جدیدترین مطالب
فصلنامه «گام سوم» شماره ۱
در این شماره، مقالات متنوعی در موضوعات اقتصاد، آینده مشاغل، آیندهپژوهی، خانواده، تغییرات اقلیمی و سیاست به همراه بخشها نوشتار، شرح مفصل، گفتوگو و پروندهای با عنوان «شک عمیق» چاپ شده است.
صنعت بازی و شمشیر دو لبه هوش مصنوعی
بازیهای ویدیویی با قدرت هوش مصنوعی سریعتر تولید میشوند، اما این موضوع چه تاثیری بر کیفیت بازیها و آینده شغلی هنرمندان و کارگران صنعت بازیسازی دارد؟ این مقاله شما را به عمق این چالش میبرد.
بایدها و نبایدهای اشتغال نوجوانان
اشتغال نوجوانان میتواند فرصتی برای یادگیری مهارتهایی مثل مدیریت زمان یا تقویت اخلاق کاری باشد یا میتواند به کابوسی تبدیل شود. همه آنچه والدین باید بدانند را اینجا بخوانید.
پایان اینفلوئنسرها
در جهانی که اینفلوئنسرها در حال افزایش بیرویه هستند و دامنه توجه انسان کمتر از چند ثانیه شده است، چه اتفاقی برای ارزش واقعی محتوا خواهد افتاد؟ این مقاله به بررسی اشباع شبکههای اجتماعی از اینفلوئنسرها و تأثیر آن بر کیفیت ارتباطات و فرهنگ دیجیتال میپردازد.
نویسنده: ابی آلتن شوارتز مترجم: مرجان بختیاری ۱۶ مهر ۱۴۰۳
چرا ویدیوهای مرتبسازی اینقدر لذتبخش هستند؟
این مقاله به شما نشان میدهد چرا تماشای این ویدیوها انقدر جذاباند و چگونه میتوانند به چالشهای روانی ما مرتبط باشند. اما سوال دیگر این است که آیا میتوانند زندگیتان را تغییر دهد؟ پاسخ را در ادامه بخوانید.
این مطلب نوشتهای است از ابی آلتن شوارتز که در تاریخ ۹ سپتامبر ۲۰۲۲ با عنوان
Why Watching Decluttering Videos Feels So Good
در وبسایت Wired منتشر شده است. ترجمه این مطلب توسط مرجان بختیاری انجام شده و در اختیار خوانندگان گرامی قرار میگیرد.
من اعترافی دارم. گاهی وقتی تنها هستم و احساس تنش میکنم، وقفهای در کاری که انجام میدهم ایجاد میکنم، آیفونم را برمیدارم و نوع خاصی از ویدیوها را برای کاهش استرسم تماشا میکنم: ویدیوهای پاکسازی خانه.
تماشای کسی که ماهرانه یک دسته لباس را به بستههای مرتب و عمودی تا میزند یا تنقلات را از بستهبندیهای خریداریشده از فروشگاه به ظروف شفاف آکریلی با برچسبهای زیبا انتقال میدهد، لذت پنهانی من است. به نظر میرسد این لحظات، هرچند بیهوده، پناهگاهی از نظم در دنیایی فزاینده آشوبناک فراهم میکنند. بعد از ۱۰ دقیقه دیدن مرتبسازی کشوهای آرایش، چیدن مجدد قفسههای یخچال، و پاکسازی اتاقهای لباسشویی، احساس آرامش و وضوح ذهنی بیشتری میکنم.
در حالی که خطرات پیمایش بیهدف به خوبی مستند شده است، همچنین ممکن است از مصرف عمدی محتوای دیجیتال برای بهبود سلامت روان بهرهمند شویم. اما چه چیزی در مورد این ویدیوهای خاص برای من اینقدر جذاب بود؟
کریستی فیلیپس، روانشناس مستقر در مینهسوتا توضیح میدهد که «مغز ما نظم را دوست دارد و ما میدانیم که داشتن محرکهای کمتر در اطرافمان به آرامش کمک میکند.» او به محبوبیت ویدیوهای پاکسازی خانه در ریلز و تیکتاک اشاره میکند، همچنین افزایش برنامههای تلویزیونی «سازماندهی با Home Edit» و «HGTV: خانه به هم ریخته» در نتفلیکس.
اما در حالی که همه ما از حس رضایت بعد از تمیز کردن یک کشوی بهم ریخته در زندگی واقعی لذت میبریم، وقتی به سراغ حوزههای پیچیدهتر بینظمی در زندگیمان میرویم، همچنان تعلل میکنیم.
تماشای این ویدیوها حس کنترل فوری و پیروزیهای کوچک را فراهم میکند، بهویژه زمانی که احساس خستگی و ناتوانی میکنیم.
فیلیپس معتقد است این موضوع به جذابیت ویدیوهایی که من تماشا میکنم مربوط میشود. او میگوید: «وقتی سعی میکنیم فضای خودمان را مرتب کنیم، به آن اشیا دلبستگی عاطفی داریم.» چه به دلیل خاطراتی که به آن اشیا مرتبط هستند و چه به دلیل احساس گناه از دور انداختن چیزی که برایش پول خرج کردهای، وظیفه ارزیابی ذهنی هر آیتم میتواند طاقتفرسا باشد.
او توضیح میدهد که با یک ویدیو، «شما سرعت بالای مرتبسازی را میبینید ... بنابراین به ما این امید و مثبتاندیشی را میدهد که، اوه، من هم میتوانم این کار را انجام دهم.»
لحظات بیذهن یا مداخلهای ذهنآگاهانه؟
ویدیوهای قبل و بعد از تغییر، چه در مد، زیبایی یا طراحی خانه، جذابیت جهانی دارند. اما برای درک بهتر آنچه از نظر عصبی در حال رخ دادن است، به آمیت اتکین، روانپزشک و عصبشناس و استاد دانشگاه استنفورد و بنیانگذار و مدیرعامل Alto Neuroscience مراجعه کردم.
اتکین توضیح میدهد که در قشر مغزی، که بیرونیترین لایه مغز است، سیستمهایی وجود دارند که مسئول تعدادی از عملکردهای عالی مانند برنامهریزی، توجه، استدلال، حافظه و یادگیری، عملکردهای عاطفی، حسی و حرکتی هستند. چون مغز عدم اطمینان را نامطلوب میداند، حوزه عاطفی به پیشبینیناپذیری با یک سیگنال واکنش نشان میدهد.
تماشای صحنههای نظمدهی به ما کمک میکند تا از استرسهای ناشی از عوامل غیرقابلپیشبینی زندگی دور شویم.
در چند سال گذشته، بسیاری از ما استرسهای مداوم و شدید را تجربه کردهایم، چه ناشی از اضطراب اقلیمی، اختلافات سیاسی و ناپایداری اقتصادی باشد یا به دلیل بیماریهای همهگیر ماندگار. همه اینها دارای یک عنصر مشترک هستند: عدم اطمینان، که مغز را برای توجه بیشتر تحریک میکند.
اتکین میگوید: «بنابراین آن سیگنال عدم اطمینان، که معمولاً سیگنالی است که باعث افزایش کنترل شناختی میشود، چیزی است که ما حدس میزنیم شما با این ویدیوها آن را تسخیر میکنید.» به عبارت دیگر، با تماشای صحنههای نظم و پیشبینیپذیری، من واکنش عدم اطمینان مغزم را متوقف میکنم و تمرکز را از این عوامل استرسزا بزرگ منحرف میکنم.
استفاده محتاطانه از محتوای دیجیتال
ساشا حمدانی روانپزشکی در کانزاس است که در روزهای ابتدایی همهگیری، حسابهای تیکتاک و اینستاگرام خود را راهاندازی کرد. او از پلتفرم خود برای آموزش مردم در مورد ADHD استفاده میکند، موضوعی که هم به عنوان پزشک و هم شخصاً به آن میپردازد.
حمدانی میگوید ویدیوهایی که من جذب آنها میشوم، رضایتهای کوچک و فوری فراهم میکنند؛ پیروزیهای سریع وقتی که احساس خستگی میکنم و به دنبال حس کنترل هستم. او میگوید: «این چیزهای دیگر که نیاز به مراقبت دارند، چیزهای بزرگتر و بلندمدتتری هستند.» او ویدیوهای کوتاه و تیکتاکها را به عنوان قطعات قابل هضم محتوا توصیف میکند که «تقریباً بلافاصله جذاب هستند و بهطور هدفمند طراحی شدهاند.»
سرعت و کارآمدی این ویدیوها ما را تشویق میکند که فکر کنیم خودمان نیز میتوانیم چنین کاری انجام دهیم.
اگر از من بخواهید ویدیویی از کسی که مواد غذایی را مرتب میکند یا یک کشو را در زمان واقعی منظم میکند تماشا کنم، احتمالاً شما را مسخره خواهم کرد. اما یک ویدیو از همان فعالیت را با استفاده از برشهای سریع، روایت سریع، نورپردازی حرفهای و قطعهای از یک آهنگ محبوب تولید کنید، من مجذوب میشوم. حمدانی میگوید: «این سرگرمکننده است، مقدار زیادی اطلاعات در مدت زمان کوتاهی ارائه میشود.»
او میگوید که استفاده از این ویدیوها برای الهام گرفتن خوب است، اما او هشدار میدهد که نباید مقایسههای غیرواقعی انجام دهید، با اشاره به اینکه تولیدکنندگان محتوا همیشه به این سبک زندگی نمیکنند. او پیشنهاد میکند بپرسید: «چطور میتوانم این را برای خودم عملی کنم؟ و چطور میتوانم از این تصویر یا ویدیو برای بهینهسازی عادات و روالهای فعلیام استفاده کنم تا کارها را آسانتر یا زیباتر کنم؟»
برخی افراد به جای اقدام عملی، در مرحله «آماده شدن برای آماده شدن» متوقف میشوند و تماشای ویدیوها نوعی فرار از عمل به حساب میآید.
هر یک از متخصصان بر اهمیت تعادل تأکید کردند: مصرف محتوا باید آگاهانه باشد و زمان از دست نرود، همچنین باید ورزش کنید و هوای تازه بگیرید، از جمله نور صبحگاهی برای تنظیم ریتم شبانهروزی خود. آنها همچنین توصیه میکنند چند ساعت قبل از خواب صفحهها را خاموش کنید تا بهداشت خواب بهتری داشته باشید و مطمئن شوید که مصرف دیجیتال، شما را از مسئولیتهای اجتماعی، کاری و خانوادگی دور نمیکند.
حمدانی توصیه میکند بعد از پیمایش در گوشی، به احساسات خود توجه کنید. اگر احساس خستگی، اضطراب یا نارضایتی از خود یا زندگیتان دارید، ممکن است آن محتوا برای شما مناسب نباشد.
تصویریسازی میتواند مقدمهای برای تغییر باشد
در حالی که ویدیوهای مرتبسازی خانه ممکن است برخی افراد را به سازماندهی تشویق کنند، میتوانند به نوعی از فرار از واقعیت هم تبدیل شوند. اتکین توضیح میدهد که تماشای کسی که کمد خود را مرتب میکند، به جای اینکه روی مرتبسازی کمد خودتان کار کنید، میتواند نشاندهنده حالتی ذهنی باشد که به آن «پیشتفکر» گفته میشود؛ جایی که فرد میخواهد برای تغییر آماده شود اما هنوز به آن مرحله نرسیده است. او میگوید: «بنابراین آنها خود را آماده میکنند تا برای تغییر آماده شوند اما اغلب، کار در همین جا متوقف میشود.» او اضافه میکند که یکی از بزرگترین موانع در تغییر رفتاری، حرکت از مرحله پیشتفکر به هر نوع اقدام عملی است.
تصمیم گرفتم عمیقتر بررسی کنم و ببینم آیا عادت من به تماشای این ویدیوها میتواند نوعی فرار از کارهایی باشد که از آنها اجتناب میکنم. در ابتدا، این فکر درست به نظر نمیرسد. من فردی مرتب هستم. هر روز تختم را مرتب میکنم و به ندرت ظرفهای نشسته را در سینک رها میکنم. حتی چند سال پیش کمدم را با استفاده از روش کنماری مرتب کردم و توانستهام عمدتاً آن را حفظ کنم. سپس ناگهان متوجه نکتهای شدم.
در شش ماه گذشته، من و همسرم درباره مرحله بعدی زندگیمان جدیتر صحبت کردهایم. با نزدیکشدن به زمانی که فرزندانمان خانه را ترک خواهند کرد، برنامه پنجساله ما به احتمال زیاد شامل کوچکتر کردن خانهای است که نزدیک به ۲۵ سال در آن زندگی کردهایم. من یک کشو برای مرتبکردن ندارم، بلکه یک خانه پر از خاطرات و وسایل دارم که باید آنها را مرتب کنم و ارزیابی کنم تا تصمیم بگیرم چه چیزی را نگه دارم، بفروشم یا اهدا کنم. این موضوع از نظر احساسی مرا خسته میکند و ناگهان شیفتگیام به یک کمد ملحفه مرتب به نظر منطقی میآید.
در گفتگویمان، از اتکین درباره انعطافپذیری عصبی پرسیدم، توانایی شگفتانگیز مغز در ایجاد سیناپسهای جدید. او تأیید کرد: «هیچ تغییری در شما رخ نمیدهد مگر اینکه در مغزتان تغییر ایجاد شود.» این فکر به ذهنم خطور کرد: اگر ویدیوهای مرتبسازی خانه میتوانند به من کمک کنند از استرس عدم اطمینان به یک حالت ذهنی آرامتر منتقل شوم، آیا میتوانم از قدرت انعطافپذیری عصبی استفاده کنم تا احساس دودلیام در مورد کوچکسازی خانه را به هیجان تبدیل کنم؟ شاید ویدیوهای مناسب بتوانند مرا به پذیرش این تغییر در سبک زندگی نزدیکتر کنند.
از فیلیپس در این باره پرسیدم. او به من گفت: «هر چیزی که ما با مغزمان انجام میدهیم، کلماتی که استفاده میکنیم، چیزهایی که میبینیم، تأثیر زیادی بر حالتهای روحی و انگیزههای ما دارند.»
همانطور که اپلیکیشنهای من از یک الگوریتم برای شخصیسازی خوراکم استفاده میکنند، من هم قدرت دارم مصرف دیجیتالم را شخصیسازی کنم و الگوریتم مغزم را طوری بازسازی کنم که بهتر به نیازهایم پاسخ دهد. تیکتاک را باز میکنم و عبارتهای #زندگی_پس_از_خروج_فرزندان، #کوچکتر_کردن_خانه و در نهایت #زندگی_در_ساحل را جستجو میکنم. دقایقی بعد، با موجی از انرژی به پشت زیرزمین خانه میروم و به اطرافم نگاه میکنم: به جعبههای آلبومهای عکس، دستههای نوارهای ویدیویی، کوهی از کیفهای ورزشی و یک توده کفشهای ورزشی. جعبهای را از قفسه برمیدارم، یک مجموعه از کابلها و سیمهای درهمپیچیده، و شروع به کار میکنم.
درباره نویسنده:
ابی آلتن شوارتز؛ نویسنده و مشاور ارتباطات بهداشتی از فیلادلفیا است که نوشتههایش در واشنگتن پست، نیویورک تایمز، Scary Mommy، Next Avenue، Seattle Times و دیگر جاها منتشر شدهاند.