جدیدترین مطالب
فصلنامه «گام سوم» شماره ۱
در این شماره، مقالات متنوعی در موضوعات اقتصاد، آینده مشاغل، آیندهپژوهی، خانواده، تغییرات اقلیمی و سیاست به همراه بخشها نوشتار، شرح مفصل، گفتوگو و پروندهای با عنوان «شک عمیق» چاپ شده است.
صنعت بازی و شمشیر دو لبه هوش مصنوعی
بازیهای ویدیویی با قدرت هوش مصنوعی سریعتر تولید میشوند، اما این موضوع چه تاثیری بر کیفیت بازیها و آینده شغلی هنرمندان و کارگران صنعت بازیسازی دارد؟ این مقاله شما را به عمق این چالش میبرد.
بایدها و نبایدهای اشتغال نوجوانان
اشتغال نوجوانان میتواند فرصتی برای یادگیری مهارتهایی مثل مدیریت زمان یا تقویت اخلاق کاری باشد یا میتواند به کابوسی تبدیل شود. همه آنچه والدین باید بدانند را اینجا بخوانید.
پایان اینفلوئنسرها
در جهانی که اینفلوئنسرها در حال افزایش بیرویه هستند و دامنه توجه انسان کمتر از چند ثانیه شده است، چه اتفاقی برای ارزش واقعی محتوا خواهد افتاد؟ این مقاله به بررسی اشباع شبکههای اجتماعی از اینفلوئنسرها و تأثیر آن بر کیفیت ارتباطات و فرهنگ دیجیتال میپردازد.
نویسنده: النا کلاین مترجم: مرجان بختیاری ۲۰ تیر ۱۴۰۳
جنگ جدید آنلاین؛ انسانها بر علیه الگوریتمها
احساس میکنید الگوریتمهای اینستاگرام یا تیکتاک شما را کمی بیش از اندازه خوب میشناسند؟ این روزها واکنش منفی علیه مدیریت خودکار محتوا در حال افزایش است و پلتفرمهای جدید بدون الگوریتم در حال ظهور هستند.
این مطلب نوشتهای است از النا کلاین که در تاریخ ۲۹ آپریل 202۴ با عنوان
The Latest Online Culture War Is Humans vs. Algorithms
در وبسایت Wired منتشر شده است. ترجمه این مطلب توسط مرجان بختیاری انجام شده و در اختیار خوانندگان گرامی قرار میگیرد.
الگوریتم برنده شده است. قدرتمندترین پلتفرمهای اجتماعی، ویدیویی و خرید همگی به فلسفهای از پیشنهادات خودکار برای کاربران رسیدهاند. اینترنت، چه از طریق پلیلیستهای شخصیسازیشدهی اسپاتیفای، چه از طریق صفحهی (For You) همهچیزدان تیکتاک، یا پیشنهادات محصولی آمازون، مصمم به ریزمدیریت (micromanaging) فعالیتهای آنلاین شماست.
در همین حال، آگاهی از مضرات بالقوهی این رویکرد دیکتاتوریِ تکنولوژیکی هرگز به اندازهی امروز بالا نبوده است. کنگره آمریکا اخیراً بررسی کرده است که آیا الگوریتمهای رسانههای اجتماعی سلامت کودکان را تهدید میکنند یا خیر، و پژوهشها وکتابهای جدید توجه تازهای به پیامدهای گسترده فرهنگی سپردن انتخابها به الگوریتمها داشتهاند. رایان استولدت، استادیار دانشگاه دریک و عضو گروه تحقیقات الگوریتمها و فرهنگ دانشگاه آیووا میگوید: «من فکر میکنم این الگوها باعث تقویت سلایق فرهنگی ما به روشی میشوند که حداقل برای من نگرانکننده است».
در پاسخ به احساس ناراحتی فزایندهای که سیستمهای توصیهی مرموز غولهای فناوری ایجاد کردهاند، پناهگاههای دیجیتالی برای فرار از الگوریتم شروع به ظهور کردهاند. تایلر بینبریج به عنوان یک کارآفرین، بخشی از جنبشی نوپا است که تلاش میکند جایگزینهای کمخطرتری برای توصیههای خودکار توسعه دهد. او بنیانگذار PI.FYI، یک پلتفرم اجتماعی است که در ژانویه راهاندازی شد و به گفتهی بینبریج امیدوار است «مراقبت انسانی را دوباره به ارمغان بیاورد».
«مردم مشتاق روزهایی هستند که در همهجا با تبلیغات سفارشی بمباران نشوند.»
تایلر بینبریج؛ بنیانگذار PI.FYI
PI.FYI از دل خبرنامهی محبوب Bainbridge به نام Perfectly Imperfect و یک ایدهی ساده پدید آمده است: افراد فقط باید از انسانهای دیگر توصیه دریافت کنند، ، نه از ماشینها. کاربران برای همه چیز، از محصولات مصرفی تا تجربیاتی مانند «عاشق شدن» یا «در دیدارهای آشنایی به مردان نگویید که فلسفه میخوانید»، توصیه ارسال میکنند و همچنین پاسخ سوالاتی مانند «هفته گذشته چه چیزی خواندید؟» یا «خشکشویی خوب کجاست؟» را به صورت گروهی جمعآوری میکنند. پستهای پلتفرم به ترتیب زمانی نمایش داده میشوند، اگرچه کاربران میتوانند بین مشاهدهی فید محتوایی که فقط از دوستانشان است و سیلابی از تمام پستهای ارسالشده به سرویس، یکی را انتخاب کنند. صفحهی اصلی PI.FYI توصیههایی از یک «الگوریتم مدیریتشده با دست» ارائه میدهد؛ پستها و پروفایلهایی که توسط مدیران سایت و برخی کاربران با دقت انتخابشده انتخاب شدهاند.
بینبریج میگوید: «مردم مشتاق روزهایی هستند که در همهجا با تبلیغات سفارشی بمباران نشوند.» درآمد PI.FYI از طریق اشتراک کاربران تامین میشود که از ماهانه ۶ دلار شروع میشود. در حالی که طراحی آن یادآور نسخهی قدیمیتر اینترنت است، بینبریج میگوید میخواهد از ایجاد یک نمای کاملاً نوستالژیک اجتناب کند. او میگوید: «این برنامهای نیست که برای نسل هزارهای که MySpace را ساختهاند، ایجاد شده باشد»، و ادعا میکند که بخش قابل توجهی از کاربران او از نسل Z هستند.
Spread، یک اپلیکیشن اجتماعی است که در حال حاضر در مرحلهی آزمایشی بسته قرار دارد و تلاش دیگری برای ارائهی یک جای دنج و به اصطلاح بدون الگوریتم است. استوارت راجرز، یکی از بنیانگذاران و مدیرعامل Spread میگوید: «من در زندگیام هیچ فردی را نمیشناسم که رابطهی ناسالمی با برخی برنامهها روی گوشیاش نداشته باشد.» او میگوید: «چشمانداز ما این است که مردم دوباره بتوانند رژیم غذایی خود را بر اساس توصیههای واقعی انسانها تنظیم کنند، نه آنچه یک الگوریتم آن را جذابترین، و در نتیجه معمولاً خشمآورترین، در نظر میگیرد.» در Spread، کاربران نمیتوانند متن یا محتوای اصلی ایجاد یا آپلود کنند. در عوض، تمام پستهای پلتفرم لینکهایی به محتوای سایر سرویسها، از جمله مقالات خبری، آهنگها و ویدیوها هستند. کاربران میتوانند با دنبال کردن سایر کاربران یا انتخاب دیدن بیشتر نوع خاصی از رسانه، فیدهای زمانی خود را تنظیم کنند.
برندها و رباتها از Spread منع شدهاند و مانند PI.FYI، این پلتفرم از تبلیغات پشتیبانی نمیکند. بر خلاف پلتفرمهایی که سعی در بالا بردن زمان حضور کاربر در سایت دارند، معیارهای اصلی موفقیت برای راجرز، نشانگرهای تعامل «معنادار» انسانها با هم خواهد بود. مثل زمانی که کسی روی پیشنهاد کاربر دیگری کلیک میکند و بعداً عملی انجام میدهد، مانند ثبتنام برای یک خبرنامه یا اشتراک. او امیدوار است این کار باعث شود شرکتهایی که محتوایشان در Spread به اشتراک گذاشته میشود، با کاربران این پلتفرم همسو شوند. راجرز میگوید: «فکر میکنم نوستالژیای وجود دارد برای آنچه که شبکههای اجتماعی اولیه برای دستیابی به آن تلاش میکردند.»
اطلاعات بسیار زیادی برای مصرف وجود دارد، بنابراین باید به نحوی آن را کاهش دهید.
"جاناتان استری، دانشگاه کالیفرنیا، برکلی"
فرض کنید به یک شبکه اجتماعی بدون الگوریتم رتبهبندی پیوستید - آیا حالا همه چیز خوب است؟ جاناتان استری، دانشمند ارشد مرکز هوش مصنوعی سازگار با انسان در دانشگاه برکلی، در این مورد تردید دارد. او میگوید: «تحقیقات زیادی وجود دارد که نشان میدهد ترتیب زمانی لزوماً بهتر نیست»، و اضافه میکند که فیدهای سادهتر میتوانند باعث سوگیری تازگی و امکان انتشار محتواهای اسپم شوند.
استری معتقد نیست که آسیبهای اجتماعی نتیجه اجتنابناپذیر مدیریت پیچیده الگوریتمی باشند. اما او با راجرز موافق است که رویه صنعت فناوری اطلاعات برای به حداکثر رساندن تعامل، لزوماً نتایج مطلوب اجتماعی را به همراه ندارد.
استری احتمالاً راهحل مشکل الگوریتمهای رسانههای اجتماعی را در واقع الگوریتمهای بیشتر میداند. او میگوید: «مشکل اساسی این است که اطلاعات بسیار زیادی برای مصرف وجود دارد، بنابراین باید به نحوی آن را کاهش دهید.»
ژانویه گذشته، استرِی چالش رتبهبندی اجتماعی (Prosocial Ranking Challenge) را راهاندازی کرد. این رقابت با بودجهی ۶۰ هزار دلاری به دنبال تشویق توسعهی الگوریتمهای رتبهبندی فید است که بر نتایج مطلوب اجتماعی، براساس معیارهایی مانند رفاه کاربران و میزان آموزنده بودن فید، اولویتبندی میکنند. از ماه ژوئن تا اکتبر، پنج الگوریتم برنده با استفاده از یک افزونهی مرورگر روی فیسبوک، توییتر و ردیت آزمایش خواهند شد.
برای اینکه راهحلی جایگزین پیدا شود، فعلا تنها راه فرار از الگوریتمهای تشنهی تعامل، استفاده از ترتیب زمانی است. علائمی وجود دارد که نشان میدهند افراد حتی خارج از پلتفرمهای خاص مثل PI.FYI و Spread به دنبال این راهحل هستند.
برای مثال، پیامرسانهای گروهی معمولا برای تکمیل فیدهای مصنوعی شبکههای اجتماعی به کار میروند. چتهای خصوصی که به ترتیب زمان سازماندهی میشوند، فضایی صمیمیتر و کمحاشیهتر برای به اشتراک گذاشتن و بحث در مورد چیزهایی که از دنیای تحت کنترل الگوریتمها به دست میآوریم فراهم میکنند. این فضا شامل شوخیها، میمها، لینک ویدیوها و مقالات، و اسکرینشاتهای پستهای شبکههای اجتماعی میشود.
بیعلاقگی به الگوریتمها میتواند بخشی از محبوبیت روزافزون واتساپ در آمریکا را توضیح دهد، در حالی که این پیامرسان مدتهاست در سایر نقاط دنیا همهگیر بوده است. بر اساس اطلاعات وبسایت The Wrap که از Apptopia گرفته شده، اپلیکیشن پیامرسان شرکت متا در سال گذشته شاهد افزایش ۹ درصدی کاربران روزانه در آمریکا بوده است. همچنین طبق گزارش Business Insider، حتی در درون اپلیکیشنهای پرنفوذ شبکههای اجتماعی امروزی نیز تغییر در حال وقوع است که فعالیت آنها از فیدهای عمومی به سمت پیامرسانهای مستقیم میرود که ترتیب زمانی در آنها حکم فرماست.
گروههای چت، شاید بدون تبلیغ و تا حدودی محیطهای اجتماعی کنترلشدهای باشند، اما آنها هم سوگیریهای خاص خودشان را دارند. اشتولت از دانشگاه دریک میگوید: «اگر به علم جامعهشناسی نگاه کنید، با تحقیقات زیادی روبرو میشوید که نشان میدهد افراد به طور طبیعی به دنبال چیزهایی میگردند که باعث ناهماهنگی ذهنی (cognitive dissonance) نشوند.»
پیامرسانهای گروهی در حالی که روشی طبیعیتر برای گردآوری محتوا ارائه میدهند، همچنان میتوانند به اتاقهای پژواک (echo chambers) و سایر تلههایی که با الگوریتمهای پیچیده مرتبط هستند، منجر شوند. و زمانی که محتوای گروه چت شما از فیدهای الگوریتمی بسیار شخصیسازیشدهی هر عضو نشأت میگیرد، اوضاع حتی میتواند پیچیدهتر شود. با وجود فرار به فضاهای بدون الگوریتم، مبارزه برای دستیابی به یک فید اطلاعاتی ایدهآل هنوز به پایان نرسیده است.
درباره نویسنده: النا کلاین دستیار مدیر تحریریه جهانی WIRED است.