جدیدترین مطالب

فصلنامه «گام سوم» شماره ۱
در این شماره، مقالات متنوعی در موضوعات اقتصاد، آینده مشاغل، آیندهپژوهی، خانواده، تغییرات اقلیمی و سیاست به همراه بخشها نوشتار، شرح مفصل، گفتوگو و پروندهای با عنوان «شک عمیق» چاپ شده است.

کاهش هدررفت غذا با اپلیکیشن موبایلی
اگرچه این اپلیکیشن غذای باقیماندهی رستورانها را ارزان در اختیار کاربران قرار میدهد، اما همچنان ابهاماتی دربارهی میزان واقعی کاهش هدررفت و استفادهی تجاری برخی کسبوکارها از این سیستم وجود دارد.

چالشهای مدیریت تیم کاری با اعضایی از نسل Z
رهبری موفق تنها به ارائه عالی بستگی ندارد؛ حمایت تیمی و مسئولیتپذیری نیز مهم است. در بحبوحه آمادهسازی برای جلسهای مهم، مخالفت یکی از اعضای تیم میتواند تنش ایجاد کند. شد. آیا انگیزههای فردی فراتر از مسئولیتهای کاری هستند؟

معلمان باید پتانسیل ChatGPT را بررسی کنند
بسیاری از دانشآموزان اکنون از چتباتهای هوش مصنوعی برای انجام تکالیف خود استفاده میکنند. معلمان باید نحوه گنجاندن این ابزارها در فرآیند تدریس و یادگیری را مطالعه کنند و در عین حال، خطرات آن را به حداقل برسانند.

نویسنده: جینویو گونتر مترجم: عباس امیدی ۲۱ بهمن ۱۴۰۳
سال ۲۰۲۵؛ بازنگری اساسی درباره سوختهای فسیلی
اصطلاح «کاهش انتشار گازهای گلخانهای» دیگر کارایی گذشته را ندارد و به ابزاری برای تلطیف واقعیت تبدیل شده که فریبکاران زیستمحیطی از آن سوءاستفاده میکنند. اکنون زمان آن رسیده که واقعبین باشیم.
این مطلب نوشتهای است از جینویو گونتر که در تاریخ ۲۶ نوامبر ۲۰۲۴ با عنوان
The Fossil Fuels Conversation Needs a Hard Reset
در وبسایت Wired در مجموعه مقالات «جهان در سال ۲۰۲۵» منتشر شده است.
در سال ۲۰۲۵، شاهد تغییر اساسی در زبان سیاستگذاریهای اقلیمی خواهیم بود. دانشمندان و سیاستگذاران دیگر کمتر از «کاهش انتشار گازهای گلخانهای» سخن خواهند گفت و بیشتر به عباراتی مانند «کنار گذاشتن سوختهای فسیلی» یا «پایان دادن به استفاده از زغالسنگ، نفت و گاز متان» اشاره خواهند کرد. این تغییر، اتفاقی مثبت است. اگرچه از نظر علمی عبارت «کاهش انتشار گازهای گلخانهای» دقیق است، اما بهراحتی به ابزاری برای فریبکاری سبز (greenwashing) از سوی صنعت انرژی فسیلی و حامیان آن تبدیل شده است. در مقابل، عباراتی مانند «پایان دادن به زغالسنگ، نفت و گاز متان» توجه را بر اقداماتی متمرکز میکند که بیشترین تأثیر را در حل بحران اقلیمی دارند.
این تغییر گفتمان تحت تأثیر جدیدترین گزارش هیئت بیندولتی تغییرات اقلیمی سازمان ملل متحد (Intergovernmental Panel on Climate Change) آغاز شده است. دانشمندان اقلیمشناسی جهان اعلام کردهاند که زیرساختهای موجود سوختهای فسیلی بهاندازه کل بودجه کربنی لازم برای جلوگیری از افزایش گرمایش جهانی به بیش از ۲ درجه سانتیگراد نسبت به دوران پیشاصنعتی، گازهای گلخانهای منتشر خواهند کرد. این مسئله دو پیامد مهم دارد: اول، اینکه اگر میخواهیم سیارهای نسبتاً قابلسکونت داشته باشیم، دیگر نباید هیچ توسعه جدیدی در زمینه زغالسنگ، نفت یا گاز انجام شود. دوم، حتی برخی از ذخایر سوختهای فسیلی که قبلاً توسعه یافتهاند، باید پیش از پایان عمرشان از رده خارج شوند، چراکه لازم است بخشی از بودجه کربنی برای فعالیتهای ضروری مانند کشاورزی باقی بماند.
جامعه بینالمللی همین حالا نیز این یافتههای علمی جدید را در چارچوب سیاستهای جهانی اقلیمی خود ادغام کرده است. در بیستوهشتمین کنفرانس اعضای کنوانسیون تغییرات اقلیمی سازمان ملل متحد (COP28)، از همه کشورها خواسته شد که در راستای «گذار از سوختهای فسیلی» اقدام کنند. تا پیش از این، در تاریخ مذاکرات بینالمللی اقلیمی، هرگز عامل اصلی گرمایش جهانی به این صراحت نام برده و هدفگذاری نشده بود. اکنون خود سازمان ملل نیز خواستار حذف تدریجی زغالسنگ، نفت و گاز متان شده است.
این زبان جدید در حوزه اقلیم در سال ۲۰۲۵ به گفتمان غالب تبدیل خواهد شد. اورسولا فون در لاین، رئیس کمیسیون اروپا، در برنامههای دوره دوم خود دیگر وعده نداد که صرفاً انتشار گازهای گلخانهای اتحادیه اروپا را کاهش دهد، بلکه اعلام کرد که هدفش «ادامه کاهش قیمت انرژی از طریق فاصله گرفتن بیشتر از سوختهای فسیلی» است.
دولت جدید بریتانیا در بیانیه انتخاباتی خود اعلام کرد که مجوزهای جدید برای استخراج زغالسنگ و اکتشاف نفت را صادر نخواهد کرد و صراحتاً تأکید کرده که «شکافزنی هیدرولیکی (فرکینگ) را برای همیشه ممنوع خواهد کرد.» در فرانسه نیز امانوئل مکرون صریحاً وعده داده که استفاده از سوختهای فسیلی را بهطور کامل متوقف کند.
سیاستهای اقلیمی در آمریکا
سیاستهای اقلیمی در آمریکا نیز دستخوش تحول خواهد شد. در پی انتخاب مجدد دونالد ترامپ به ریاستجمهوری، سیاستهای اقلیمی در آمریکا نیز دستخوش تغییر خواهد شد. جمهوریخواهان همچنان به دستور کار «حفاری، حفاری، حفاری» پایبند خواهند ماند و ضمن انکار خطر تغییرات اقلیمی [و گاه حتی انکار واقعیت آن] بر گسترش تولید نفت خام و گاز متان داخلی پافشاری خواهند کرد. ممکن است آنها تلاش کنند سیاستهای خود را با ادعای اتخاذ «یک راهبرد جامع انرژی» سبزشویی کنند، اما این پیامرسانی تأثیر محدودی خواهد داشت.
با توجه به فضای دوقطبی سیاست در آمریکا، ارتباط ترامپ با زغالسنگ، نفت و گاز باعث خواهد شد که دموکراتها بیشازپیش از سیاست حذف تدریجی سوختهای فسیلی حمایت کنند. پیش از انتخابات ۲۰۲۴، ۵۹درصد از دموکراتها معتقد بودند که تغییرات اقلیمی باید در اولویت نخست دولت فدرال باشد، اما تنها ۴۸درصد از آنها از حذف تدریجی سوختهای فسیلی حمایت میکردند. در سال ۲۰۲۵، اکثریت دموکراتها از این سیاست حمایت خواهند کرد، بهویژه اگر فعالان محیطزیست پیامرسانی علمی را احیا کنند، بر ایجاد شغل از طریق انرژی پاک تأکید کنند، و حذف سوختهای فسیلی را بهعنوان شکلی از آزادی [که حق ما برای داشتن آیندهای قابلسکونت را حفظ میکند] قلمداد نمایند.
با توجه به اینکه دموکراتها در بسیاری از انتخابات محلی و ایالتی پیروز شدهاند و شهرها و ایالتهای مختلف همچنان متعهد به تصویب سیاستهای اقلیمی هستند، این تغییر در اکثریت دموکراتها باعث خواهد شد که آمریکا حتی در صورت خروج از توافق پاریس، همچنان در مذاکرات اقلیمی بینالمللی نقش ایفا کند. این روند منجر به شکلگیری ائتلافهای جدیدی با بریتانیا، اتحادیه اروپا و کشورهای جنوب جهانی خواهد شد که همگی بر تعیین اهداف بینالمللی برای حذف سوختهای فسیلی تأکید دارند. چنین ائتلافی میتواند در مذاکرات اقلیمی بینالمللی وزنهای در برابر قدرت کشورهای نفتخیز باشد. دستکم، گسترش استفاده از زبان حذف سوختهای فسیلی به کاهش اثرات استراتژیهای سبزشویی شرکتهای نفت و گاز کمک خواهد کرد. این شرکتها بهطور کاذب ادعا میکنند که در مقیاس گسترده روی فناوریهایی برای «کاهش انتشار گازهای گلخانهای» سرمایهگذاری میکنند، در حالی که همزمان به سرمایهگذاری در استخراج بیشتر نفت و گاز ادامه میدهند.
فشار کشورهای نفتخیز و نقش چین و هند
طبیعتاً، کشورهای نفتخیز، هند و چین در برابر گفتمان حذف سوختهای فسیلی مقاومت خواهند کرد. بااینحال، هند را میتوان با تأمین مالی انرژی پاک با هزینهای نزدیک به قیمت تمامشده و نیز کمکهای بینالمللی و انتقال فناوری که در کنفرانسهای پیشین اقلیمی وعده داده شده است، از اتکا به ذخایر زغالسنگ داخلیاش دور کرد.
از سوی دیگر، چین نباید بهعنوان کشوری مخالف اقدامات اقلیمی تلقی شود. این کشور جامعترین سیاست اقلیمی جهان را اجرا کرده است تا به هدف خود مبنی بر رسیدن به اوج انتشار گازهای گلخانهای تا سال ۲۰۳۰ و تحقق انتشار خالص صفر تا سال ۲۰۶۰ دست یابد. اگرچه گفتمان اقلیمی چین همچنان بر «کاهش انتشار» متمرکز خواهد بود [زیرا قصد دارد فراتر از ۲۰۳۰ همچنان از سوختهای فسیلی استفاده کند] اما این کشور در حال آمادهسازی برای گذار به انرژی پاک در دهه آینده است و با سرعتی فوقالعاده در حال توسعه زیرساختهای مرتبط با انرژیهای تجدیدپذیر است.
اجماع جدید برای حذف سوختهای فسیلی
در سال ۲۰۲۵، گفتمان اقلیمی بار دیگر بر این پیام متمرکز خواهد شد که متوقف کردن گرمایش جهانی مستلزم کنار گذاشتن زغالسنگ، نفت و گاز است. این اجماع جدید باعث تغییر سیاستهای اقلیمی خواهد شد و انگیزهای قوی برای گذار سریع به یک اقتصاد پاک و یکپارچه با محیطزیست ایجاد خواهد کرد؛ تنها اقتصادی که میتواند آیندهای قابلسکونت را تضمین کند.
درباره نویسنده:
جینویو گونتر؛ متخصص ارتباطات اقلیمی است. او بنیانگذار مؤسسه End Climate Silence، عضو هیئت علمی وابسته در The New School و نویسنده کتاب «زبان سیاست اقلیمی: تبلیغات سوختهای فسیلی و چگونگی مقابله با آن» است.