جدیدترین مطالب
فصلنامه «گام سوم» شماره ۱
در این شماره، مقالات متنوعی در موضوعات اقتصاد، آینده مشاغل، آیندهپژوهی، خانواده، تغییرات اقلیمی و سیاست به همراه بخشها نوشتار، شرح مفصل، گفتوگو و پروندهای با عنوان «شک عمیق» چاپ شده است.
صنعت بازی و شمشیر دو لبه هوش مصنوعی
بازیهای ویدیویی با قدرت هوش مصنوعی سریعتر تولید میشوند، اما این موضوع چه تاثیری بر کیفیت بازیها و آینده شغلی هنرمندان و کارگران صنعت بازیسازی دارد؟ این مقاله شما را به عمق این چالش میبرد.
بایدها و نبایدهای اشتغال نوجوانان
اشتغال نوجوانان میتواند فرصتی برای یادگیری مهارتهایی مثل مدیریت زمان یا تقویت اخلاق کاری باشد یا میتواند به کابوسی تبدیل شود. همه آنچه والدین باید بدانند را اینجا بخوانید.
پایان اینفلوئنسرها
در جهانی که اینفلوئنسرها در حال افزایش بیرویه هستند و دامنه توجه انسان کمتر از چند ثانیه شده است، چه اتفاقی برای ارزش واقعی محتوا خواهد افتاد؟ این مقاله به بررسی اشباع شبکههای اجتماعی از اینفلوئنسرها و تأثیر آن بر کیفیت ارتباطات و فرهنگ دیجیتال میپردازد.
نویسنده: لسلی-آن نوئل مترجم: مرجان بختیاری ۲۶ آذر ۱۴۰۳
طراحی جهانهای جدید و آیندهها
یک سوال ساده اما حیاتی که باید هنگام فکر کردن به تغییرات اجتماعی بپرسیم این است که چگونه میتوانیم وضعیتهای موجود را به وضعیتهای مطلوب و عادلانهتر تبدیل کنیم، جایی که همه قادر به شکوفایی باشند.
این مطلب نوشتهای است از لسلی-آن نوئل که در تاریخ ۶ فوریه ۲۰۲۴ با عنوان
Designing New Worlds and Futures
در وبسایت SSIR منتشر شده است. ترجمه این مطلب توسط مرجان بختیاری انجام شده و در اختیار خوانندگان گرامی قرار میگیرد.
در کتاب «تغییر اجتماعی از طریق طراحی: اقدام کنید، به سمت برابری حرکت کنید و وضعیت موجود را به چالش بکشید»، من استراتژیهای طراحی برای ایجاد تغییرات اجتماعی را بررسی میکنم که بر مبنای برابری، انصاف و درک نقش خود در سیستمهای اجتماعی است. این استراتژیها نشان میدهند که چگونه میتوان از احساسات مانند خشم، شادی و همدلی به عنوان نشانههایی برای درک نیازهای مردم برای شکوفایی استفاده کرد. کار با شناخت خود شروع میشود و به ایجاد تغییرات در جامعه و دنیای بزرگتر گسترش مییابد. امیدوارم با ارائه ابزارها و مثالها، بتوانید رویکرد خود را برای ایجاد تغییر اجتماعی شخصیسازی کنید و تاریخ، شخصیت، اخلاق و اهداف خاص خود را مد نظر قرار دهید.
برای ایجاد تغییرات واقعی اجتماعی، ما باید همیشه برای آینده طراحی کنیم. یک سوال ساده اما حیاتی که باید هنگام فکر کردن به تغییرات اجتماعی بپرسیم این است که چگونه میتوانیم وضعیتهای موجود را به وضعیتهای مطلوب و عادلانهتر تبدیل کنیم، جایی که همه قادر به شکوفایی باشند. من روش «پژوهش اقدام انتقادی آرمانشهری (Critical Utopian Action Research)» را برای مؤثرتر کردن بحثهای مربوط به تغییرات اجتماعی تطبیق دادهام. این فرآیند با انتقاد از وضعیت کنونی آغاز میشود. این فرآیند مفید است، زیرا به افراد تحت فشار فرصت میدهد تا در مورد چگونگی طراحی آیندهای بهتر که بر مبنای تجربیات و بازخوردهای واقعی شخصی است، فکر کنند.
امیدوارم که فرآیندهایی از این دست الهامبخش طراحان و غیرطراحان باشد تا با استفاده از ابزارهای طراحی، به بهتر شدن جهان کمک کنند.
* * *
طراحی یک عمل خلق جهان است. و ویژگی ساخت جهانی طراحی یکی از دلایلی است که طراحی میتواند باعث تغییر شود. هربرت سایمون، برنده جایزه نوبل و دانشمند کامپیوتر، طراحی را بهعنوان تغییر شرایط موجود به وضعیتهای مطلوب تعریف کرد. اگر ما برای آینده طراحی میکنیم، آیا نباید همزمان سعی کنیم آن را تغییر دهیم؟ علاقه شما به ساختن آینده دقیقاً به این دلیل است که باید با دقت به مشکلات حال حاضر نگاه کنید در حالی که در حال ساختن هستید. شما میتوانید هر سوال طراحی را با تمرکز بر عدالت اجتماعی و برابری مطرح کنید، با این پرسش: چگونه میتوانیم شرایط موجود را به وضعیتهای مطلوب و برابرتر تبدیل کنیم که در آن همه بتوانند در آینده زندگی سالم و کامل داشته باشند؟
برای چندین سال، من روشی به نام «پژوهش اقدام انتقادی آرمانشهری (Critical Utopian Action Research)» یا (CUAR) را برای ایجاد گفتگوهای انتقادی درباره تغییرات اجتماعی به کار گرفتم. این روش با نقد وضعیت فعلی توسط شرکتکنندگان آغاز میشود. ابتدا درباره تمام مشکلات موجود در موضوع صحبت میکنیم و آزادانه آن را نقد میکنیم. سپس به آرزوهای خود و آیندهای که میخواهیم برسیم، فکر میکنیم. در نهایت، پرسش طراحی به این سمت هدایت میشود که چگونه میتوانیم به آیندهای که میخواهیم برسیم. این همان سوالاتی است که طراحان همواره مطرح میکنند. این فرآیند، یک روش همطراحی است که در آن شرکتکنندگان میتوانند آینده مطلوب خود را بهصورت جمعی تصور کنند و برای دستیابی به آن اقدام کنند.
این فرآیند به این دلیل مفید است که به افراد تحت ستم، فضایی میدهد تا آرزو کنند؛ فضایی که ممکن است پیش از این برای آنها وجود نداشته باشد، شاید به این دلیل که آنها مشغول به کار سخت بودهاند یا با تصورات قالبی دیگران درباره خودشان دستوپنجه نرم میکردهاند. این روش به افراد اجازه میدهد که تخصص و تجربه زیسته خود را به بحثهای مرتبط با تغییر وارد کنند و تجارب فرهنگی خود را در فعالیتهای طراحی دخیل کنند. این فرآیند، فضایی به افراد میدهد تا نسبت به شرایط خود انتقاد کنند و شروع به اندیشیدن به راههای بهتر کنند. همین امر زمینه را برای اقدام از طریق طراحی فراهم میکند.
من این روش ساده را در کارگاههای مختلف و با مخاطبان گوناگون به کار گرفتهام؛ از کودکان روستاهای دورافتاده ترینیداد که مدارس و روستای خود را نقد کردند تا دانشجویانی در پورتوریکو (با همکاری دکتر ماریا دِ ماتر اونیل) که یک پورتوریکوی پس از طوفان ماریا را تصور کردند، از نوجوانان در اوکلند که تخیل میکردند چگونه میتوانند با قدرتهای فوقالعاده و فناوری دنیای خود را تغییر دهند، تا ساکنین نیواورلئان که به دنبال تجربهای متفاوت در حوزه سلامت عمومی بودند، با توجه به آنچه در دوران همهگیری تجربه کرده بودند.
تغییر جهان باید با پذیرش این واقعیت آغاز شود که شرایط کنونی درست نیست، سپس فضایی برای رویاپردازی درباره اینکه «درست» چگونه میتواند باشد، ایجاد شود، و در نهایت، برنامهای برای رسیدن به آن تهیه شود. همه افراد تحت ستم در حال رویاپردازی، نقشهکشی، طرحریزی، طراحی و تصور تغییراتی هستند که میخواهند ایجاد کنند. این فرآیند این تلاشها را در برمیگیرد.
از زمانی که کار خود را با CUAR آغاز کردم، به موضوعات آرمانشهری، آفروفوتوریسم۱ (Afrofuturism) و دیگر موضوعات مرتبط با گمانهزنی و آیندهپژوهی بسیار علاقهمند شدهام و شروع به ترکیب آنها با کارهایی که بر عدالت متمرکز هستند، کردهام. برای من، ترکیب عدالت و تمرکز بر آینده، راهی چشماندازمحورتر و آزادکنندهتر برای چارچوببندی عدالت ایجاد میکند، زیرا این ترکیب، فضایی برای بحث و رویاپردازی درباره تغییرات رادیکال فراهم میکند. گاهی کارهای مرتبط با عدالت بیش از حد بر کسانی که ظلم میکنند و حمایت از آنها در مسیر تغییر تمرکز میکند، یا بیش از حد بر قربانی بودن افرادی که با ستم مواجه هستند، تاکید میکند. آوردن لنز آینده، امکان کنشگری بیشتری ایجاد میکند، زیرا مردم میتوانند برای ساختن آیندههایی که میخواهند همکاری کنند.
تمرکز بر آرمانشهر چارچوبی باز برای رویاپردازی و تصور بدون محدودیتهای زمان حال فراهم میکند. افرادی که از اقلیتها و گروههای تحت ستم هستند—مانند سیاهپوستان و بومیان، زنان و سایر جوامع به چارچوبهای تخیلی نیاز دارند تا آیندههایی را تصور کنند که در آنها تحت ستم نیستند و مانند زمان حال محدود نشدهاند. بخشی از عمل آزادیبخشی این است که به رسمیت بشناسیم که ستم یک حالت دائمی نیست و تحول امکانپذیر است.
گاهی اوقات مردم در طراحی برای کاهش شکافهای عدالت، تخیل کافی ندارند، به ویژه زمانی که برای زمان حال یا آینده نزدیک طراحی میکنیم. هنگامی که آیندههای دورتر را تصور میکنیم، من مردم را به آیندههای بسیار دور میبرم. من دستورهای طراحی را برای سالهای ۲۰۵۴، ۲۰۷۲ و حتی ۲۱۰۰ تنظیم کردهام. مجبور کردن مردم به اندیشیدن درباره آیندههای بسیار دور به آنها کمک میکند آیندههایی بدون موانع را تصور کنند. مردم ممکن است به راحتی فکر کنند که تغییر بیش از حد رادیکال است، اما بررسی آیندههای بسیار دور باعث میشود که رادیکال بودن، کمتر افراطی به نظر برسد.
دیگران پیش از من این کار را انجام دادهاند. من میخواهم باور کنم که مبارزان لغو بردهداری، برای مثال، آیندهنگرانی بودند که میدانستند بردهداری اشتباه است، میدانستند که میخواهند به کجا برسند، و راهی برای رسیدن به آن پیدا کردند. ویلیام بلیک، نقاش و مبارز لغو بردهداری، نمونهای از این آیندهنگری انتقادی آرمانشهری است. بلیک در دهه ۱۷۹۰ با آثار هنری خود چشماندازی رادیکال از جهانی پس از بردهداری خلق کرد. مبارزان لغو بردهداری باید آیندهای رادیکال را تصور کرده باشند که به تغییر منجر شد. ما قبلاً این کار را کردهایم و میتوانیم دوباره انجامش دهیم.
وقتی درباره آینده رویاپردازی میکنیم، ارزشمند است که این رویاها را با دیگران به اشتراک بگذاریم. ما به تنهایی قادر به ایجاد تغییر نیستیم.
چندجهانی: یک جهان، جهانهای بسیار
در خلق و تصور جهانهای جدید، نباید فراموش کنیم که، همانطور که نظریهپردازان پسااستعماری ماریسول دلا کادنا و ماریو بلیزر میگویند، ما در جهانی از جهانهای بسیار زندگی میکنیم. حتی با وجود اینکه جهانبینی غالب مردانه، اروپایی-آمریکایی، و مبتنی بر جنسیت و گرایش جنسی هنجارین است، یک تمرین مفید میتواند این باشد که نقاط دیدگاههای گوناگونی را در آینده تصور کنیم. لازم نیست که مردان سفیدپوست دگرجنسگرا آینده را همواره تحت سلطه خود داشته باشند. آینده چگونه تغییر میکند اگر بر سلطه گروههای دیگر تمرکز کنیم؟ چه جهانها و آیندههای متفاوتی میتوانیم در آینده خلق کنیم؟
مفهوم چندجهانی (pluriverse) توسط زاپاتیستها، گروهی از فعالان عمدتاً بومی در جنوب مکزیک، مطرح شد. این مفهوم به دنیایی اشاره دارد که در آن جهانهای بسیاری جا میگیرند.
من اولین بار این واژه را در سال ۲۰۱۸ از آرتورو اسکوبار شنیدم. او چیزی را بیان میکرد که من مدتها به آن فکر کرده بودم. او تفاوتهای بنیادین در نوع پرسشهایی را نشان داد که برای طراحان در جهان شمال و جهان جنوب جالب بود. اگرچه ما همه در یک حرفه بودیم، اما در جهانهای متفاوتی زندگی میکردیم. واژه چندجهانی با من و کارم همخوانی داشت.
واژه «جهان» (Universe) به معنای «کل جهان، کیهان، تمامیت چیزهای موجود» است و از واژه لاتین Universum به معنای »همه چیز، همه افراد، تمام جهان» میآید. اما چندجهانی تصویری از جهانهای متعدد را به ذهن میآورد که همزمان در حال چرخش هستند. برخی از این جهانها با هم ارتباط دارند و برخی نه، اما همه بهطور همزمان وجود دارند.
علاقه من به چندجهانی، بر شناسایی این موضوع متمرکز بوده که جهانهای بسیار و روشهای متفاوتی برای بودن، دانستن و عمل کردن وجود دارند. علاقهام به طراحی چندجهانی بر اشتراکگذاری داستانها و تجربیات از جهانها یا کهکشانهای مختلف طراحی و یادگیری با مردم از جهانهای دیگر متمرکز است. همیشه برایم مهمتر بود که از طراحیهای هند، کلمبیا، کنیا و غیره چه چیزی میتوانم بیاموزم و چگونه میتوانم این آموختهها را به تدریسم در ترینیداد و بعدها در آمریکای شمالی منتقل کنم. چگونه میتوانم تجربیات از چندجهانی را برای ایجاد تغییر به کار ببرم؟
در جهانهای دیگر در رابطه با تغییری که میخواهید ببینید چه میگذرد؟ پرسشها، رویکردها، استراتژیها و روشهای دیگر چیست؟ پرسشهای مختلفی در جهانهای متفاوت اهمیت دارند. شما نیاز دارید که توانایی گوش دادن به این دیدگاههای متفاوت را داشته باشید و بفهمید چگونه این پرسشهای جدید میتوانند زندگی را در تمام جهانها بهتر کنند. چگونه میتوانید روشهای تغییرآفرینی مردم سراسر جهان را شناسایی و جشن بگیرید؟ این تغییر در بخشهای مختلف چندجهانی چه معنایی دارد؟ جهانها یا کهکشانهای متعدد تغییر، چگونه به نظر میرسند؟
فریره گفته است: «ما به این دنیا نیامدهایم که آن را همانگونه که هست حفظ کنیم. چالش ما این است که جهان را بازآفرینی کنیم. ما باید آن را تغییر دهیم.» بنابراین، چالش من برای شما این است که تغییری را که در جهانهایی که در آنها زندگی میکنید لازم است، ایجاد کنید.
نمونهسازی و تأمل بر آیندههای جدید
چه چیزی را میخواهید تغییر دهید؟ چه ایدهای میتوانید نمونهسازی کرده و برای پیشبرد حرکت خود به اشتراک بگذارید؟ در ایجاد تغییر، باید نوعی فوریت وجود داشته باشد—ایدهها و نمونههای خود را زود و مکرر برای بازخورد به اشتراک بگذارید. میتوانید از این رویکرد برای اشیای فیزیکی، مقالات، سیاستها، برنامهها، روابط، کلاسها، غذا—به عبارت دیگر، برای هر چیزی استفاده کنید. آیا مقالهای خواهید نوشت تا راهحل خود را به اشتراک بگذارید؟ نامهای به سردبیر؟ آیا به شهردار یا مدرسه خود مراجعه میکنید تا از آنها بخواهید راهحل شما را امتحان کنند؟ آنچه خلق میکنید، هنگام به اشتراکگذاری نیازی به کامل بودن ندارد. منتظر نمانید تا ایده کاملاً بینقص شود. ایده شما ممکن است جرقهای برای شروع کار باشد.
من، با یکی از نقشهای مختلفی که در زندگی حرفهای خود ایفا میکنم، با سازمانهایی که از شهرها و نهادهایی مانند ادارات پلیس و شرکتهای خدمات عمومی حمایت میکنند، همکاری داشتهام. در این کار، بر نوآوری اجتماعی تمرکز کردهایم و موضوعات مختلفی را بررسی کردهایم، از ایمنی عمومی و خشونت گرفته تا زباله، خدمات عمومی مانند آب، و رابطه بین ساکنان و پلیس. نمونههای اولیهای که طراحی کردیم، برای هر پروژه متفاوت بودند.
در پروژهای درباره روابط بین پلیس و ساکنان، افراد خواستار این بودند که پلیس به جای تهدیدآمیز بودن، نقشهای حمایتی و مبتنی بر ایجاد روابط در جامعه ایفا کند، مانند مشارکت در برنامههای فوقبرنامه مدارس و توسعه جوانان. نمونهها شامل مدلهای ساده ساختهشده با دست و بازیهای نقشآفرینی بود که نشان میداد روابط بهبودیافته چگونه میتواند باشد. حتی ایدههای سرگرمکنندهای مانند کلاسهای تناسب اندام جامعهمحور به رهبری پلیس برای سالمندان، شب فیلم، و بستنی فروشی سیار نیز مطرح شد. گاهی ایدههای موجود در نمونهها ممکن است مرزهای مضحک یا نامتعارف را لمس کنند، اما این ایدهها به افراد کمک میکنند احساسات خود را بیان کرده و به سمت ایدههایی که ملموستر هستند حرکت کنند. مدلها به مردم کمک کردند تا به چگونگی عملیاتی کردن ایدهها فکر کنند، در حالی که بازیهای نقشآفرینی احساساتی را که افراد میخواستند در تجربیات جدید وجود داشته باشد، به تصویر کشیدند.
نمونهسازی شما برای تغییرات اجتماعی میتواند کارهای زیادی انجام دهد و به اشکال مختلفی باشد. میتواند به شما در جمعآوری حمایت برای هدفتان کمک کند. میتواند اثبات مفهومی را ارائه دهد و یک آزمایش کوچک برای دیگران باشد. میتواند به شما کمک کند تا جزئیات ایده خود را بررسی کنید.
طراحی و ایجاد تغییر، هر دو بر پایه عمل بنا شدهاند—از طریق ارتباط با مردم، امتحان کردن چیزهای جدید، و نمونهسازی تکراری. و در حالی که این «عمل کردن» اهمیت زیادی دارد، تنها از طریق تأمل است که میتوانید ارزش اقدامات خود را ببینید. شما باید توقف کرده و از آنچه انجام دادهاید بیاموزید. تأمل، باعث میشود از آنچه ممکن است از قلم افتاده باشد آگاه شوید و به این فکر کنید که چه کسانی دیگر باید در این گفتگو درگیر شوند.
جامعهشناس جک مزیرو، که از پائولو فریره الهام گرفته بود، معتقد بود که تأمل انتقادی یک مؤلفه اساسی برای تحول است، بهویژه یادگیری تحولی برای بزرگسالان—یک نظریه یادگیری که در آن معنا از طریق تأمل و گفتوگو ایجاد میشود و به تغییرات بنیادین در دیدگاه منجر میگردد. به گفته مزیرو، میتوانیم دیدگاه خود را تغییر دهیم و جهانبینیمان را متحول کنیم؛ میتوانیم برخی از فرضیات و باورهای خود را تغییر دهیم و درک جدیدی از جهان به دست آوریم—همه از طریق تأمل انتقادی. ترکیب تأمل انتقادی با عمل و عاملیت طراحی میتواند نتایج شما را بهبود بخشد.
تأمل بر تغییر (یا بر نمونههای اولیه ایدههایی که میخواهیم برای ایجاد تغییر پیادهسازی کنیم) میتواند به ما کمک کند ببینیم چگونه میتوانیم تأثیر بیشتری ایجاد کنیم. هنگام تأمل، میتوانید از دو زاویه نگاه کنید—آنچه اشتباه پیش رفت و آنچه خوب پیش رفت—و از هر دو برای رشد استفاده کنید.
با اختصاص زمانی برای توقف و فکر کردن درباره افرادی که با آنها همکاری میکنید، حتی مخالفانتان، قادر خواهید بود دیدگاه دیگران را درک کنید و حتی دیدگاه خود را تغییر دهید. به این ترتیب، تأمل انتقادی درباره خودمان، روابطمان، و تعاملاتمان با دیگران، ما را انسانیتر میکند و بخشی از رهایی جمعی ما است.
درباره نویسنده:
لسلی-آن نوئل؛ طراح، پژوهشگر، آموزگار و یکی از ویراستاران کتاب تجربه سیاه در طراحی (The Black Experience in Design) است. او در حال حاضر دانشیار گروه رسانه، هنر، طراحی، و فناوری در دانشگاه ایالتی کارولینای شمالی است.
درباره منبع:
مجله و وبسایت Stanford Social Innovation Review (SSIR) یک رسانه برنده جوایز است که به راهحلهای بینبخشی برای مشکلات جهانی میپردازد. این نشریه توسط و برای رهبران تغییر اجتماعی از سراسر جهان و تمام بخشهای جامعه نوشته میشود—از جمله سازمانهای غیرانتفاعی، بنیادها، کسبوکارها، دولتها و شهروندان فعال.
پینوشت:
۱- آفروفوتوریسم به معنای رویکردی فرهنگی، فلسفی و هنری است که از عناصر تخیلی و آیندهنگرانه استفاده میکند تا آیندهای را برای جوامع آفریقاییتبار تصور و خلق کند. این مفهوم ترکیبی از تاریخ، فرهنگ آفریقایی، فناوری، خیالپردازی، و امید به یک آینده رهاییبخش است که در آن افراد سیاهپوست دیگر تحت فشارهای نژادی، اجتماعی، یا فرهنگی قرار ندارند.