جدیدترین مطالب
فصلنامه «گام سوم» شماره ۱
در این شماره، مقالات متنوعی در موضوعات اقتصاد، آینده مشاغل، آیندهپژوهی، خانواده، تغییرات اقلیمی و سیاست به همراه بخشها نوشتار، شرح مفصل، گفتوگو و پروندهای با عنوان «شک عمیق» چاپ شده است.
صنعت بازی و شمشیر دو لبه هوش مصنوعی
بازیهای ویدیویی با قدرت هوش مصنوعی سریعتر تولید میشوند، اما این موضوع چه تاثیری بر کیفیت بازیها و آینده شغلی هنرمندان و کارگران صنعت بازیسازی دارد؟ این مقاله شما را به عمق این چالش میبرد.
بایدها و نبایدهای اشتغال نوجوانان
اشتغال نوجوانان میتواند فرصتی برای یادگیری مهارتهایی مثل مدیریت زمان یا تقویت اخلاق کاری باشد یا میتواند به کابوسی تبدیل شود. همه آنچه والدین باید بدانند را اینجا بخوانید.
پایان اینفلوئنسرها
در جهانی که اینفلوئنسرها در حال افزایش بیرویه هستند و دامنه توجه انسان کمتر از چند ثانیه شده است، چه اتفاقی برای ارزش واقعی محتوا خواهد افتاد؟ این مقاله به بررسی اشباع شبکههای اجتماعی از اینفلوئنسرها و تأثیر آن بر کیفیت ارتباطات و فرهنگ دیجیتال میپردازد.
نویسنده: ایو آپتون کلارک مترجم: مرجان بختیاری ۲۴ تیر ۱۴۰۳
نسل Z و چالشهای زندگی مستقل
به نظر میرسد بیشتر والدین بهترین چیز را برای فرزندانشان میخواهند، اما اینکه در یک اقتصاد متغیر، این بهترین چیز واقعا چه شکلی است، موضوع سادهای نیست. از سوی دیگر نسل Z با وجود تحصیلات بالاتر نسبت به نسلهای قبل و احتمال داشتن شغل تمام وقت، با موانع مالی قابل توجهی روبرو است.
این مطلب نوشتهای است از ایو آپتون کلارک که در تاریخ ۷ جولای ۲۰۲۴ با عنوان
Gen Z's never-ending safety net
در وبسایت Business Insider منتشر شده است. ترجمه این مطلب توسط مرجان بختیاری انجام شده و در اختیار خوانندگان گرامی قرار میگیرد.
در ۲۴ سالگی، دیوید نونز همچنان با والدینش در تمپا، فلوریدا زندگی میکند. او سهم خود از قبض تلفن، اشتراک نتفلیکس و خریدهای مواد غذایی را پرداخت میکند، اما به لطف سخاوت والدینش، هیچ اجارهای نمیپردازد. برخلاف آنچه برخی ممکن است فکر کنند، نونز بیکار و وابسته نیست؛ او یک شغل تمام وقت در بازاریابی دارد. اما حقوق سالانه ۳۳ هزار دلاری او به سختی به اجارههای محلی میرسد؛ در مرکز شهر، اجاره یک واحد یکخوابه بیش از ۲ هزار دلار در ماه است. او به سادگی توانایی پرداخت آن را ندارد.
«من خوششانس هستم که خانوادهای دارم که درک میکنند که اکنون اوضاع کمی سخت است.» با وجود بازار کار قوی، بسیاری از نسل زد هنوز به بانک مادر و پدر برای تأمین هزینههای زندگی متکی هستند. در یک نظرسنجی که پاییز گذشته توسط مرکز تحقیقاتی پیو انجام شد، تنها ۱۶ درصد از افراد ۱۸ تا ۲۴ ساله گفتند که به طور کامل از نظر مالی مستقل هستند، در حالی که در سال ۱۹۸۰، ۳۲ درصد از افراد ۲۲ ساله میتوانستند همین را بگویند. طبق گزارش پیو، در دهه گذشته، سهم والدینی که میگویند از یک فرزند بزرگسال حمایت کردهاند، دو برابر شده است و از حدود ۳۰ درصد در سال ۲۰۱۳ به حدود ۶۰ درصد در سال ۲۰۲۳ رسیده است. برخی از والدین گزارش دادهاند که به طور متوسط ماهانه ۱۴۰۰ دلار برای کمک به فرزندان بزرگسال خود در خرید مواد غذایی، شهریه و موارد دیگر هزینه میکنند.
نونیس گفت: «در طول زندگیت بهت میگن که باید توی سن ۱۸-۱۹ سالگی مستقل بشی و زندگی خودتو داشته باشی. ولی من فقط یه نفر رو تو دوستام میشناسم که دیگه با پدر و مادرش زندگی نمیکنه.»
این وضعیت جدید والدین رو گیج کرده است. پرداخت شهریه دانشگاه بحث جداگانه است، اما خیلی از والدین نمیدانند با بچههایی که به راحت در خانه ماندهاند و بعد از دانشگاه هم برای غذا، اجاره و هزینههای دیگر روی آنها حساب میکنند چه رفتاری داشته باشند. مادر نونیس قبل از مهاجرت به آمریکا با عمهاش زندگی میکرد، پس خوشحال است که پسرش با او زندگی کند. او به پسرش گفت: «ترجیح میدم اینجا باشی و بدونم حالت خوبه.» ولی برای بقیه، این کمک با یک سوال همراه است: «والدین در چه زمانی باید بند ناف مالی را قطع کنند؟»
با وجود تحصیلات بالاتر نسبت به نسلهای قبل و احتمال بیشتر برای داشتن شغل تمام وقت، نسل Z با موانع مالی قابل توجهی روبرو بوده است.
از یک طرف، افزایشهای متوسط دستمزد تحت شعاع بدهی قابل توجه وام دانشجویی قرار گرفته است. طی ۲۰ سال گذشته، میانگین بدهی دانشجویی به بیش از دو برابر رسیده است، به طوری که برای هر وامگیرنده به کمی بیش از ۳۷ هزار دلار میرسد. مونیکا کرکپاتریک جانسون، استاد جامعهشناسی در دانشگاه ایالتی واشنگتن، گفت: «هر سال تعداد بیشتری از جوانان به دنبال تحصیلات عالی هستند. آنها مدت بیشتری در مدرسه میمانند و در حالی که این کار را انجام میدهند، ظرفیت درآمدزایی خود را به تعویق میاندازند.»
افزایش هزینه مسکن، مانع دیگری است. امسال شرکت کارگزاری املاک Zillow تخمین زد که افراد برای خرید راحت خانه به ۸۰ درصد درآمد بیشتری نسبت به چهار سال پیش نیاز دارند. همچنین اجاره بها بخش بیشتری از بودجه را به خود اختصاص میدهد: زیلوو دریافت که میانگین اجاره بها در آمریکا از سال ۲۰۱۵، ۶۰ درصد افزایش یافته است.
در همین حال، دستمزدها با تورم همگام نشده است، به این معنی که مردم نقدینگی کمتری دارند. کرکپاتریک جانسون در مجموع گفت: بسیاری از جوانان بزرگسال وارد شغلهایی میشوند که به آنها اجازه خودکفایی مالی نمیدهد.
هر نسلی تلاش میکند تا از نسل قبلی پیشی بگیرد و کارهای بهتری انجام دهد.
در این توفان کامل، بسیاری ترجیح میدهند در خانههای دوران کودکی خود پناه بگیرند. سهم افراد ۲۵ تا ۳۴ ساله که در ایالات متحده با والدین خود زندگی میکنند، طی دو دهه گذشته ۸۷ درصد افزایش یافته است. سایر نقاط عطف زندگی مانند ازدواج و تشکیل خانواده نیز دیرتر و دیرتر اتفاق میافتد.
جفری جنسن آرنِت، استاد روانشناسی در دانشگاه کلارک، در کتاب خود با عنوان «راهنمای آکسفورد درباره بزرگسالی نوظهور»، بزرگسالی را بر عهده گرفتن مسئولیت، تصمیمگیری مستقل و استقلال مالی تعریف میکند. اما به طور فزایندهای، افراد تا نزدیک به ۳۰ سالگی به آن تعریف نمیرسند. او با توجه به اقتصاد و فرهنگ مدرن، تصمیم گرفت دورهی بین ۱۸ تا ۲۹ سالگی را که در آن بزرگسالان جوان هنوز در حال تثبیت خود هستند، با عنوان «بزرگسالی نوظهور» نامگذاری کند.
البته همه با این تعریف موافق نیستند. بر اساس نظرسنجی مرکز تحقیقات پیو در سال ۲۰۱۹، ۶۴ درصد از آمریکاییها بر این باور بودند که جوانان بزرگسال باید تا سن ۲۲ سالگی از نظر مالی مستقل شوند. کرکپاتریک جانسون میگوید: «نهادهای ما هنوز به طور کامل با این شرایط سازگار نشدهاند.» او همچنین اضافه میکند که برخلاف کشورهای دیگر که از تسهیلاتی مانند وامهای یارانهای دانشجویی و مراقبتهای بهداشتی تأمینشده توسط دولت برخوردارند، در آمریکا به دلیل نبود چنین شبکههای حمایتی اجتماعی، والدین اغلب مجبور به حمایت مالی از فرزندان خود هستند.
برخی از والدین خوشحال هستند که از فرزندان خود به عنوان پشتوانه مالی حمایت کنند. جو کلارک، ۵۰ ساله، همیشه میدانست که بعد از دانشگاه هم به حمایت مالی از دو دخترش ادامه خواهد داد. او به من گفت: «ذهنیت من همیشه بر این بوده که تا جایی که ممکن است از دخترانم حمایت کنم.» دختر بزرگتر کلارک، ۲۶ ساله، برای مدت کوتاهی در خانه زندگی کرد، و حالا دختر کوچکتر او که ۲۴ ساله است، در طبقهای که کلارک به همین منظور در خانهاش ساخته، زندگی میکند. او انتظار نداشت دخترش برای هزینههای زندگی در خانه چیزی پرداخت کند، اما دخترش اصرار داشت و حالا ماهانه ۱۵۰ پوند کمک میکند. کلارک گفت: «میخواستم به آنها فرصت پسانداز برای آیندهشان را بدهم. هدف من این است که بتوانند برای پیشپرداخت خانهی خودشان پسانداز کنند.»
کلارک میگوید حتی اگر دخترش در آینده از خانه بیرون رود، درِ خانه برای برگشت او همیشه باز خواهد بود. او گفت: «خود من هم از نظر مالی خیلی ثروتمند نیستم، پس این راه من برای دادن سکوی پرشی به فرزندانم است تا بتوانند خانهی خودشان را بخرند.»
ترزا بیلی، استراتژیست ارشد ثروت در Waddell & Associates، استدلال کرد که والدین نسل X از اولین کسانی بودند که تمایل به ارائه حمایت مالی فراوان نشان دادند. او به من گفت: «این نسل از والدین در سالهای ۲۰۰۸، ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ بهعنوان بزرگسالان نسبتاً جوان زندگی کردند و واقعاً سختیهای مالی را تجربه کردند. آنها بهنوعی محصول آن ذهنیت هستند و میخواهند شرایط برای فرزندانشان متفاوت باشد.»
لی لوپو که از نسل هزاره یا Y هست که یک دختر ۱۰ ماهه در شمال ایالت نیویورک زندگی میکند. او موافق است که بخشی از روند حمایت اضافی، به تغییر در سبکهای فرزندپروری بازمیگردد. او میگوید: «هر نسل سعی میکند بهبود یابد و بهتر از نسل قبلی عمل کند. نسل پدربزرگ و مادربزرگ من، بچهها را در تابستان از خانه بیرون میانداختند و یک ساندویچ از لای در به آنها میدادند. نسل والدین من محافظهکارتر بودند و میخواستند بیشتر کمک کنند. فکر میکنم اکنون ما حتی بیشتر از آنها محافظهکار هستیم، گاهی اوقات تا حد افراط.»
والدین کمترین زمان را برای بهبودی مالی دارند. جوان بالغ تمام زندگی خود را پیش رو دارد. همیشه به این موضوع توجه نمیشود.
این زن و شوهر قصد دارند در هزینههای تحصیل، بیمه درمانی و عروسی دخترشان مشارکت کنند و هرگز اجارهای از او دریافت نخواهند کرد. لوپو گفت: «وقتی به عنوان والدین شناخته شوید، برای تمام عمر والدین هستید.»
برخی از والدین ممکن است تمایل بیشتری به حمایت مالی داشته باشند زیرا می خواهند احساس والدگری خوبی داشته باشند. در نظرسنجی پیو در پاییز گذشته، ۷۱ درصد از والدین جوانان گفتند که موفقیتها و شکستهای فرزندانشان نشاندهنده کاری است که آنها به عنوان والدین انجام دادهاند؛ احساسی که به ویژه در بین والدین با درآمد بالا قوی بود. اما حمایت همیشه آسان نیست؛ برخی از والدین با برداشتن از پسانداز بازنشستگی یا اضطراری برای کمک به فرزندان بزرگسال خود، امنیت مالی خود را قربانی میکنند. در یک نظرسنجی که بانکریت (Bankrate) سال گذشته انجام داد، ۳۱ درصد از والدینی که فرزندان بزرگسال دارند، گفتند که برای کمک به فرزندانشان، فداکاریهای مالی قابل توجهی انجام دادهاند.
به گفته بایلی: «والدین کمترین زمان را برای بهبود مالی دارند. جوان بزرگسال کل زندگی خود را پیش روی خود دارد. همیشه به این موضوع توجه نمیشود.»
برخی نگرانند که والدین با ارائهی حمایت بیش از حد، فرزندان خود را قادر میسازند تا رسیدن به نقاط عطف زندگیشان را به تعویق بیندازند. گزارشی از یک موسسه شهری در سال ۲۰۱۹ نشان داد که در نمونهای از جوانان بزرگسال ۲۵ تا ۳۴ ساله بین سالهای ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۵، تنها حدود ۶۸ درصد از کسانی که در آن سنین با والدین خود زندگی میکردند، یک دهه بعد به زندگی مستقل دست یافته بودند. در حالی است که تقریباً همه کسانی که در آن سنین جدای از خانواده، اجارهنشین یا صاحبخانه بودهاند، توانستند به استقلال برسند.
از طرف دیگر، جیپی کراهل، رئیس بخش حسابداری در دانشگاه لویولا مریلند، به من گفت که بهتر است جوانان تا حد امکان پسانداز کنند و مخارج خود را محدود کنند: «از لحاظ فنی، اگر توی ماشین خودت کنار خیابون زندگی میکنی، یعنی از نظر مالی مستقل هستی؟ شاید، ولی مسیر خوبی رو در پیش نداری.»
ایجاد تعادل بین این دو رویکرد میتواند کار سختی باشد. خانواده لوپو قصد دارند برخی از هزینهها، مانند شهریه دانشگاه، را زمانی که دخترشان به سن مناسب رسید، به او واگذار کنند. لوپو گفت: «برای ما، این موضوع دربارهی آماده کردن او برای موفقیت، دادن عشق و حمایت به او و توانمند کردن او برای گرفتن بهترین تصمیمات ممکن است؛ اما لوس کردن او نیست.»
کودی و اریکا آرچی رویکرد متفاوتی در پیش گرفتند. این زوج تگزاسی، یک ماه پس از فارغالتحصیلی دخترشان از دبیرستان در سال ۲۰۲۲، شروع به دریافت ماهیانه ۲۰۰ دلار اجاره از او کردند. کدی آرچی گفت: «این مبلغ آنقدر زیاد نیست که او نتواند آن را بپردازد، اما به اندازهای هست که پرداخت آن کمی برایش آزاردهنده باشد. اگر میخواهی به عنوان یک فرد بزرگسال زیر سقف خانهی ما زندگی کنی، میتوانی هزینهی دوشهای طولانی که میگیری، غذایی که میخوری را بپردازی و به تامین مخارج خانه کمک کنی.»
«وقتی شغل تماموقت داری و هفتهای ۴۰ ساعت کار میکنی، دیگه بزرگسال مستقلی محسوب میشی. این یعنی باید روی پای خودت بایستی و دیگه نباید روی حساب بانک مامان و بابا حساب کنی.»
آرچی گفت که اگر دخترشان به دانشگاه میرفت و در خانه زندگی میکرد، از او اجاره بها نمیگرفتند و به شهریه او کمک میکردند. اما او تصمیم گرفت به دانشگاه نرود و حالا به عنوان نماینده فروش بیمه کار میکند. آرچی گفت: «وقتی هفتهای ۴۰ ساعت کار میکنی، یعنی بزرگسال هستی. دیگه موقعشه که از حساب بانکی مامان و بابا جدا بشی.»
او میگوید که او و اریکا، که هر دو اواسط ۴۰ سالگی هستند، بر این باورند که نازپرورده کردن فرزندان بزرگسال به آنها بدی میکند و باعث نمیشود تا درسهای مهمی در مورد مسئولیت مالی یاد بگیرند. آرچی گفت: «اگه بچهها رو از لونه بیرون پرت نکنی و مجبورشون نکنی وارد دنیا بشن و روی پای خودشون بایستن، واقعاً نیازی به این کار ندارن. اونا باید خودشون راهشون رو پیدا کنن، یا شما باید با بیرون کردنشون بهشون کمک کنید.»
هندرسون، به عنوان یک دانشجوی تمام وقت در اورلاندو، برای پرداخت قبضهایش نیاز به راه حلی داشت، بنابراین کسب و کاری برای بافت مو در محوطه دانشگاه راه انداخت. حالا او در ۲۲ سالگی فارغالتحصیل شده و کسب و کارش را گسترش داده است. او همچنان با دوستش در اورلاندو زندگی میکند و اجاره و قبضها را با هم تقسیم میکنند. تنها قبوضی که مادرش هنوز پرداخت میکند، قبض تلفن همراه اوست.
هندرسون میگوید که: «من با سواد مالی مناسب برای ورود ناگهانی به دنیای واقعی بزرگ نشده بودم. این انتقال، حداقل برای من، خیلی هموار نبود.» هندرسون برای پسانداز کردن پول مشکل داشت و با برخی مخارج غیرمنتظرهای روبرو شد که مجبور شد آنها را روی کارت اعتباریاش بگذارد. او همچنین نگران است زمانی که ۲۶ ساله شود از برنامه بیمه درمانی خانوادگیاش حذف گردد. در عین حال، او برای استقلال مالی ارزش قائل بود. او گفت: «این یک فداکاری پرهزینه است.»
برادر ۲۰ ساله هندرسون هنوز با مادرشان و خواهر ۹ سالهشان در خانه زندگی میکند، چیزی که هندرسون آن را فشار بر روی مادرشان میداند. او گفت: «او کار دارد، اما هر روز پولش را صرف بازیهای کامپیوتری و سفارش آنلاین غذا میکند.» با این حال، او خروج ناگهانیای را که خودش تجربه کرده برای او آرزو نمیکند. او گفت: «کمی استقلال برای او خوب است، اما به چه قیمتی؟»
به نظر میرسد بیشتر والدین بهترین چیز را برای فرزندانشان میخواهند، اما اینکه در یک اقتصاد متغیر، این بهترین چیز واقعا چه شکلی است، موضوع سادهای نیست. وقتی نونز به پدر و مادرش گفت که میخواهد اواخر امسال با دوستش همخانه شود، آنها نگران شدند. او گفت: آنها به جای اینکه بگویند «از خونهی من برو بیرون»، بیشتر نگران این بودند که «نمیخواهیم بری، اگه قراره دوباره برگردی».
درباره نویسنده:
ایو آپتون کلارک؛ یک نویسندهی مستقل است که در حوزهی فرهنگ و جامعه کار میکند و به طور خاص بر روی موضوعات اجتماعی و فرهنگی مقاله مینویسد.