جدیدترین مطالب
فصلنامه «گام سوم» شماره ۱
در این شماره، مقالات متنوعی در موضوعات اقتصاد، آینده مشاغل، آیندهپژوهی، خانواده، تغییرات اقلیمی و سیاست به همراه بخشها نوشتار، شرح مفصل، گفتوگو و پروندهای با عنوان «شک عمیق» چاپ شده است.
صنعت بازی و شمشیر دو لبه هوش مصنوعی
بازیهای ویدیویی با قدرت هوش مصنوعی سریعتر تولید میشوند، اما این موضوع چه تاثیری بر کیفیت بازیها و آینده شغلی هنرمندان و کارگران صنعت بازیسازی دارد؟ این مقاله شما را به عمق این چالش میبرد.
بایدها و نبایدهای اشتغال نوجوانان
اشتغال نوجوانان میتواند فرصتی برای یادگیری مهارتهایی مثل مدیریت زمان یا تقویت اخلاق کاری باشد یا میتواند به کابوسی تبدیل شود. همه آنچه والدین باید بدانند را اینجا بخوانید.
پایان اینفلوئنسرها
در جهانی که اینفلوئنسرها در حال افزایش بیرویه هستند و دامنه توجه انسان کمتر از چند ثانیه شده است، چه اتفاقی برای ارزش واقعی محتوا خواهد افتاد؟ این مقاله به بررسی اشباع شبکههای اجتماعی از اینفلوئنسرها و تأثیر آن بر کیفیت ارتباطات و فرهنگ دیجیتال میپردازد.
نویسنده: ریچارد فورنو مترجم: آناهیتا پاشاه ۱۶ مرداد ۱۴۰۳
چگونه چرخه خشونت سیاسی و شبکههای اجتماعی را بشکنیم
مدتهاست که مشخص شده است که روایتها، میمها و محتواهای اینترنتی میتوانند مانند آتش در سراسر جهان پخش شوند، پیش از آنکه حقیقت واقعی آشکار گردد. متأسفانه، این روایتها، چه واقعی و چه خیالی، میتوانند توسط سازمانهای خبری سنتی جذب شوند و در نتیجه به درجهای از مشروعیت ادراک شده دست یابند و بیشتر منتشر گردند.
این مطلب نوشتهای است از ریچارد فورنو در تاریخ ۱۶ جولای ۲۰۲۴ با عنوان
Social media and political violence – how to break the cycle
در وبسایت The Conversation منتشر شده است. ترجمه این مطلب توسط آناهیتا پاشاه انجام شده و در اختیار خوانندگان گرامی قرار میگیرد.
تلاش برای ترور دونالد ترامپ در ۱۳ ژوئیه ۲۰۲۴ به یک فصل انتخاباتی که از قبل هم بسیار متشنج بود، آتش بیشتری افزود. در این مورد، خشونت سیاسی علیه حزبی انجام شد که اغلب خود مدافع آن بوده است. این حادثه نشان میدهد که چگونه خشونت سیاسی میتواند غیرقابلکنترل باشد و چقدر شرایط فعلی برای آمریکا خطرناک است.
بخشی از پیچیدگی این وضعیت به طبیعت بحثبرانگیز و خصمانه سیاست آمریکا برمیگردد. اما فناوری باعث میشود درک تحولات ناگهانی خبری برای آمریکاییها دشوارتر شود. روزهایی که تنها چند رسانه خبری پس از بررسی دقیق توسط روزنامهنگاران حرفهای اخبار را به بخشهای وسیعی از جامعه گزارش میکردند، به سر آمدهاند.
در مقابل، امروزه هر کسی میتواند بهصورت آنلاین اخبار را «گزارش» کند، آنچه که بهعنوان «تحلیل» وقایع ادعا میکند را ارائه دهد و واقعیت، داستان، حدس و گمان و نظر را برای تطبیق با روایت یا دیدگاه سیاسی مطلوب ترکیب نماید. سپس این دیدگاه به واسطهی جایگاه رسمی نویسنده، میزان ثروت و دارایی، تعداد دنبالکنندگان در رسانههای اجتماعی، یا توجه سازمانهای خبری جریان اصلی که به دنبال پر کردن چرخههای خبری هستند، بالقوه مشروع به نظر میرسد.
و این پیش از آن است که به کلیپهای صوتی و ویدیویی دیپفیک متقاعدکننده اشاره کنیم، که دروغها و تحریفهای آنها میتواند به گسترش بیشتر سردرگمی و بیاعتمادی در فضای آنلاین و جامعه منجر شود.
روایتهای مبتنی بر اینترنت امروزی نیز اغلب شامل حملات شخصی میشوند، چه بهصورت مستقیم و چه از طریق اشاره و القا – چیزی که کارشناسان آن را «تروریسم تصادفی» مینامند و میتواند افراد را به خشونت ترغیب کند. خشونت سیاسی نتیجه اجتنابناپذیر است و سالهاست که چنین بوده، از جمله حملات به نماینده مجلس «گبی گیفوردز»، همسر رئیس سابق مجلس نانسی پلوسی، تیراندازی در تمرین بیسبال کنگره در سال ۲۰۱۷، شورش ۶ ژانویه ۲۰۲۱، و اکنون تلاش برای ترور یک رئیسجمهور سابق که دوباره برای کاخ سفید در حال رقابت است.
وقتی گلولهها و تئوریهای توطئه به پرواز درمیآیند
به عنوان یک محقق امنیتی و اینترنتی، برای من کاملاً قابل پیشبینی بود که در عرض چند دقیقه پس از حمله، شبکههای اجتماعی راستگرا با روایتهای واکنشی فوری که تقصیر را به رقبای سیاسی، رسانهها یا ادعای «توطئه داخلی» توسط دولت فدرال نسبت میدادند، منفجر شود.
اما این فقط کاربران عادی اینترنت یا بزرگان برجسته تجارت نبودند که این شعلهها را دامن میزدند. چندین جمهوریخواه چنین اظهاراتی را از حسابهای رسمی رسانههای اجتماعی خود منتشر کردند. به عنوان مثال، کمتر از یک ساعت پس از حمله، مایک کالینز، نماینده جورجیا، رئیسجمهور جو بایدن را به «تحریک به ترور» متهم نمود و گفت بایدن «دستورات را صادر کرده». سناتور اوهایو، جی. دی. ونس، که اکنون نامزد معاونت ریاست جمهوری ترامپ است، نیز به طور ضمنی بایدن را مسئول این حمله دانست.
رئیسجمهور سابق خونآلود ایستاد و منتقل شدنش به محل امن که توسط سرویس مخفی انجام میشد را برای گرفتن عکسی با مشتهای بالا به تأخیر انداخت و کمپین او همان شب یک ایمیل سرسختانه برای جمعآوری کمکهای مالی منتشر کرد. این اقدام باعث شد برخی از منتقدان ترامپ ادعا کنند که این حادثه یک حمله «پرچم دروغین»[1] بوده که برای جلب توجه ملی و همدردی صحنهسازی شده است. دیگران نیز ادعا کردند که این حادثه با پیامهای مداوم ترامپ به حامیانش که او قربانی آزار و اذیت است، همخوانی دارد.
از دیدگاه تاریخی، شایان ذکر است که ژایر بولسونارو، رئیسجمهور راستگرای سابق برزیل، در سال ۲۰۱۸ از یک تلاش برای ترور جان سالم به در برد و در سال ۲۰۱۹ به رئیسجمهور بعدی کشور تبدیل شد.
اطلاعات نادرست میتواند سریعتر از آنکه حقیقت بتواند به آن برسد، در سراسر جهان پخش شود.
مدتهاست که مشخص شده است که روایتها، میمها و محتواهای اینترنتی میتوانند مانند آتش در سراسر جهان پخش شوند، پیش از آنکه حقیقت واقعی آشکار گردد. متأسفانه، این روایتها، چه واقعی و چه خیالی، میتوانند توسط سازمانهای خبری سنتی جذب شوند و در نتیجه به درجهای از مشروعیت ادراک شده دست یابند و بیشتر منتشر گردند.
بسیاری از افرادی که بیننده چنین پیامهایی هستند که هم توسط شبکههای اجتماعی و هم توسط رسانههای خبری سنتی تقویت میشوند، اغلب آنها را باور میکنند و برخی ممکن است با خشونت سیاسی یا تروریسم پاسخ دهند.
چه چیزی میتواند کمک کند؟
چندین پژوهش نشان میدهند که افراد عادی میتوانند از طریق راههای مختلفی به شکستن این چرخه خطرناک کمک کنند.
اطمینان از اعتبار اخبار
بلافاصله پس از انتشار اخبار فوری، مهم است که به یاد داشته باشیم اولین گزارشها اغلب نادرست یا ناقص هستند. به جای عجله در بازنشر محتوا در طی رویدادهای خبری که به سرعت در حال توسعه هستند، بهتر است از بازنشر یا تقویت محتوای آنلاین بلافاصله خودداری کنیم. زمانی که اطلاعات توسط چندین منبع معتبر، ترجیحاً از سراسر طیف سیاسی، تأیید شده باشد، احتمالاً به اندازه کافی امن است که باور کنیم و به اشتراک بگذاریم.
آموزش سواد رسانهای
در بلندمدت، به عنوان یک کشور و جامعه، درک بیشتر از نحوه تعامل فناوری و تمایلات انسانی مفید خواهد بود. آموزش سواد رسانهای و تفکر انتقادی به کودکان مدرسهای میتواند به آمادهسازی شهروندان آینده کمک کند تا در دنیایی پیچیده و مملو از اطلاعات متضاد، حقیقت را از تخیل تفکیک نمایند.
رویکرد دیگری که میتوان اتخاذ کرد، گسترش درسهای مدنی و تاریخ در کلاسهای مدرسه است تا به دانشآموزان این توانایی را بدهد که از گذشته بیاموزند و – همه ما امیدواریم – اشتباهات گذشته را تکرار نکنند.
نظارت بر پلتفرمها
شرکتهای رسانههای اجتماعی نیز بخشی از راهحل بالقوه هستند. در سالهای اخیر، آنها تیمهایی که برای نظارت بر محتوا و افزایش اعتماد کاربران به اطلاعات موجود در پلتفرمهایشان تشکیل شده بودند را منحل کردهاند.
حکمهای اخیر دیوان عالی کشور به وضوح نشان میدهد که این شرکتها آزاد هستند تا در صورت تمایل، فعالانه پلتفرمهای خود را از اطلاعات نادرست، اطلاعات غلط و نظریههای توطئه پاکسازی کنند. اما شرکتها و مدعیان «آزادی بیان مطلق»، از جمله مالک X؛ ایلان ماسک، که از حذف محتوای جنجالی [هرچند به لحاظ فنی، مغایر قانون نیستند] از پلتفرمهای خود خودداری میکنند، ممکن است امنیت عمومی را به خطر بیندازند.
اطلاعرسانی دقیق و بدون حاشیه
سازمانهای رسانهای سنتی مسئولیت دارند که به طور عینی و بیطرفانه به اطلاعرسانی عمومی بپردازند و به نظریههای توطئه تایید نشده یا اطلاعات نادرست مجال انتشار ندهند. در حالت ایدهآل، مهمانان واجد شرایط که به برنامههای خبری دعوت میشوند، به جای حدس و گمان، حقایق مفید و نظرات آگاهانه به گفتوگوی عمومی اضافه میکنند. و مجریان جدی اخباری نیز بهتر است استفاده از تکنیکهای کلامی مانند «پرسیدن سوالات ظاهرا بیطرفانه و کنجکاوانه» یا «پرداختن به هر دو طرف قضیه» [که ممکن است به طور غیرمستقیم به ترویج اطلاعات نادرست یا نظریههای توطئه کمک کنند] خودداری نمایند، چرا که این روشها اغلب نظریههای حاشیهای [که معمولاً از اینترنت میآیند] را وارد چرخه خبری میکنند و به آنها اعتبار و انتشار بیشتری میدهند.
نقش عموم مردم
شهروندان مسئول میتوانند تمرکز خود را بر انتخاب مقامات و حمایت از احزاب سیاسی بگذارند که از پذیرش نظریههای توطئه و حملات شخصی به عنوان استراتژیهای عادی خودداری میکنند. رأیدهندگان میتوانند مشخص کنند که به سیاستمدارانی که بر دستاوردهای سیاستگذاری تمرکز دارند، نه بر تصویر رسانهای و تعداد دنبالکنندگانشان در شبکههای اجتماعی، پاداش خواهند داد.
این کار میتواند به مرور زمان این پیام را برساند که نمایشهای سیاسی مدرن در اینترنت عموماً هدف مفیدی جز ایجاد نفاق اجتماعی و تضعیف توانایی دولت در عملکرد ندارد و میتواند به خشونت سیاسی و تروریسم منجر شود.
قابل درک است که اینها درمانهای فوری نیستند. بسیاری از این تلاشها، شاید حتی سالها، زمان و پول و شجاعت برای دستیابی نیاز خواهند داشت.
تا آن زمان، شاید آمریکاییها بتوانند به قاعده طلایی بازگردند: «با دیگران چنان رفتار کن که میخواهی با تو رفتار شود». تأکید بر حقایق در چرخه خبری، یکپارچگی در عرصه عمومی و سواد رسانهای در مدارس ما، میتوانند مکانهای خوبی برای شروع این مسیر باشند.
درباره نویسنده:
ریچارد فورنو؛ مدرس ارشد در رشته علوم کامپیوتر و مهندسی برق، دانشگاه مریلند، بالتیمور کانتی
[1] False Flag: به عملیاتی اشاره دارد که توسط یک گروه یا دولت انجام میشود، اما به گونهای طراحی شده است که به نظر برسد توسط گروه یا دولت دیگری انجام شده است. هدف این گونه عملیاتها معمولاً ایجاد سردرگمی، فریب دادن عموم مردم، یا جلب همدردی و حمایت است.