سه هزار
Advertisement
جدیدترین مطالب
Article Image
فصلنامه «گام سوم» شماره ۲

در این شماره مقالات متنوعی در موضوعات اقتصاد، آینده‌پژوهی، خانواده به همراه بخش‌های نوشتار، سیاست و پرونده‌ای با عنوان «داووس ۲۰۲۵» چاپ شده است.

Article Image
جستجو برای طول عمر هم‌اکنون به پایان رسیده است!

مطالعه‌ی افرادی که بیش از صد سال عمر می‌کنند می‌تواند راز زندگی طولانی‌تر و سالم‌تر را آشکار کند. اما آمارها داستان دیگری روایت می‌کنند.

Article Image
چطور بدون اینکه بدانیم از ما سوءاستفاده می‌شود؟

چقدر باید بگذرد تا بالاخره از جهنم شخصی خود بیدار شویم؟ چگونه از خواستن مرگ به خواستن زندگی رسیدم

Article Image
اضطراب اقلیمی در کودکان؛زنگ خطری برای والدین

وقتی کودکان و نوجوانان به آینده فکر می‌کنند، یک بار اضافی دارند: آن‌ها باید با آینده‌ی بیشتری نسبت به بزرگ‌ترها مواجه شوند.

پربازدیدترین مطالب
Article Image
هوش مصنوعی و سیاست: چگونه بفهمیم چه چیزی و چه کسی واقعی است؟

اگر خوش‌شانس باشیم، فناوری‌های جدید فقط باعث سردرگمی مختصری می‌شوند. وگرنه، حوزه سیاسی ما می‌تواند برای همیشه تغییر کند.

Article Image
انواع هوش، کاربردهای هوش هیجانی و تقویت آن در کودکان

ین مطلب نگاهی دارد به انواع هوش و نقش مهم آنها در زندگی روزمره و توانایی‌های شناختی انسان. همچنین مروری بر هوش هیجانی و کاربردها و روش‌های تقویت آن در کودکان.

Article Image
کاهش هدررفت غذا با اپلیکیشن موبایلی

اگرچه این اپلیکیشن غذای باقی‌مانده‌ی رستوران‌ها را ارزان در اختیار کاربران قرار می‌دهد، اما همچنان ابهاماتی درباره‌ی میزان واقعی کاهش هدررفت و استفاده‌ی تجاری برخی کسب‌وکارها از این سیستم وجود دارد.

...

نویسنده: نیلا        مترجم: نیوشا امیدی        ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴

کمیسیون فدرال علیه تاریکی شبکه‌های اجتماعی

آیا دولت می‌تواند معیارهای مبهم شبکه‌های اجتماعی را اصلاح کند؟


این مطلب نوشته‌ای است از نیلا که در تاریخ ۲۶ آگوست ۲۰۲۴ با عنوان
The FTC Aims To Purge Social Media
در وب‌سایت Medium منتشر شده است.


دو تابستان پیش، تصمیم گرفتم یک دستگاه اسپرسوساز جدید بخرم. به‌عنوان یک علاقه‌مند به قهوه که درباره منشأ دانه‌های آن بیش از حد وسواس دارد، این خرید را با همان دقتی انجام دادم که در یک مذاکره هسته‌ای به کار می‌رود.

بعد از ساعت‌ها تحقیق آنلاین، در نهایت یک مدل شیک و بسیار پرامتیاز را انتخاب کردم که نوید می‌داد تجربه قهوه‌ام را به سطحی خارق‌العاده برساند. اما نمی‌دانستم که این آغاز یک نبرد شخصی با تبلیغات فریبنده آنلاین خواهد بود.

وقتی دستگاه رسید، هیجانم به‌سرعت مانند شیر مانده در یک اسپرسوی یک‌روزه، تلخ شد. این دستگاه چیزی بیش از یک آب‌جوش‌ساز نبود و به همان اندازه که من در درست کردن تاکوهای خوشمزه مهارت دارم، در تهیه یک فنجان اسپرسوی درست و حسابی ناتوان بود. اما این موضوع، بحثی برای روزی دیگر است!

سقوط در دنیای سقوط در دنیای فریبکاری

گیج از تفاوت میان تجربه خودم و نظرات درخشان کاربران، شروع به کندوکاو کردم. آنچه کشف کردم، دنیایی از فریبکاری بود. این برند یک کمپین تهاجمی از نظرات جعلی راه‌اندازی کرده بود.

آن‌ها دهکده‌ای دروغین از شور و شوق قهوه ساخته بودند، با تحسین‌هایی از سوی «مشتریانی» که احتمالاً فرق لاته و لامپ را نمی‌دانستند.

این خیانت بیشتر از قهوه تلخی که حالا در دست داشتم، مرا ترساند. موضوع فقط پول هدررفته یا قهوه‌ی ناامیدکننده نبود، بلکه این درک دردناک بود که من، مانند بسیاری از شما، دیگر نمی‌توانستم به سیستمی که برای تصمیم‌گیری‌های آگاهانه به آن تکیه داشتم، اعتماد کنم.

اینترنت، که زمانی نمادی از دموکراسی اطلاعات بود، به آینه‌ای پیچیده و کج‌ومعوج تبدیل شده بود که واقعیت را برای سود مالی تحریف می‌کرد.

از قهوه تا محتوا: سفری به دنیای رسانه‌های اجتماعی

این تجربه چشمان مرا به مسئله‌ای گسترده‌تر درباره فریب دیجیتالی باز کرد. از نظرات جعلی گرفته تا تعداد دنبال‌کنندگان دست کاری شده، فریبکاری همه جا را فرا گرفته بود و اعتماد به‌شدت از بین می‌رفت.

در این وضعیت سرخوردگی، در جولای ۲۰۲۲ وارد دنیای رسانه‌های اجتماعی شدم و لینکدین را به عنوان پلتفرم منتخب خود انتخاب کردم. به‌سادگی انتظار داشتم شبکه‌سازی واقعی و گفت‌وگوهای روشنگرانه‌ای را تجربه کنم.

چنین چیزهایی را یافتم، اما چیز دیگری نیز کشف کردم،خودم را در باتلاقی از گروه‌های تعامل مصنوعی و هیجانات ساختگی گرفتار دیدم.

گفت‌وگوهای واقعی اغلب زیر موجی از تعریف و تمجیدهای پوچ از سوی حساب‌هایی که به اندازه یک اسکناس سه پوندی اصیل به نظر می‌رسیدند، غرق می‌شدند.

در این دنیای جدید، نفوذ و تأثیرگذاری به یک کالای قابل خریدوفروش تبدیل شده بود.

تغییر جریان: قانون جدید FTC

درست زمانی که به نظر می‌رسید دنیای دیجیتال دیگر قابل اصلاح نیست، کمیسیون تجارت فدرال (FTC) مانند یک داور موردنیاز در این بازی پرآشوب فریب‌های آنلاین وارد میدان شد.

این نهاد قانونی جدیدی را معرفی کرد که هدف آن پاکسازی فضای رسانه‌های اجتماعی از شیاطین فریب و گمراه‌سازی است.

نکات کلیدی قانون جدید FTC:

  1. بررسی‌ها و نظرات جعلی یا گمراه‌کننده، از جمله موارد تولیدشده توسط هوش مصنوعی، ممنوع است.
  2. خریدوفروش نقد و بررسی‌ها مجاز نیست.
  3. افراد داخلی شرکت‌ها هنگام نوشتن نقد و بررسی باید وابستگی خود را افشا کنند.
  4. وب‌سایت‌های بررسی که تحت کنترل یک شرکت هستند، نمی‌توانند ادعای استقلال کنند.
  5. کسب‌وکارها مجاز به استفاده از تهدید برای حذف یا جلوگیری از انتشار نقدهای منفی نیستند.
  6. خرید تعامل جعلی (دنبال‌کننده، لایک، بازدید) ممنوع است.

حداکثر جریمه مدنی برای هر مورد نقض این قانون ۵۱,۷۴۴ دلار تعیین شده است، هرچند دادگاه‌ها می‌توانند این مبلغ را بر اساس شرایط خاص تنظیم کنند.

روان‌شناسی فریب دیجیتال

چرا اصلاً برایمان مهم است که چند نفر دنبال‌کننده داریم؟ به این موضوع فکر کنید. آخرین باری که کسی را با تعداد زیادی دنبال‌کننده دیدید، آیا پیش خودتان گفتید: «وای، حتماً خیلی کاربلد است»؟

برای من، این اتفاق در جولای ۲۰۲۲ افتاد. در لینکدین به یک اینفلوئنسر با بیش از یک میلیون دنبال‌کننده برخوردم. قبل از اینکه متوجه شوم، ۵۰ دلار از دست داده بودم و حالا صاحب دوره‌ی «استراتژی لینکدین ۱۰۱» او بودم. نتیجه؟ یک سردرد وحشتناک.

اعترافش خجالت‌آور است، اما من فریب خوردم، کامل و بی‌چون‌وچرا. چرا؟ چون با خودم فکر کردم: «اگر یک میلیون نفر او را دنبال می‌کنند، پس حتماً می‌داند چه می‌گوید، نه؟»

اشتباه، کاملاً اشتباه.

علم پشت پرده‌ی آسیب‌پذیری ما

در اصل، این موضوع به تأیید اجتماعی مربوط می‌شود؛ پدیده‌ای روان‌شناختی و اجتماعی که در آن افراد رفتار دیگران را تقلید می‌کنند تا رفتار درست را در یک موقعیت خاص بازتاب دهند.

در دنیای دیجیتال، تعداد بالای دنبال‌کنندگان و نظرات تحسین‌آمیز به‌عنوان میانبری برای اعتبار و کیفیت عمل می‌کند. ذهن ما طوری برنامه‌ریزی شده که به خرد جمعی اعتماد کنیم، حتی اگر آن جمع به‌اندازه‌ی شیرین‌کننده‌ی مصنوعی در قهوه‌ی ناامیدکننده‌ام ساختگی باشد.

اما روان‌شناسی این موضوع عمیق‌تر از این حرف‌هاست:

  1. سندرم خودویرانگری (Impostor Syndrome): برای تولیدکنندگان محتوا و برندها، داشتن دنبال‌کنندگان جعلی اغلب از عدم باور به موفقیت خودشان ناشی می‌شود.
  2. سوگیری تأییدی (Confirmation Bias): ما تمایل داریم اطلاعاتی را جست‌وجو کنیم که باورهای قبلی‌مان را تأیید کند، که این باعث می‌شود در برابر معیارهای جعلی آسیب‌پذیر باشیم.
  3. اثر موج‌سواری (Bandwagon Effect): ما موجوداتی اجتماعی هستیم و ترس از جا ماندن (FOMO) یک محرک قدرتمند در عصر دیجیتال محسوب می‌شود.

چرا نمی‌توانیم از کنار دستکاری رسانه‌های اجتماعی بی‌تفاوت بگذریم؟

بیایید پرده از پشت صحنه‌ی این "حلقه‌های تعامل" برداریم. روند کار به این شکل است: شما مبلغی پرداخت می‌کنید تا عضو یک گروه انحصاری از «تعامل‌کنندگان» شوید. وقتی محتوایی منتشر می‌کنید، گروه را مطلع می‌کنید. ناگهان، پست شما با لایک‌ها، نظرات و اشتراک‌گذاری‌های اعضای حلقه سرازیر می‌شود.

اما صبر کنید، ماجرا ادامه دارد! بسیاری از این گروه‌ها بر اساس قانونی سختگیرانه عمل می‌کنند: «اگر به من کمک کنی، من هم به تو کمک می‌کنم.» شما موظفید در ازای تعامل دیگران، با محتوای آن‌ها تعامل داشته باشید.

این روند، یک شغل تمام‌وقت از تحسین متقابل ایجاد می‌کند که لینکدین را به یک طرح پانزی دیجیتالی برای تعامل تبدیل کرده است.

نتیجه؟پست‌های اعضای این حلقه‌ها به‌شدت در معرض دید قرار می‌گیرند، الگوریتم لینکدین فریب می‌خورد و تصور می‌کند این محتواها ارزشمند هستند و آن‌ها را به افراد بیشتری نمایش می‌دهد.

در همین حال، « دن» از بخش حسابداری که مقاله‌ای واقعاً مفید درباره‌ی تغییرات قوانین مالیاتی منتشر کرده، در این هیاهو گم می‌شود،چون به‌سادگی فکر می‌کرد محتوای خوب به‌تنهایی کافی است.

اما پیامدهای این وضعیت فراتر از شغل‌های فردی است. ما به‌عنوان یک جامعه، به‌طور فزاینده‌ای به پلتفرم‌هایی مثل لینکدین برای تصمیمات حرفه‌ای خود، از استخدام تا استراتژی‌های تجاری، متکی شده‌ایم.

اگر نتوانیم به نشانه‌هایی که این پلتفرم‌ها ارسال می‌کنند اعتماد کنیم، در واقع مسیر شغلی خود را با قطب‌نمایی هدایت می‌کنیم که نه به سمت حقیقت، بلکه به‌سمت هر چیزی که براق‌تر و چشمگیرتر است، اشاره دارد.

برندها: دوران خوش به پایان رسیده است

کمیسیون تجارت فدرال (FTC) تنها به دنبال تأثیرگذاران نوظهور نیست. برندهایی که به‌طور مداوم در تعقیب سراب «تعامل اصیل» هستند نیز تحت نظارت شدید قرار گرفته‌اند.

از این پس، دیگر امکان پرداخت هزینه برای دریافت لایک‌های جعلی، کامنت‌های دروغین یا اشتراک‌گذاری‌های ساختگی بدون خطر مواجهه با اقدامات قانونی وجود نخواهد داشت.

نمونه‌های برجسته از فریب دیجیتال

Sunday Riley۲۰۱۹: کارکنان این برند موظف شدند که نظرات مثبت جعلی در وب‌سایت سفورا بنویسند.

Fashion Nova ۲۰۲۰: متهم به حذف نظرات منفی از وب‌سایت خود شد.

رسوایی Devumi ۲۰۱۸: افشای خرید فالوورهای جعلی توسط بسیاری از سلبریتی‌ها، سیاستمداران و برندها.

ممنوعیت فروشندگان چینی آمازون ۲۰۲۱:برخی از فروشندگان بزرگ به دلیل ارائه کارت هدیه در ازای نظرات مثبت، از پلتفرم حذف شدند.

این موارد، الگویی نگران‌کننده را نشان می‌دهند: در رقابت برای جلب توجه دیجیتالی، حتی برندهای معتبر نیز که محصولات نسبتاً خوبی دارند، وسوسه می‌شوند که سیستم را دور بزنند.

عواقب روانی فالوورهای جعلی

تأثیرات این فریب دیجیتالی تنها به پویایی‌های بازار محدود نمی‌شود.

مطالعه‌ای در سال ۲۰۲۱ نشان داد که استفاده بیش از حد از رسانه‌های اجتماعی با افزایش خطر افسردگی مرتبط است. این پژوهش که بر روی ۵۳۹۵ بزرگسال طی شش سال انجام شد، دریافت افرادی که روزانه بیش از ۳۰۰ دقیقه از رسانه‌های اجتماعی استفاده می‌کنند، نسبت به کسانی که کمتر از ۱۲۰ دقیقه وقت می‌گذارند، در معرض خطر بالاتری برای ابتلا به افسردگی قرار دارند.

علاوه بر این، نظرسنجی مرکز پژوهشی Pew در سال ۲۰۲۰ نشان داد که ۶۴٪ از آمریکایی‌ها معتقدند رسانه‌های اجتماعی تأثیری عمدتاً منفی بر وضعیت فعلی کشور دارند. از مهم‌ترین نگرانی‌های مطرح‌شده در این نظرسنجی، انتشار اطلاعات نادرست و گسترش اخبار جعلی بود.

اما این فقط برندها و تولیدکنندگان محتوا نیستند که آسیب می‌بینند. مصرف‌کنندگان نیز، که دائماً با معیارهای جعلی و آمارهای دستکاری‌شده بمباران می‌شوند، در تلاشند تا در دنیایی که دیگر قابل اعتماد نیست، راه خود را پیدا کنند.

در یک نظرسنجی که در سال ۲۰۱۹ توسط Trustpilot انجام شد، ۴۹٪ از مصرف‌کنندگان اعلام کردند که نظرات جعلی یکی از مشکلاتی است که با سریع‌ترین رشد در بازار مصرف مواجه است.

این آمار تصویری واضح ارائه می‌دهند: تصنعی بودن و فریبکاری در اکوسیستم دیجیتال ما، به سلامت روانی جمعی و اعتماد ما به اطلاعات آنلاین آسیب جدی وارد کرده است.

پاک‌سازی بزرگ شبکه‌های اجتماعی: رؤیایی دست‌نیافتنی یا راه نجات دیجیتال ما؟

یک‌بار آخر هفته‌ای را صرف «پاک‌سازی» فیدهای شبکه‌های اجتماعی خود کردم. با چیزی جز عزم راسخ و یک بسته بزرگ پفک، شروع به آنفالو کردن حساب‌هایی کردم که درگیر روش‌های جعلی بودند.

بعد از دو ساعت، با انگشتانی نارنجی و سرگیجه ناشی از خیره شدن به صفحه، متوجه شدم که از بسیاری از حساب‌ها جدا شده‌ام. به فکری جالب رسیدم: شاید مشکل فقط من نیستم. شاید خود این پلتفرم‌ها نیاز به یک خانه‌تکانی اساسی دارند.

اما اینجاست که یک سؤال میلیون‌دلاری مطرح می‌شود: آیا واقعاً می‌توانیم از غول‌های شبکه‌های اجتماعی انتظار داشته باشیم که خودشان را اصلاح کنند؟

و در کمال تعجب، ممکن است خودتنظیمی بهترین راه‌حل ما باشد. چرا؟ چون هرچقدر هم که دوست داشته باشیم غیر از این باشد، مقررات دولتی با سرعت... خوب، با سرعت دولت حرکت می‌کنند.

پس چه چیزی می‌تواند این غول‌های دیجیتال را وادار کند که به وضعیت خود رسیدگی کنند؟ پاسخ ساده است، دوستان پفکی من: پول نقد سرد و سخت. یا بهتر بگوییم، احتمال از دست دادنش.

به این عوامل توجه کنید:
اقتصاد اعتماد: ۷۰٪ از مصرف‌کنندگان می‌گویند که اعتماد به یک برند امروز مهم‌تر از هر زمان دیگری است.

هزینه‌ی سمی بودن: هزینه‌های نظارت بر محتوا به شدت افزایش یافته است (فیس‌بوک در سال ۲۰۱۹ بیش از ۳.۷ میلیارد دلار برای ایمنی و امنیت هزینه کرد).

فرار استعدادها: با بدتر شدن تصویر عمومی، جذب استعدادهای برتر سخت‌تر می‌شود.

خروج تبلیغ‌کنندگان: تحریم تبلیغاتی فیس‌بوک در سال ۲۰۲۰ نشان داد که انگیزه‌های مالی چقدر سریع می‌توانند باعث تغییر شوند.

اما اینجا جایی است که موضوع جالب‌تر می‌شود. نظریه‌های سنتی اقتصادی می‌گویند که بدون فشار خارجی، شرکت‌ها خودشان را تنظیم نمی‌کنند. همه‌چیز درباره‌ی حداکثرسازی سود است، درست است؟

اشتباه است ! در اقتصاد توجه، اعتبار حکم سرمایه را دارد.

نمونه‌اش، ردیت. در سال ۲۰۱۵، این پلتفرم در مواجهه با شورش کاربران بر سر محتوای توهین‌آمیز، تصمیم گرفت چندین ساب‌ردیت بحث‌برانگیز را ممنوع کند.

نتیجه؟ در کوتاه‌مدت کاهش ترافیک، اما در بلندمدت رشد بیشتر و افزایش درآمدهای تبلیغاتی. گاهی اوقات، کمتر، بیشتر است.

پس، چطور می‌توانیم این پلتفرم‌ها را به سمت خودتنظیمی هوشمندانه سوق دهیم؟

در اینجا چند راهکار ممکن آورده شده است:

فشار تبلیغ‌کنندگان: تشویق برندها به سرمایه‌گذاری در پلتفرم‌هایی که اصالت را در اولویت قرار می‌دهند.

فعالیت‌های مصرف‌کنندگان: راه‌اندازی کمپین‌های مردمی برای مطالبه‌ی شفافیت و مدیریت بهتر محتوا.

نفوذ سرمایه‌گذاران: سرمایه‌گذاری مسئولانه‌ی اجتماعی دیگر فقط درباره‌ی نجات سیاره نیست؛ می‌تواند نجات اینترنت را هم شامل شود.

مشوق‌های قانونی: مشروط کردن «مصونیت حقوقی پلتفرم‌ها» مانند بخش ۲۳۰ قانون ایالات متحده به رعایت استانداردهای نظارت بر محتوا.

همه‌ی ما در این هرج‌ومرج دیجیتال مقصریم. اما با ترکیبی از مقررات هوشمندانه، خودتنظیمی و اراده‌ی جمعی، شاید بتوانیم راهی برای خروج از این وضعیت پیدا کنیم.

و شاید، فقط شاید، دستگاه اسپرسوی بعدی من واقعاً مطابق با نظرات مثبتش باشد.

سپاسگزارم که وقت گذاشتید.


درباره نویسنده:
نیلا در پلتفرم مدیوم (Medium) با بیش از ۴۸۰۰ دنبال‌کننده فعال است و در نشریاتی مانند «زنان در فناوری» (Women in Technology) و «روانشناسی محیط‌های کاری» (Psychology of Workplaces) مقالاتی منتشر می‌کند. او در نوشته‌هایش به موضوعاتی مانند مدیریت پروژه، چالش‌های محیط‌های کاری، و رهبری انسانی می‌پردازد.

منبع: Medium

مطالب مرتبط