردهاند و سلامت عالی خود را حفظ کردهاند.
آنها نمونههای فوقالعادهای از انسانهای مسن هستند، بسیاری از آنها در بسیاری از معیارهایی که در آزمایشگاه انجام میدهیم، علیرغم اینکه تقریبا دو برابر سن من هستند، از من سریعتر، سرحالتر و قویترند.
در حالی که میدانیم ورزش مادام العمر آنها با سلامتی غیرعادی خوب آنها در سنین بالاتر مرتبط است، اما نمیتوانیم مستقیماً بگوییم که یکی باعث دیگری میشود. ممکن است افراد بسیار فعال در برابر بیماریهای مزمن مانند سرطان، دیابت و بیماری قلبی محافظت شوند. اما همچنین ممکن است این افراد همچنان در سنین بالاتر فعال باشند زیرا در اوایل زندگی به سرطان، دیابت یا بیماری قلبی مبتلا نشدهاند.
برعکس، ممکن است یک عامل سوم ناشناختهای در مورد این افراد وجود داشته باشد که هنوز شناسایی نکردهایم که هم آنها را سالم نگه میدارد و هم به طور جداگانه آنها را به ورزش کردن ترغیب میکند.
برای شفافیت، چیزهایی وجود دارد که دانشمندانی مثل من به زبان علمی محتاطانه بیان میکنیم که احتمالا به شما برای زندگی طولانیتر کمک خواهد کرد. بسیار فعال بودن از نظر فیزیکی، پرخوری نکردن و سیگار نکشیدن همگی در این لیست قرار دارند، به همراه داشتن نگرش مثبت کلی در زندگی و البته انتخاب والدین و پدربزرگ و مادربزرگ مناسب!
ارتباط همیشه به معنای علت و معلول نیست. این نکته در مقاطع علمی با جدیت به دانشجویان القا میشود. ذهن ما به این شکل کار میکند که وقتی الگویی بین دو متغیر میبیند، فرض میکند آنها به نحوی به هم مرتبط هستند. اما اغلب اوقات، مانند سوگیری بقاء، ما به کل دادهها نگاه نمیکنیم و در نتیجه الگوهایی را پیدا میکنیم که اصلا وجود ندارند.
درباره نویسنده:
بردلی الیوت؛ استاد ارشد فیزیولوژی، دانشگاه وستمینستر