جدیدترین مطالب
فصلنامه «گام سوم» شماره ۱
در این شماره، مقالات متنوعی در موضوعات اقتصاد، آینده مشاغل، آیندهپژوهی، خانواده، تغییرات اقلیمی و سیاست به همراه بخشها نوشتار، شرح مفصل، گفتوگو و پروندهای با عنوان «شک عمیق» چاپ شده است.
صنعت بازی و شمشیر دو لبه هوش مصنوعی
بازیهای ویدیویی با قدرت هوش مصنوعی سریعتر تولید میشوند، اما این موضوع چه تاثیری بر کیفیت بازیها و آینده شغلی هنرمندان و کارگران صنعت بازیسازی دارد؟ این مقاله شما را به عمق این چالش میبرد.
بایدها و نبایدهای اشتغال نوجوانان
اشتغال نوجوانان میتواند فرصتی برای یادگیری مهارتهایی مثل مدیریت زمان یا تقویت اخلاق کاری باشد یا میتواند به کابوسی تبدیل شود. همه آنچه والدین باید بدانند را اینجا بخوانید.
پایان اینفلوئنسرها
در جهانی که اینفلوئنسرها در حال افزایش بیرویه هستند و دامنه توجه انسان کمتر از چند ثانیه شده است، چه اتفاقی برای ارزش واقعی محتوا خواهد افتاد؟ این مقاله به بررسی اشباع شبکههای اجتماعی از اینفلوئنسرها و تأثیر آن بر کیفیت ارتباطات و فرهنگ دیجیتال میپردازد.
نویسنده: پیتر گست مترجم: نیوشا امیدی ۱۷ آذر ۱۴۰۳
تلاش اروپا برای بقا در عصر هوش مصنوعی
چتباتهای هوش مصنوعی غالبا با دادههای آمریکایی آموزش دیدهاند که در آینده میتواند موجب یکنواختی فرهنگی شود. در این وضعیت چه بر سر هویت منطقهای و اقتصادی اروپا میآید؟ آیا اروپا هنوز فرصتی برای رقابت با آمریکا و چین دارد؟
این مطلب نوشتهای است از پیتر گست که در تاریخ ۲۰ ژوئن ۲۰۲۴ با عنوان
Europe Scrambles for Relevance in the Age of AI
در وبسایت Wired منتشر شده است. ترجمه این مطلب توسط نیوشا امیدی انجام شده و در اختیار خوانندگان گرامی قرار میگیرد.
زمانی که یک فرد فنلاندی با دستیار هوش مصنوعی مانند ChatGPT صحبت میکند، اغلب احساس میکند که چیزی بهطور نامحسوس اشتباه است. پیتر سارلین، بنیانگذار و مدیرعامل شرکتSilo AI در هلسینکی، یکی از بزرگترین آزمایشگاههای هوش مصنوعی مستقل اروپا، میگوید: «واقعاً احساس میکنید که این گفتگو شبیه مکالمهای نیست که در فنلاند داشته باشید.» به عنوان مثال، مردم فنلاند به رکگویی و صراحت در مکالمات شهرت دارند، اما چتباتها معمولاً طوری تنظیم شدهاند که بیش از حد مؤدب باشند. علاوه بر این، بیشتر چتباتها و مدلهای زبانی بزرگ که پشت آنها قرار دارند، در آمریکا توسعه یافته و بر پایه دادههای عمدتاً آمریکایی آموزش دیدهاند. فناوریهای پیشرفته هوش مصنوعی اغلب همراه با لحنی هستند که ذاتاً آمریکایی است.
سارلین نگران است که در عصرChatGPT، تفاوتهای اجتماعی و فرهنگی منطقهای در سراسر اروپا به تدریج از بین برود. به گفته او، وقتی چتباتها و مدلهای زبانی بزرگ که عمدتاً از دادههای آمریکای شمالی مشتق شدهاند، همهجا فراگیر شوند، درک عمومی از اینکه «یک مکالمه عادی چگونه باید باشد» به سمت یک الگوی واحد، همگرا میشود.
این یکنواختی فرهنگی میتواند پیامدهای عظیمی داشته باشد، زیرا مدلهای زبانی بزرگ فقط چتباتها را تغذیه نمیکنند، بلکه بسیاری از خدمات و محصولات دیجیتال دیگر را نیز پشتیبانی میکنند. مدلهای آمریکایی ممکن است بتوانند متنی به زبان فنلاندی تولید کنند، اما نمیتوانند «مثل یک فنلاندی فکر کنند» یا وانمود نمایند که چنین میکنند. سارلین میگوید: «این مدلها معمولاً چیزی دارند که شما آن را توانایی استدلال مینامید، و این توانایی باید از دادههایی ناشی شود که نماینده این منطقه هستند.» اما اگر به بیشتر مدلهای موجود نگاه کنید، آنها تحت تسلط زبان انگلیسی قرار دارند، آن هم انگلیسیای که نماینده آمریکای شمالی است.
نگرانی فقط فرهنگی نیست، بلکه اقتصادی نیز هست. سارلین معتقد است اگر مدلهای بسته و انحصاری که توسط شرکتهای آمریکایی کنترل میشوند در اروپا غالب شوند، ارزش اقتصادی نیز به سمت آنها سرازیر خواهد شد.
این سلطه مدلهای آمریکایی بسیاری را در اروپا به سمت ایدهای به نام «حاکمیت هوش مصنوعی» سوق داده است: اطمینان از اینکه زیرساختهای اصلی دیجیتال پشت موج هوش مصنوعی بهطور کامل توسط شرکتهای خصوصی خارج از این قاره کنترل نشوند. اروپا در حال سرمایهگذاری سنگین در زمینه ابررایانهها و تحقیقات هوش مصنوعی است تا بتواند با آمریکا رقابت کند و قهرمانان بومی ایجاد کند. اما چالشگران اروپایی در زمینه هوش مصنوعی از فاصلهای دور کار را آغاز کردهاند. این قاره از لحاظ دسترسی به سرمایه و قدرت محاسباتی بسیار عقبتر از آمریکا و چین است و فاقد شرکتهای بزرگ فناوری بومی مانند مایکروسافت، گوگل و متا است که نقش حیاتی در پیوند محصولات هوش مصنوعی با کاربران دارند.
رالوکّا چرنتونی، پژوهشگر فناوریهای نوظهور در اندیشکده Carnegie Europe، میگوید: «حاکمیت چه معنایی دارد، وقتی هیچ قهرمانی ندارید؟»
نگرانیهای اروپا نسبت به قدرت فناوری آمریکایی موضوع جدیدی نیست. نسل به نسل، فناوری تحت سلطه شرکتهای بزرگ آمریکایی بوده که محصولاتشان در زیرساختهای اجتماعی و اقتصادی اروپا جای گرفتهاند. کسبوکارهای اروپایی با Microsoft Office و Amazon Web Services فعالیت میکنند و دستگاههای تلفن همراه آنها متکی بر اپل و گوگل است که همچنین فروشگاههای اپلیکیشن را نیز اجرا میکنند. سیاستهای اروپایی در واتساپ انجام میشود و رسانههای خبری آن بر روی فیسبوک، اینستاگرام و توییتر رخ میدهند. حتی فرانسویها نیز نتفلیکس تماشا میکنند.
شرکتهای فناوری آمریکایی در مقیاس متفاوتی فعالیت میکنند. تنها دو مورد از ۱۰ شرکت عمومی ارزشمند اروپایی در حوزه فناوری فعال هستند: شرکت آلمانی ارائهدهنده نرمافزار کسبوکار SAP و سازنده تجهیزات نیمهرسانای هلندی ASML در مقابل شش مورد از ۱۰ شرکت عمومی ارزشمند جهان، شرکتهای فناوری آمریکایی هستند.Nvidia و Microsoft، دو شرکت بزرگ اول، هر کدام بیش از ۱۵ برابر SAP ارزش دارند.
این تمرکز قدرت برای دولتهای اروپایی ناخوشایند است. چنین وضعیتی، شرکتهای اروپایی را به مشتریان نهایی آینده تبدیل میکند که خدمات و فناوریهای جدید را وارد میکنند و در عوض پول و داده را به سوی غرب، آنسوی اقیانوس اطلس، میفرستند. این نگرانیها اخیراً فوریت بیشتری پیدا کرده است—تا حدی به این دلیل که برخی از افراد در بروکسل شکاف رو به رشدی را بین ارزشها و باورهای سیلیکون ولی و میانگین شهروند اتحادیه اروپا و نمایندگان منتخب آنها احساس میکنند؛ و تا حدی نیز به این دلیل که هوش مصنوعی در تخیل جمعی بهعنوان موتور انقلاب فناوری بعدی جایگاه بزرگی پیدا کرده است.
ترس اروپاییها از عقب ماندن در حوزه هوش مصنوعی پیش از ظهور ChatGPT وجود داشت. در سال ۲۰۱۸، کمیسیون اروپا طرحی برای هوش مصنوعی منتشر کرد که خواستار «هوش مصنوعی ساخت اروپا» بود، مدلی که بتواند با آمریکا و چین رقابت کند. اما فراتر از میل به کنترل شکل فناوری، تعریف عملیاتی «حاکمیت هوش مصنوعی» بسیار مبهم شده است. دانیل موگه، استاد ریاضیات سیاسی در دانشگاه آمستردام که سیاستگذاری فناوری در اتحادیه اروپا را مطالعه میکند، میگوید: «این موضوع برای برخی به معنای این است که باید به خودمان بیاییم و در برابر شرکتهای بزرگ فناوری مقابله کنیم. برای برخی دیگر، به معنای این است که با شرکتهای بزرگ فناوری مشکلی ندارند، به شرطی که اروپایی باشند. پس باید سریع دست به کار شویم و این اتفاق را رقم بزنیم.»
این اولویتهای متناقض شروع به پیچیده کردن قانونگذاری در اتحادیه اروپا کرده است. قانون هوش مصنوعی اتحادیه اروپا که در ماه مارس توسط پارلمان اروپا تصویب شد و احتمالاً در تابستان امسال تبدیل به قانون خواهد شد، تمرکز زیادی بر تنظیم آسیبهای احتمالی و نگرانیهای حریم خصوصی پیرامون این فناوری دارد. با این حال، برخی از کشورهای عضو، بهویژه فرانسه، در طول مذاکرات درباره این قانون، بهوضوح اعلام کردند که نگران هستند این مقررات، شرکتهای نوظهور هوش مصنوعی آنها را محدود کند، شرکتهایی که آنها امیدوارند به گزینههای اروپایی در برابر OpenAI تبدیل شوند.
برونو لو مایر، وزیر دارایی فرانسه، پیش از نشست نوامبر گذشته بریتانیا در مورد ایمنی هوش مصنوعی، گفت که اروپا باید «ابتکار عمل را قبل از قانونگذاری در دست بگیرد» و اینکه این قاره به «بازیگرانی اروپایی که هوش مصنوعی را تحت کنترل دارند» نیاز دارد. متن نهایی قانون هوش مصنوعی شامل تعهدی برای تبدیل اتحادیه اروپا به «رهبر پذیرش هوش مصنوعی قابل اعتماد» است.
موگه میگوید: «ایتالیاییها، آلمانیها و فرانسویها در لحظه آخر به این نتیجه رسیدند که باید کمی به شرکتهای اروپایی درباره مدلهای بنیادی فرصت بدهیم.» او اضافه میکند: «این مسئله در این ایده پیچیده شده که اروپا به هوش مصنوعی اروپایی نیاز دارد. از آن زمان، به نظر میرسد که مردم متوجه شدهاند این کار سختتر از آن چیزی است که تصور میکردند.»
سارلین، که اخیراً در تور پایتختهای اروپایی بوده و با سیاستگذاران در بروکسل ملاقات کرده است، میگوید که اروپا برخی از عناصری که برای رقابت مورد نیازش است را در اختیار دارد. او میگوید: برای اینکه در حوزه هوش مصنوعی یک بازیگر باشید، باید داده، قدرت محاسباتی، استعداد و سرمایه داشته باشید.
به گفته سارلین، داده بهطور نسبتاً گستردهای در دسترس است و اروپا استعداد هوش مصنوعی نیز دارد، اگرچه گاهی در حفظ آن دچار مشکل میشود.
برای جمعآوری قدرت محاسباتی بیشتر، اتحادیه اروپا در حال سرمایهگذاری در منابع محاسباتی با عملکرد بالا است، یک شبکه فرااروپایی از امکانات محاسباتی پیشرفته میسازد و از طریق ابتکار عمل «کارخانههای هوش مصنوعی» خود، به استارتاپها دسترسی به ابررایانهها میدهد.
اما دسترسی به سرمایه موردنیاز برای ساخت پروژهها و شرکتهای بزرگ هوش مصنوعی همچنان چالشبرانگیز است، زیرا فاصله زیادی بین آمریکا و سایر نقاط جهان وجود دارد. بر اساس گزارش شاخص هوش مصنوعی دانشگاه استنفورد، سرمایهگذاری خصوصی در شرکتهای هوش مصنوعی آمریکا در سال ۲۰۲۳ از ۶۷ میلیارد دلار گذشت، بیش از ۳۵ برابر میزان سرمایهگذاری شده در آلمان یا فرانسه. طبق تحقیقات شرکت Accel Partners، در سال ۲۰۲۳، مجموع سرمایهگذاری در هفت دور از بزرگترین جذب سرمایهها توسط شرکتهای هوش مصنوعی مولد در آمریکا به ۱۴ میلیارد دلار رسید، در حالی که این رقم در اروپا کمتر از ۱ میلیارد دلار بود.
سارلین شکاف بزرگتری را برای شرکتهای اروپایی پیشبینی میکند، زمانی که بخواهند محصول هوش مصنوعی خود را روانه بازار کنند. او میگوید: «ما در اروپا از نظر داده، قدرت محاسباتی و استعداد پایه بسیار خوبی داریم. اما این کافی نیست؛ شما به توزیع نیاز دارید. و این توزیع معمولاً از طریق محصولات نرمافزاری و پلتفرمهای نرمافزاری اتفاق میافتد.»
مشارکت OpenAI با مایکروسافت نمونهای از این مزیت توزیع است: از طریق پلتفرم میزبانی کد GitHub، دستیارهای Copilot در ابزارهای بهرهوری، ویندوز و موتور جستجوی بینگ. این شرکت همچنین قراردادی جدید با اپل دارد که روشهای بیشتری را برای تعامل کاربران با خدمات هوش مصنوعی آن فراهم میکند. سارلین توضیح میدهد: «هر تعامل جدید، مدل بهتری به شما میدهد، محصول بهتری ایجاد میکند، و کاربران بیشتری را جذب میکند؛ و این چرخه دوباره ادامه مییابد و مدل بهتری میسازد.»
در اینجا محدودیتهای حاکمیت اروپا در حوزه هوش مصنوعی آشکار میشود. مقامات دولت فرانسه، از جمله رئیسجمهور امانوئل مکرون، در مصاحبهها و سخنرانیهای خود از استارتاپ فرانسوی Mistral AI که در پاریس مستقر است، تمجید کردهاند و آن را جایگزینی داخلی برای شرکتهای آمریکایی دانستهاند. مکرون، که میزبان مدیرعامل Mistral AI در شام کاخ الیزه بود، این استارتاپ را نمونهای از «نبوغ فرانسوی» نامیده است. این شرکت که در آوریل ۲۰۲۳ تأسیس شد، هماکنون بهطور اسمی ارزشی حدود ۵ میلیارد یورو (۵.۴ میلیارد دلار) دارد.
اما در فوریه، Mistral AI اعلام کرد که با مایکروسافت شراکت کرده است. این شرکت آمریکایی ۱۶ میلیون یورو در Mistral AI سرمایهگذاری کرد و مدلهای این استارتاپ را در اختیار مشتریان خود قرار خواهد داد. Mistral AI مدلهای زبانی بزرگ خود را روی سرورهای مایکروسافت آموزش خواهد داد. این اقدام در بروکسل با ناامیدی مواجه شد، زیرا به نظر میرسید استدلالهایی را که—از جمله توسط خود Mistral AI —بیان شده بود، تضعیف میکند. استدلالهایی که مدعی بودند اجتناب از تنظیمات سختگیرانه برای مدلهای بنیادی باعث شکوفایی قهرمانان هوش مصنوعی اروپایی میشود. اکنون مقامات رقابت در حال بررسی این قرارداد هستند.
رالوکا چسرناتونی، از مؤسسه کارنگی، میگوید قراردادهایی مانند مشارکت مسترال با مایکروسافت نشان میدهد که نوعی از «حاکمیت خالص هوش مصنوعی» که بسیاری در اروپا تصور میکنند، عملاً امکانپذیر نیست. او میگوید: «در مذاکرات مربوط به قانون هوش مصنوعی، مسترال AI بسیار مورد حمایت قرار گرفت و بهعنوان نماد حاکمیت فناوری اروپا معرفی شد. اما البته بحثها بسیار پیچیدهتر از این بود، زیرا شما نمیتوانید خودکفایی کامل داشته باشید. برای سودآوری، باید همکاریها و مشارکتهایی با شرکتهایی مانند مایکروسافت داشته باشید.»
اتحادیه اروپا به سادگی فاقد شرکتهای پلتفرمی با مقیاس و نفوذی مانند مایکروسافت یا گوگل است. رقابت در حوزه هوش مصنوعی مستلزم بازگشت به چند نسل قبل و حل یک مشکل قدیمیتر است. سارلین میگوید: «مارک اندریسن در سال ۲۰۱۱ گفت که نرمافزار در حال بلعیدن جهان است، نرمافزار در حال بلعیدن صنایع سنتی است ... و هوش مصنوعی این روند را شتاب داده است. اگر اطمینان حاصل نکنیم که شرکتهای بزرگ فناوری و تولیدکننده نرمافزار در ابعاد قابلتوجه در اروپا داریم، نمیتوانیم از طریق هوش مصنوعی در اروپا ارزشآفرینی کنیم.»
درباره نویسنده:
پیتر گست؛ نویسنده مستقل در حوزه گزارشهای ویژه و خبرنگاری است. او سابقاً به عنوان سردبیر موقت بخش تجارت مجله WIRED در لندن فعالیت میکرد.