جدیدترین مطالب

فصلنامه «گام سوم» شماره ۳
در این شماره نیز مقالاتی متنوع در موضوعات اقتصاد، آیندهپژوهی، خانواده به همراه بخشهای نوشتار، سیاست و پروندهای با عنوان «آیندهای قمر در عقرب» و بخش ضمیمه نوروزی با عنوان «بزرگ شدن در خاندان مرداک» چاپ شده است.

چگونه میتوان سکون نوآوری در اروپا را شکست؟
پس از دههها سرمایهگذاری در حوزه تحقیق و نوآوری (R&I)، اروپا همچنان از رهبران جهانی عقب مانده است. کمیسیون جدید اتحادیه اروپا باید با سیاستهای پراکنده مقابله کرده، رقابتپذیری را احیا کند و امنیت را در راهبرد رشد خود ادغام نماید.

بازگشت ترامپ،سقوط اسد: آیا ایران به توافق بهتری خواهد رسید؟
با آماده شدن دونالد ترامپ برای بازگشت به قدرت، فرصتی بیسابقه برای تأثیرگذاری بر مسیر حرکت ایران پدید آمده است؛ فرصتی برای احیای ترکیبی از فشار مؤثر و مذاکرات قوی که عمدتاً بر ممنوعیت دائمی و جزئینگرانهی تسلیحاتی تمرکز دارد، در حالی که در کنار آن، منافع داخلیِ ممکن برای تهران نیز در نظر گرفته شود.

چگونه نوع درست رشد را به دست آوریم؟
صندوق بینالمللی پول پیشبینی کرده است که نرخ رشد سالانه اقتصاد جهانی در پنج سال آینده به طور میانگین حدود ۳ درصد خواهد بود،ضعیفترین چشمانداز میانمدت در چند دهه اخیر. این تصویر در کشورهای دارای اقتصاد پیشرفته از همه تیرهتر است، جایی که انتظار میرود نرخ رشد همچنان در حالت رکود باقی بماند.
پربازدیدترین مطالب

هوش مصنوعی و سیاست: چگونه بفهمیم چه چیزی و چه کسی واقعی است؟
اگر خوششانس باشیم، فناوریهای جدید فقط باعث سردرگمی مختصری میشوند. وگرنه، حوزه سیاسی ما میتواند برای همیشه تغییر کند.

انواع هوش، کاربردهای هوش هیجانی و تقویت آن در کودکان
ین مطلب نگاهی دارد به انواع هوش و نقش مهم آنها در زندگی روزمره و تواناییهای شناختی انسان. همچنین مروری بر هوش هیجانی و کاربردها و روشهای تقویت آن در کودکان.

کاهش هدررفت غذا با اپلیکیشن موبایلی
اگرچه این اپلیکیشن غذای باقیماندهی رستورانها را ارزان در اختیار کاربران قرار میدهد، اما همچنان ابهاماتی دربارهی میزان واقعی کاهش هدررفت و استفادهی تجاری برخی کسبوکارها از این سیستم وجود دارد.

نویسنده: برایان مرچنت مترجم: مرجان بختیاری ۱۰ خرداد ۱۴۰۴
حریم خصوصی زیر ذرهبین: وقتی ماشینها حقیقت را فاش میکنند
یکی از مهندسان سابق گوگل، موتور جستوجویی به نام webXray ساخته است که هدفش یافتن جمعآوری دادهها و ردیابیهای غیرقانونی آنلاین است،با آرزوی تبدیل شدن به «هنری فورد دعاوی حقوقی فناوری».
این مطلب نوشتهای است از برایان مرچنت که در تاریخ ۲۴ ژوئیهی ۲۰۲۴ با عنوان
This Machine Exposes Privacy Violations
در وبسایت Wiredمنتشر شده است.
یکی از مهندسان سابق گوگل، موتور جستوجویی به نام webXray ساخته است که هدفش یافتن جمعآوری دادهها و ردیابیهای غیرقانونی آنلاین است،با آرزوی تبدیل شدن به «هنری فورد دعاوی حقوقی فناوری».
«این یک میدان بازی برابر نیست»، تیم لیبرت با لحنی پرحرارت میگوید، در حالیکه در دفتر خانگی سادهاش در سانیویل روی صندلی جابهجا میشود، نگاهی به مانیتورهای عظیمش میاندازد و در دسکتاپش کلیک میکند. «در واقع، این دقیقاً در نقطهی مقابل یک میدان بازی برابر قرار دارد، لعنتی!»
چیزی که لیبرت را برانگیخته، همان چیزی است که بیش از یک دهه است او را آشفته کرده؛ زمانی که در سال ۲۰۱۲، بهعنوان دانشجوی تحصیلات تکمیلی در دانشگاه پنسیلوانیا، شروع به پژوهش دربارهی روشهای ردیابی کاربران در وب کرد. هر روز، شرکتهایی که زیرساختهای عظیم و حیاتی وب را اداره میکنند — گوگل، مایکروسافت، فیسبوک — عادات مرور ما را ردیابی میکنند و انبوهی از دادهها دربارهی ما گردآوری میکنند، بر اساس چیزهایی که جستوجو میکنیم و صفحاتی که بازدید میکنیم. و ما، کاربران عادی اینترنت، تقریباً هیچچیزی دربارهی اینکه کدام وبسایتها چه دادهای جمعآوری میکنند و آن را به شرکتهایی مانند گوگل میفرستند، نمیدانیم.
وقتی دربارهی مکان دریافت خدمات سقط جنین جستوجو میکنید، آیا دادههای حساس شما در حال ردیابی و جمعآوری است؟ متأسفانه، بسیار احتمال دارد. آیا صفحهای دربارهی درمان اعتیاد یا سایتی با محتوای جنسی آدرس IP شما را فاش میکند؟ احتمالاً همینطور است. شمار بیشماری از وبسایتها (واقعاً بیشمار — دامنهی آن، همانطور که خواهیم دید، تقریباً غیرقابل درک است) دادههای خصوصی مربوط به فعالیتهای شما در وب را مستقیماً به درگاه شرکتهای بزرگ فناوری میفرستند. تا حدی به لطف تلاشهای پژوهشگرانی همچون لیبرت، از این موضوع مطلعیم سالهاست میدانیم که در حال ردیابی شدن هستیم — اما هنوز از جزئیات آن بیخبریم و از اختیار لازم بیبهرهایم، بنابراین این دریای نقضهای حریم خصوصی تبدیل به یکی دیگر از آن چیزهای بدی میشود که در اینترنتِ لبریز از بدیها اتفاق میافتد.
بسیاری از این دادههای در حال نشت، نه فقط بالقوه شرمآور یا زیانبار برای چشمانداز شغلی در صورت انتشار عمومی، بلکه آشکارا غیرقانونی هستند. در نیمدههی گذشته، اتحادیهی اروپا، چندین ایالت آمریکا، و دیگر دولتهای سراسر جهان قوانینی وضع کردهاند که گردآوری برخی انواع دادهها را محدود میکنند یا شرکتها را ملزم میسازند پیش از انجام آن، رضایت کاربر را کسب کنند. هر روز، ممکن است شرکتهای فناوری این قوانین را زیر پا بگذارند مثلاً زمانی که موتورهای جستوجو و وبسایتهای پزشکی با ردیابی و ثبت سوابق جستوجوی کاربران دربارهی بیماریها، و گاه درآمدزایی از آنها توسط شرکتهایی مانند گوگل، قوانین HIPAA را نقض میکنند؛ یا با نادیده گرفتن کوکیهای تبلیغاتی کارگذاشتهشده در وبسایتهای ناشران، بر قوانین رضایتگیری پا میگذارند.
لیبرت میگوید این همان دلیلی است که او webXray را توسعه داده نمونهای خام از آن را در حال حاضر برای من نمایش میدهد. این ابزار یک موتور جستوجوست برای ردیابی موارد خاص نقض حریم خصوصی در سراسر وب. با جستوجوی یک واژه یا وبسایت خاص، میتوانید با webXray ببینید کدام سایتها شما را ردیابی میکنند و این دادهها به کجا منتقل میشوند. مأموریتش ساده است: «میخواهم مجریان حریم خصوصی به همان اندازه فناوری در اختیار داشته باشند که ناقضان حریم خصوصی دارند.» هدفش، ایجاد توازن در میدان بازی است.
لیبرت قصد دارد چهارشنبه این وبسایت را بهصورت عمومی راهاندازی کند تا هر کسی بتواند درکی از گستردگی واقعی نقضهای حریم خصوصی که هر روز رخ میدهند، به دست آورد. همچنین یک نسخهی ممتاز برای تنظیمگران و وکلا در نظر گرفته شده که میتوانند با آن این نقضها را ارزیابی و پیگیری کنند. لیبرت در زمینهی موتورهای جستوجو و حریم خصوصی دیجیتال، تخصص دارد. او تا سال گذشته مهندس ارشد تیم حریم خصوصی در گوگل بود شرکتی که بزرگترین موتور جستوجو در جهان را اداره میکند و همچنین بزرگترین گردآورندهی دادههای میلیاردها کاربری است که از آن استفاده میکنند.
«هیچکس نمیخواهد کسی باشد که ماشین پولسازی را خراب کرد.»
تیم لیبرت، مهندس سابق گوگل و خالق webXray
لیبرت زمانی به ایدهی webXray رسید که هنوز دانشجوی تحصیلات تکمیلی بود و دربارهی شیوههای ردیابی کاربران توسط وبسایتها و انتقال این غنیمت دادهها به شرکتهای بزرگ فناوری، دلالان داده مانند اکسپریان، و دهها شخص ثالث دیگر تحقیق میکرد. او میگوید که روزی هنگام فکر کردن به معماری و فناوری تبلیغات در وبِ دههی ۲۰۱۰، طرح ابزاری را که بتواند این زنجیرههای پنهان داده را افشا کند، روی یک دستمال کاغذی کشید.
من هم حدود همان زمان برای نخستین بار با کار لیبرت آشنا شدم: در سال ۲۰۱۵، دربارهی پژوهشی نوشتم که او منتشر کرده بود و در آن، با استفاده از نسخهای ابتدایی از چارچوب webXray نشان داده بود وبسایتهای بزرگ پزشکی مانند CDC.gov و WebMD.com دادههای مربوط به صفحاتی که کاربران بازدید میکردند از جمله بیماریها و شرایط حساس سلامتی را با دهها طرف ثالث به اشتراک میگذارند، آن هم بهنحوی که شناسایی کاربران را برای آن طرفها آسان میکرد.
پس از دریافت مدرک دکتری و گذراندن دورهی فوقدکتری در آکسفورد، لیبرت در دانشگاه کارنگی ملون مشغول به کار شد و به پژوهشهای خود دربارهی وبی که در آن حریم خصوصی روزبهروز بیشتر از میان میرود، ادامه داد. او یافتههایی دربارهی «شیوع ردیابیهای شخص ثالث در صفحات وب مربوط به کووید-۱۹» و «نشت گستردهی دادههای جنسی» در سایتهای پورنو منتشر کرد. لیبرت بهتدریج به مدافع سرسخت حریم خصوصی آنلاین بدل شد و مقالههایی در نشریاتی چون نیویورک تایمز، گاردین و The Conversation نوشت.
در سال ۲۰۲۱، او در شرکتی مشغول به کار شد که بخش زیادی از عمر حرفهایاش را صرف بررسی و حتی نقد آن کرده بود: گوگل. (سخنگوی گوگل به نشریهی Wired میگوید این شرکت حریم خصوصی کاربران را بسیار جدی میگیرد.) لیبرت نسبت به این شغل مردد بود، اما در نهایت به این نتیجه رسید که اگر بخواهد واقعاً تأثیرگذار باشد، از درون شرکت میتواند نقش مؤثرتری در بهبود حریم خصوصی کاربران ایفا کند. حقوق ششرقمی هم بیتأثیر نبود. لیبرت میگوید: «از همان اول به خودم گفتم که دو سال به خودم مهلت میدهم، و اگر کار پیش نرود، اگر به جایی نرسم، قبل از اینکه دستبند طلایی گیرم بیفتد، بیرون میآیم.»
لیبرت بهعنوان مهندس ارشد در تیم حریم خصوصی گوگل استخدام شد؛ متخصصی در زمینهی کوکیها — فایلهای کوچک داده که هنگام بازدید از یک وبسایت جدید برای شناسایی شما ایجاد میشوند. بررسی کوکیها و نحوهی استفاده از آنها برای ردیابی فعالیت کاربران، یکی از ارکان اصلی پژوهشهای او بود. لیبرت میگوید نمیتواند حدس بزند چرا گوگل او را استخدام کرد، اما به نظرش این نشانهی خوبی بود که این غول فناوری به مسائلی که او طی سالها مطرح کرده بود، علاقهمند شده است.
با این حال، پیشبرد اهدافش کار آسانی نبود. یکی از دلایل آن، مقیاس عظیم سیستمهای گوگل بود که حتی فراتر از تصورات اولیهی لیبرت بود.
او میگوید: «هیچکس نمیتواند بفهمد که همهی این سامانهها چطور کار میکنند. واقعاً مغز آدم سوت میکشد.» لیبرت ادامه میدهد: «من دسترسی داشتم تا روی تعداد تصورناپذیری از کوکیها کوئری پایگاه داده اجرا کنم. اول که آمدم، فکر میکردم که این ماجرا مثل جادوگر شهر اُز است؛ فقط باید آن کسی را پیدا کنم که همهچیز را میداند و او اطلاعات را در اختیارم میگذارد.» اما این اتفاق نیفتاد، چون آن فرد اصلاً وجود نداشت. لیبرت میگوید: «من آمده بودم چون واقعاً کسی نبود که بتواند مستقیماً به بسیاری از سؤالاتی که بهعنوان پژوهشگر داشتم پاسخ دهد.» او میگوید آنچه یاد گرفت بیشتر دربارهی جنبههای فرهنگی و جامعهشناختی این شرکتها بود و اینکه این وجوه چگونه با فناوری واقعی گره خوردهاند. «بخشی از مسئله این است که همهچیز خیلی پیچیده است و درک همهچیز در سطح کلان دشوار — مسئله این نیست که کسی تلاش نمیکند؛ موضوع این است که مثل نگاه کردن به خورشید است.»
پس از جا افتادن در شرکت، لیبرت میگوید زمانش اساساً بین دو وظیفه تقسیم شده بود. یکی، کار با مهندسان معمولی برای بهبود قابلیتهای حفظ حریم خصوصی در محصولات گوگل. «نیمهی دیگر وقتم صرف تلاش برای قانع کردن مدیران اجرایی برای ایجاد تغییرات میشد.» او میافزاید: «و مشکلِ ایجاد تغییر در گوگل شبیه هر معضل نوآوری دیگری است.»
در قلب ماجرا، این واقعیت قرار داشت که چشمانداز حریم خصوصی بهسرعت در حال تغییر بود. زمانی که او بهعنوان پژوهشگر کارش را آغاز کرد، قوانین مناسبی برای حریم خصوصی دیجیتال وجود نداشت. اما امروز، لیبرت برآورد میکند که اکثریت کاربران وب دستکم تا حدی تحت پوشش قوانین حریم خصوصی آنلاین قرار دارند، و هر روز قوانین جدیدتری اجرایی میشود. با این حال، او معتقد است گوگل در پاسخگویی به این تغییرات کند عمل کرده است.
لیبرت میگوید: «مسائلی که من با آن مواجه بودم دقیقاً همان نوع مسائلی هستند که باعث شدند OpenAI گوگل را غافلگیر کند.» و ادامه میدهد: «وقتی یک سازمان آنقدر بوروکراتیک و بزرگ میشود و آنقدر پای پول وسط است، مهمترین کاری که میشود کرد این است که هیچ چیزی را تغییر ندهی. هیچکس نمیخواهد کسی باشد که ماشین پولسازی را خراب کرد.»
لیبرت میگوید: «بنابراین وقتم را بین این دو گروه میگذراندم — کسانی که واقعاً میخواستند کار درست را انجام دهند، و گروههای دیگری که بعضیشان بیست سال بود در شرکت بودند، روی تودهای از ثروت شخصی نشسته بودند و نمیخواستند هیچچیزی را تغییر دهند. اما دنیا عوض شده، و چیزی که من مدام سعی میکردم به مدیران بگویم این بود که: ببینید، دنیا فرق کرده. مهم نیست که گوگل بخواهد تغییر کند یا نه، ما مجبور خواهیم بود تغییر کنیم.»
لیبرت میگوید به دلیل توافقنامهی کاری نمیتواند وارد جزئیات اختلافاتش با مدیران گوگل شود، اما باور دارد که درخواستهایش بارها و بارها نادیده گرفته شدند. پژوهشهای خودش، حتی پیش از اینکه در گوگل مشغول به کار شود، نشان داده بود که گوگل از کوکیها برای جمعآوری دادههای مربوط به انواع مختلفی از جستوجوهای کاربران استفاده میکند و با کمک کوکیها این کاربران را بهطور گسترده ردیابی مینماید. امروزه، در مکانهایی مثل آلمان و کالیفرنیا، بخش بزرگی از دادههایی که از طریق کوکیها جمعآوری میشوند، در صورت نبود رضایت صریح کاربران، غیرقانونی تلقی میشوند. با این حال... «کوکیها آنقدر در سازوکار درآمدزایی شرکت ریشه دواندهاند که هیچکس جرئت نمیکرد بگوید: "وای، دنیا دارد تغییر میکند، ما باید خودمان را وفق بدهیم"،» لیبرت میگوید.
مت برایانت، سخنگوی گوگل، در بیانیهای به Wired میگوید که ادعاهایی مبنی بر بیتوجهی این شرکت به حریم خصوصی نادرست است. برایانت میگوید: «رعایت حریم خصوصی کاربران، اولویت نخست ماست، و هر ادعای خلاف این، اشتباه است.»
با این حال، روزی رسید که خشم فروخوردهی لیبرت فوران کرد. او میگوید: «فقط داشتم سعی میکردم با چهرهای آرام، عصبانیت درونم را کنترل کنم، در حالی که صدمین بار بود داشتم از همان افراد، همان سؤال را میپرسیدم و هیچکس هم مرا جدی نمیگرفت.» و ادامه میدهد: «در همان هفتهای که تصمیم گرفتم استعفا بدهم، یکی از رگهای چشمم پاره شد، چون در حال گفتوگو با یک وکیل بودم که با او اختلافنظر داشتم و داشتم بهشدت تلاش میکردم خشمم را مهار کنم.»
لیبرت تقریباً دقیقاً پس از دو سال، گوگل را ترک کرد.
او میگوید: «میخواهم هنری فوردِ دعاوی فناوری باشم این ماجرا را به یک خط تولید کارخانهای تبدیل کنم.»
پس از استعفا، لیبرت دوباره انرژیاش را صرف فشار آوردن به غولهای فناوری از بیرون کرد. او تصمیم گرفت ابزار webXray را، که سالها از آن برای پشتیبانی از تحقیقاتش استفاده کرده بود، به سامانهای عمومی تبدیل کند تا به کاربران عادی در درک وسعت گستردهی این مشکل کمک کند و این امکان را برای کنشگران، ناظران قانونی و وکلا فراهم سازد تا موارد نقض قانون را مستند کنند و به چالش بکشند — و حتی شاید باعث شوند شرکتهایی مثل گوگل بهخاطر تخلفات قانونی و جریمهها، میلیاردها دلار ضرر کنند.
webXray چگونه کار میکند؟ اساساً، میتوانید یک واژه — مانند «بارداری» یا «بیماری مقاربتی» یا هر چیز دیگری — یا یک وبسایت خاص را جستوجو کنید تا تصویری کلی از تمام وبسایتهایی بهدست آورید که به آن واژه متصلاند و دادهها و درخواستهای جستوجوی شما را، در ارتباط با نشانی IP شما، به گوگل، شرکتهای تبلیغاتی، و دلالان دادهی شخص ثالث ارسال میکنند.
برای اشاره به یک نمونهی معروف: اگر باردار باشید اما به کسی نگفته باشید، و با این حال، تبلیغات دیجیتالی پیشنمایشدار در سطح وب به شما محتوای مرتبط با بارداری نشان دهند، میتوانید از webXray استفاده کنید تا بررسی کنید کدام وبسایتهایی که بازدید کردهاید این دادهها را مستقیماً به گوگل ارسال میکنند، چه زمانی نشانی IP شما توسط یکی از خدمات تبلیغاتی گوگل برداشت شده، و چگونه شرکتهای فناوری در زمان واقعی این پروفایلهای دادهای را از شما میسازند.
لیبرت میگوید: «webXray میتواند بررسی کند که آیا برای هر کوکیای که وارد گوگل میشود، رضایت دریافت شده یا نه.»
اکثر کاربران اینترنت احتمالاً درک روشنی از وسعت دادههایی که این شرکتها با ردیابی فعالیتهای آنلاینشان جمعآوری میکنند ندارند — جستوجوی اطلاعات یا بازدید از وبسایتهایی مرتبط با هویت جنسی، شرایط سلامتی، یا مواردی مثل درمان اعتیاد؛ همهی اینها جمعآوری میشوند. لیبرت برآورد میکند که هر روز، احتمالاً تریلیونها کوکی بهطور غیرقانونی در وب انتقال مییابند. بسیاری از کوکیها قانونی و بیخطرند؛ بسیاری از کاربران نیز صراحتاً با ارسال دادههایشان به شرکتها موافقت کردهاند — مسئله، آن جریان عظیم و تقریباً غیرقابل درکی از کوکیهایی است که بدون آگاهی یا رضایت کاربران جمعآوری میشوند و اینجاست که با قانون در تضاد قرار میگیرند.
و بخشی از مشکل آن است که شرکتهای عظیمی مانند مایکروسافت، متا و گوگل شاید به این نتیجه برسند که نادیده گرفتن نقضهای احتمالی حریم خصوصی آسانتر و مقرونبهصرفهتر از پرداختن پیشدستانه به آنهاست — و ترجیح میدهند گهگاه جریمهای بپردازند تا اینکه واقعاً برای حل این مشکلات قدمی بردارند.
این، اتفاقاً، همان روشی است که لیبرت برای تأمین مالی این عملیات در نظر دارد — نسخهی پایهی webXray در دسترس عموم خواهد بود، اما او یک سطح خدمات تخصصی برای وکلا، نهادهای نظارتی، و کسبوکارهایی که به دنبال تطبیق فعالیتهای دیجیتال خود با قوانین هستند، ارائه خواهد داد. او همچنین خدمات مشاورهای ارائه میدهد و به عنوان کارشناس در دادگاهها شهادت خواهد داد.
من کلیدهای این وبسایت را در اختیار کوری داکترو، فعال حقوق دیجیتال، گذاشتم. او نگاهی گذرا به عملکرد آن انداخت و ایده را تأیید کرد. داکترو میگوید: «فکر میکنم بهترین مسیر، شکایتهای گروهی است»، و اشاره میکند که این ابزار میتواند منجر به مجموعهای از دادخواستهای گروهی علیه شرکتهای بزرگ فناوری شود. او میگوید: «تا زمانی که این ابزار صرفاً تماسهای API را افشا میکند که نشان میدهد گوگل دارد دادههایی را دریافت میکند که رضایت قانونی برای دریافت یا نگهداری آنها ندارد، این حرکت درستی است. بهنظرم این یک مدرک کلیدی است.»
لیبرت نیز با او همعقیده است: «بله، میخواهم هنری فوردِ دعاوی فناوری باشم — این ماجرا را به یک خط تولید کارخانهای تبدیل کنم.»
او کارش را شروع کرده است. سه ماه پس از ترک گوگل، لیبرت بهعنوان کارشناس در یک دادگاه حاضر شد و شهادت داد که برخی وبسایتها، بهطور غیرقانونی، دادهها را افشا کردهاند — علیه گوگل. کارفرمای سابق او تلاش کرد تا او را از این پرونده کنار بگذارد و استدلالش، تا حدی طنزآمیز، این بود که لیبرت «اطلاعات بیش از حدی» دارد. بنا بر اسناد دادگاه، در تیم سیاستگذاری و استانداردهای داخلی گوگل، «دکتر لیبرت به فرد مرجع در تمام موضوعات مرتبط با کوکیها تبدیل شده بود.» (روز دوشنبه، یک قاضی این پرونده را رد کرد؛ البته با حق درخواست تجدیدنظر.)
لیبرت در مورد واکنش گوگل میگوید: «وقتی اولین دعوای حقوقی را انجام دادم و برایش از webXray استفاده کردم، دیوانه شدند. وقتی به آن اسناد حقوقی نگاه میکنید، یک چیز محرک اصلی آنهاست — ترس. آنها از در دسترس بودن این دادهها میترسند، چون میدانند که اینها روی درآمدشان تأثیر میگذارد. و این موضوع آنها را میترساند.»
لیبرت میگوید: «یکی از تراژدیهای گوگل این است که زمانی با رفتار مثبت الگو بود، اما بهویژه در سه تا پنج سال گذشته، دیگر بهشیوهای مثبت الگو نیست، بلکه سیستماتیک و منفی عمل میکند. و فکر میکنم این دارد وب را به آتش میکشد — قدرتمندترین شرکت دارد کارهایی میکند مثل توصیهی استفاده از چسب برای پخت پیتزا. مسئله فقط این نیست که یک وبسایت این کار را میکند، بلکه مسئله این است که پلتفرم تبلیغاتی این کار را انجام میدهد — و این بخشی از ناامیدی من بود.»
گوگل، البته، با این توصیف از ابزارها و عملکردش موافق نیست. مت برایانت، سخنگوی شرکت، میگوید: «ما محصولاتمان را با محافظتهای قوی از نظر امنیت و حریم خصوصی طراحی و ایجاد میکنیم، از جمله کنترلهای ساده برای مدیریت و حذف دادهها.» او اضافه میکند: «در حوزهی تبلیغات، گوگل نخستین شرکتی بود که ابزاری ارائه داد تا مردم بتوانند تنظیمات تبلیغات خود را ببینند و آنها را تغییر دهند، و حتی بهطور کامل از تبلیغات شخصیسازیشده انصراف دهند.»
با وجود دیدگاه تاریک لیبرت نسبت به وضعیت فعلی حریم خصوصی آنلاین، او در واقع خوشبین است. او باور دارد که webXray میتواند به تسریع گذار به اینترنتی بهتر، خصوصیتر و ایمنتر کمک کند — مسیری که در حال حاضر گوگل و دیگر غولهای فناوری در برابر آن مانعتراشی میکنند. و شاید اتفاقی نباشد که در ماههای اخیر، موجی از استعفا و اخراج در تیمهای حریم خصوصی گوگل به راه افتاده است: اعلام خروج کیث انرایت، مدیر حریم خصوصی گوگل، در ژوئن صورت گرفت، و گفته شده که این سمت دیگر جایگزینی نخواهد داشت. لیبرت میگوید که همکارانش بهطور دستهجمعی اخراج میشوند. از دید او، به نظر میرسد که گوگل دارد در دقیقاً همان زمانی که کاربران خواستار سیاستهای قویتری در حوزهی حریم خصوصی هستند، این موضوع را به اولویت پایینتری تنزل میدهد.
او میگوید: «مشکل ما ۱۰ تا ۱۵ سال پیش این بود که قانونی وجود نداشت. حالا بسیاری از کشورها قانون دارند — اکثریت مردم جهان تحت پوشش قوانین حریم خصوصی داده قرار دارند، اما اجرا هنوز به آن سطح نرسیده. ولی این وضعیت تغییر خواهد کرد. من فکر میکنم میتوانیم این روند را سرعت ببخشیم.»
چون مردم خواهان حریم خصوصی هستند؛ همینقدر ساده.
و به همین دلیل است که او تصور میکند دفاتر حقوقی، سازمانهای دولتی و کسبوکارها به موتور جستوجوی جدیدش روی خواهند آورد تا به شناسایی نقضهای حریم خصوصی در سطح وب کمک کنند.
شاید به همین خاطر است که شعار webXray ساده و آرمانگرایانه است: «حریم خصوصی، اجتنابناپذیر است.»
شاید بهزودی مشخص شود که چنین خواهد بود.
درباره نویسنده:
برایان مرچنت؛ نویسندهای مستقر در لسآنجلس است. او نویسندهی کتاب The One Device، کتاب Blood in the Machine، و خبرنامهای به همین نام است.